خانم آغا، همسر دوم شیخ و همراهانش به دور از چشم ماموران نظمیه تبریز پیکر او را از قبرستان امامزاده سید حمزه خارج کردند و به شهر ری برده و با فاصله اندکی از مزار ستارخان دیگر سردار ملی تبریز به خاک سپردند. امروز ۲۲ شهریور صد و چهارمین سالروز شهادت شیخ محمد خیابانی در سال ۱۲۹۹ است.
محمد؟
حاصل ازدواج عبدالحمید و رقیه سلطان در سال ۱۲۵۹ در منطقه خامنه از توابع شهرستان شبستر استان آذربایجان شرقی به دنیا آمد و نامش را محمد گذاشتند.
عبدالحمید نامی در مسیر شبستر - پتروفسکِ قفقاز به تجارت و بازرگانی مشغول بود. او خانوادهاش را بعد از عقلرِس شدن و رسیدن محمد به سن کودکی به قفقاز برد. محمد از همان کودکی به تجارتخانه پدرش رفت و آمد داشت و با اصول کار او آشنا شد.
محمد بعد از رسیدن به سن نوجوانی و جوانی در مغازه پدرش در پتروفسک مشغول شد اما او علاوه بر آموختن کسب و کار به درس خواندن علاقمند بود علاقه باعث شد چند سال بعد پتروفسک را به مقصد تبریز و حوزه علمیه طالبیه این شهر ترک کند.
او در مدرسه طالبیه نزد حاج میرزا ابوالحسن آقا انگجی از علمای بزرگ آذربایجان کتابهای مقدمات فقه و اصول و خارج را آموزش دید و همزمان در کنار دروس حوزوی، خواندن کتابهای هیات، نجوم، حکمت، تاریخ، ادبیات و طبیعیات را نیز نزد اساتید بهنام آن رشتهها خواند.
شیخ محمد بعد از رسیدن به مقام اجتهاد امام جماعت مسجد جامع تبریز و مسجد کریمخان تبریز شد. او دو بار ازدواج کرد. ازدواج اولش با دختر آیتالله سید حسین حسینی خامنه ملقب به میر خامنهای امام جماعت مسجد جامع تبریز بود.
ازدواج دوم شیخ با خیرالنساء نیکپندار ملقب به خانم آغا، دخترعمویش بود. حاصل این ازدواجها چهار پسر و دو دختر به نامهای محمود، حسن، هاشم، محمد، فاطمه و ربابه خیابانی بود.
شیخِ سیاسی
ایران از اواخر قرن نوزدهم توسط قوای روس و انگلیس اشغال شد. موقعیت ژئوپلتیک و استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه در کنار کشف منابع نفت و گاز در خرداد ۱۲۸۷ در ایران دلیل چشمداشت این دو قدرت به ایران شد. در پی اشغال ایران از ابتدای قرن بیستم، قیامهای مختلفی در ایران شکل گرفت تا کشور از بند قدرتهای استعماری رها شود.
عمده این قیامها از جمله قیام اسماعیل سیمیتقو در اشنویه، شیخ خزعل در خوزستان، قاضی محمد در مهاباد، میرزا کوچک خان در رشت و شیخ محمد خیابانی در تبریز، ماهیت محلی داشت و شاید همین مسئله باعث تشخیص اشتباه برخی مورخان تاریخ و متهم کردن رهبران این قیامها به تجزیهطلبی بود.
قیام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان در یک برهه تاریخی و با فاصله چند سال از قیام میرزا کوچک خان در گیلان و قیام کلنل محمدتقی خان پسیان در خراسان اتفاق افتاد.
ورود شیخ محمد خیابانی به عرصههای اجتماعی و سیاسی در دوره سلطنت محمدعلی ششمین شاه قاجار اتفاق افتاد. او پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی توسط بریگارد قزاق روس به فرماندهی کلنل ولادیمیر لیاخوف در دوم تیر ۱۲۸۷، به صورت پیوسته به موضعگیریهای علیه دربار و دیوان پرداخت و بر خلاف حجتالاسلام ابراهیم آقا تبریزی نماینده مردم تبریز در اولین دوره مجلس شورای ملی و موسس انجمن غیرت که به دلیل اقدام مسلحانه علیه حکومت بعد از به توپ بسته شدن مجلس و فرار به باغ امینالدوله به دست قزاقهای محمدعلی شاه به شهادت رسید، اهل گفتوگو و مذاکره بود.
اسماعیل رائین، نویسنده کتاب سه جلدی فراموشخانه و فراماسونری در ایران درباره میرزا ابراهیم آقا تبریزی نوشت: «انجمن غیرت یکی از انجمنهای فرعی فراماسونری در ایران بود. مدیریت این تشکیلات با حاج میرزا ابراهیم آقا وکیل افراطی تبریز بود. این شخص از اعضای لژ بیداری ایران به شمار میرفت.
فتح تهران
شیخ محمد خیابانی در حمله مشروطه خواهان در فتح تهران در شمار حزب دمکرات در لیست مشروطهخواهان آذربایجان بود. او در انتخابات دومین دوره مجلس شورای ملی که با ۱۷ ماه تاخیر در تاریخ ۲۴ آبان ۱۲۸۸ برگزار شد، شرکت کرد و با انتخاب مردم تبریز، به مجلس راه یافت.
شیخ در این مجلس موضعگیریهای تند و نطقهای افشاگرانه زیادی علیه دربار و دیوان قاجار و ضعف و وابستگی آنها در برابر قوای روس و انگلیس بیان کرد و نقش موثری در تحریک نمایندگان این مجلس برای تصویب طرحهای ضد قجری داشت.
موضعگیریهای آتشین
موثرترین و ماندگارترین موضعگیری شیخ محمد که سرآغاز قیام پنج ماهه او در بهار و تابستان سال ۱۲۹۹ بود، دو سال بعد از فتح تهران در سال ۱۲۹۰ رقم خورد. شیخ محمد در مجلس دوم با نمایندگان حزب دموکرات ایران که خود از حامیان و بنیانگذارانش بود، ائتلاف کرد و در آستانه قیام پنج ماههاش بارها و بارها نیروهای این حزب را «پیشآهنگ ترقی و تجدد در دوره ۱۵ ساله پس از نهضت مشروطیت» خواند.
شکست ایران در دو جنگ طولانی با روسها در سالهای ۱۱۸۲ تا ۱۱۹۲ و ۱۲۰۴ تا ۱۲۰۶ در دوران سلطنت فتعلی شاه قاجار و از دست رفتن بخشهای وسیعی از خاک پهناور کشورمان در منطقه قفقاز، گرجستان، ترکمنستان و بخش شرقی شهر ترکیه امروزی موجب اولتیماتوم پادشاه روس به مشیرالدوله، دومین صدراعظم احمدشاه قاجار برای تخلیه هر چه سریعتر این زمینها که همچنان در اختیار شهروندان ایرانی بود، کرد.
این اولتیماتوم خشم شیخ محمد خیابانی و نطق آتشین یک ساعته او در دومین دوره مجلس شورای ملی را سبب شد با این حال مشیرالدوله به نطق او توجه نکرد و اولتیماتوم روسیه برای تخلیه مناطق اشتغال شده را پذیرفت.
صدراعظم وقت ایران علاوه بر واگذاردن بخشهای اشغال شده به روسها، مجلس دوم را هم برای چند ماه تعطیل کرد. این رفتار مشیرالدوله موجب تداوم نطقها و سخنرانیهای تند شیخ محمد خیابانی پس از بازگشایی مجلس شد. سخنرانیهای شیخ موجب ایجاد همراهی نمایندگان مخالف دولت با شیخ شد. این مسئله به کام صدراعظم خوش نیامد. همین عامل موجب آغاز موج دستگیری نمایندگان مخالف از سوی قشون صدراعظم و فرار شیخ محمد به پتروفسک و پایان ماجرا شد.
شیخ خیابانی بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ - ۱۲۹۶ - روسیه و سقوط تزارها و روی کار آمدن بلشویکها در این کشور و باز شدن فضای سیاسی برای فعالیت مشروطهخواهان در منطقه قفقاز روزنامه تجدد، ارگان حزب دمکرات را در فروردین ۱۲۹۶ منتشر کرد و از اواخر مرداد همان سال لیدر و رهبر معنوی حزب دمکرات ایران شد.
چند ماه بعد و بعد از فروکش کردن مخالفتها در تبریز به تبریز برگشت اما اشغال این شهر توسط روسها مانع فعالیت سیاسی او شد و او مجبور شد برای کاهش حساسیتها سرگرم کسب و پیشه پدرش شود.
قیام شیخ محمد
به دنبال امضای قرارداد ۱۹۱۹ بین میرزا حسنخان وثوقالدوله صدراعظم احمد شاه و دارسی تاجر سرشناس انگلیسی و تسلط انگلیسیها بر چاههای نفت و گاز مکشوفه ایران در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۲۸۷، شیخ محمد خیابانی وارد دعوای سیاسی با صدراعظم شد.
سه روز قبل از آغاز قیام شیخ در تاریخ ۱۷ فروردین ۱۲۹۹، هیات مدیره اجتماعاتِ حزب دموکرات در بیانیهای به دو زبان فارسی و فرانسوی با اشاره به قیام آزادیخواهان تبریز در برابر رفتارهای ظالمانه و ضد مشروطه صدراعظم وقت، از برنامههای آزادیخواهان برای برقراری آسایش عمومی و به فعلیت در آوردن مشروطه وعده داده شد.
پس از ورود شیخ محمد خیابانی و پنج نفر دیگر از نمایندگان تبریزی به دومین دوره مجلس شورای ملی و آغاز انتقادات شیخ به عملکرد نخستوزیر، مشیرالدوله دومین صدراعظم احمد شاه شیخ را مانع رسیدن به اهدافش دید، به همین دلیل با خدعه و نیرنگ تصمیم به حذف او گرفت.
صدراعظم فرستادهای را برای مذاکره و قانع کردن نزد شیخ خیابانی فرستاد، اما مذاکرات آنان بینتیجه ماند به همین دلیل مشیرالدوله تصمیم به حذف فیزیکی شیخ گرفت. او گروهی از نظامیان آموزش دیده و ماهر را برای دستگیری خیابانی به تبریز فرستاد اما شیخ متوجه نیرنگ صدراعظم شد و بر ضد دولتش قیام کرد و ادارات دولتی تبریز را در دو روز تصرف کرد. مشیرالدوله نیز برای غلبه بر قیام، مهدی قلیخان هدایت معروف به مخبرالسلطنه که شخصیتی ادیب و هنردوست و چهرهای ملی و از وزرای کابینهاش بود را والی تبریز کرد تا قیام شیخ را فیصله دهد. مخبرالسلطنه تلاش کرد از طریق دوستان شیخ، خیابانی را از ادامه نهضت منصرف کند اما موفق نشد.
وقتی مخبرالسلطنه نتوانست از طریق مذاکره شیخ را از راهش منصرف کند، با رئیس قزاقخانه تبریز که یک کلنل روس بود، تبانی کرد و نقشه ترور شیخ محمد خیابانی را ریخت.
شهادت
خیابانی انتظار درگیری با مخبرالسلطنه که خود از مخالفان قرارداد ۱۹۱۹ بود را نداشت و اصلا گمان نمیکرد مخبرالسلطنه علیه او ورود کند اما صدراعظم سرگرم تدارک نیرو برای ترور شیخ بود.
قوای قزاق به دستور کلنل روس به نیروهای قیام حمله کردند یا آنان را خلع سلاح کردند و یا به شهادت رساندند. آنان ادارات تبریز را از وجود نیروهای قیام پاک کردند.
آنان به خانه شیخ محمد هم حمله کردند اما شیخ از راه پشتبام به خانه شیخ حسنعلی میانجی یکی از همسایگانش پناه برد. قزاقها فردای آن روز، مخفیگاه شیخ را پیدا کردند و سردسته آنها اسماعیل قزاق در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۲۹۹ با دیدن شیخ به او چند گلوله شلیک کرد و او را به شهادت رساند و پیکر شیخ را به مقر فرماندهی نزد مخبرالسلطنه برد و او نیز دستور داد بیمعطلی و بدون تشریفات قانونی شیخ محمد خیابانی را در قبرستان امامزاده سید حمزه تبریز دفن کنند.
چند ماه بعد خانم آغا، همسر دوم شیخ و همراهانش در مهاجرت به تهران پیکر شیخ را به دور از چشم ماموران نظمیه تبریز از قبرستان امامزاده سید حمزه خارج کرد و با خود به شهر ری و باغ طوطی حرم عبدالعظیم حسنی برده و با فاصله اندکی از مزار ستارخان دیگر سردار ملی تبریز که در سال ۱۲۹۵ به دست مزدوران احمد شاه قاجار به شهادت رسیده بود، به خاک سپردند.
منبع: ایسنا