دلایل بارز و عمدهای که سارقان برای دزدی به آن روی میآورند، بسیار متنوع است و به عوامل شخصی، اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد.
فقر و نیاز مالی
سردار عباسعلی محمدیان فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: یکی از اصلیترین و بارزترین دلایل سرقت، فقر و مشکلات مالی است. افرادی که در وضعیت اقتصادی نامناسب قرار دارند و قادر به تأمین نیازهای اساسی خود یا خانوادهشان نیستند، ممکن است به سرقت به عنوان راهی سریع برای دسترسی به پول یا منابع مالی نگاه کنند. عدم دسترسی به فرصتهای شغلی مناسب یا عدم حمایت اجتماعی از جمله عواملی است که برخی افراد را به سوی سرقت سوق میدهد.
اعتیاد به مواد مخدر یا الکل
او بیان کرد:بسیاری از سارقان به دلیل وابستگی به مواد مخدر یا الکل و ناتوانی در تأمین هزینههای آن، به سرقت روی میآورند. این افراد به دلیل فشار اعتیاد و نیاز مداوم به تهیه مواد، بهخصوص در صورت عدم توانایی مالی، به دزدی به عنوان راهحلی موقت برای رفع نیاز خود نگاه میکنند.
طمع و تمایل به سود سریع
محمدیان تصریح کرد: برخی افراد دزدی را نه به دلیل نیاز مالی فوری، بلکه به دلیل طمع و تمایل به دستیابی سریع به داراییها و پولهای بیشتر انتخاب میکنند. این افراد ممکن است با انگیزههای خودخواهانه و بدون در نظر گرفتن آسیب به دیگران، دزدی کنند. برای آنها، به دست آوردن ثروت بدون کار کردن یا تلاش، انگیزهای قوی برای ارتکاب سرقت است.
هیجان و لذت از قانونشکنی
او گفت:برخی سارقان به دلیل لذت و هیجان ناشی از چالش شکستن قوانین و قاعدهها به دزدی دست میزنند. این دسته از افراد معمولاً به دنبال هیجانی موقتی و احساس قدرت ناشی از موفقیت در قانونشکنی هستند. برای این افراد، سرقت ممکن است بهعنوان نوعی سرگرمی یا تجربه مخاطرهآمیز تلقی شود.
تأثیرات محیط اجتماعی و فشار گروهی
محمدیان بیان کرد: در برخی موارد، افراد به دلیل زندگی در محیطهای خلافکارانه یا تحت فشار گروههای خلافکاری و باندهای جنایتکار به سرقت روی میآورند. این افراد ممکن است خود تمایلی به دزدی نداشته باشند، اما تحت فشار گروهها یا بهعنوان راهی برای پذیرش در محیط خود مجبور به این کار شوند. در این شرایط، محیط اجتماعی و دوستان نادرست نقش تعیینکنندهای در سوق دادن افراد به سوی سرقت دارند.
بیکاری و عدم دسترسی به فرصتهای شغلی
او گفت: بیکاری یکی دیگر از دلایل بارز سرقت است. افرادی که نتوانستهاند شغل مناسبی پیدا کنند یا به دلایلی از جمله نداشتن تحصیلات یا مهارتهای کافی از بازار کار کنار گذاشته شدهاند، ممکن است برای تأمین زندگی خود به دزدی متوسل شوند. نبود فرصتهای شغلی پایدار و درآمدزایی قانونی، انگیزهای قوی برای ارتکاب سرقت ایجاد میکند.
مشکلات روانی و اجتماعی
محمدیان بیان کرد: برخی افراد به دلیل مشکلات روانی یا اجتماعی مانند افسردگی، اضطراب، یا اختلالات شخصیت، به دزدی روی میآورند. این افراد ممکن است دزدی را بهعنوان نوعی واکنش به مشکلات شخصی یا اجتماعی خود انجام دهند. در برخی موارد، احساس عدم تعلق یا بیارزشی میتواند فرد را به سمت رفتارهای خود تخریبی و ضدقانونی مانند سرقت سوق دهد.
سارقین حرفهای و سازمانیافته
او گفت: در بسیاری از موارد، سرقت توسط گروههای حرفهای و سازمانیافته انجام میشود. این افراد و گروهها بهطور سیستماتیک و با برنامهریزی دقیق به دزدی میپردازند و معمولاً به دنبال کسب سود کلان از طریق دزدیهای بزرگ و پیچیده مانند سرقت از بانکها، فروشگاههای بزرگ، یا خانههای گرانقیمت هستند. برای این سارقان، دزدی یک شغل و منبع اصلی درآمد به حساب میآید.
عدم ترس از مجازات
محمدیان بیان کرد: برخی سارقان به دلیل احساس عدم وجود سیستم قضایی یا پلیسی مؤثر، به دزدی روی میآورند. وقتی فرد یا گروهی از مجازاتهای قانونی ترسی نداشته باشد یا به این نتیجه برسد که احتمال دستگیری یا مجازات کم است، تمایل بیشتری به انجام جرم و سرقت خواهد داشت. عدم کارایی سیستمهای پلیسی و قضایی در برخورد با مجرمان میتواند انگیزهای برای تکرار جرم باشد.
او گفت: در نهایت، دلایل سرقت بسیار متنوع و پیچیده هستند و معمولاً مجموعهای از عوامل اجتماعی، اقتصادی، و روانی در این تصمیم نقش دارند. برای کاهش سرقت و جرایم مشابه، نیاز به تقویت سیستمهای حمایتی اجتماعی، ایجاد فرصتهای شغلی، و اجرای مؤثرتر قوانین است تا افراد به جای ارتکاب جرم، گزینههای بهتری برای گذران زندگی خود داشته باشند.
خبرنگار: عطیه رضایی