قتل‌عام صبرا و شتیلا یکی از دلخراش‌ترین قتل‌عام‌های صورت گرفته به شمار می‎رود که در جریان جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۸۲ رخ داد.

روز ۲۹شهریور سال ۱۳۶۱ دولت ایران به دلیل کشتار بی‌رحمانه فلسطینیان در اردوگاه‌های «صبرا و شتیلا» اعلام عزای عمومی کرد. آن روز‌ها درباره این فاجعه، هر حدس و گمانی به ذهن مردم ایران می‌رسید، اما هیچ کس حتی لحظه‌ای به ذهنش خطور نکرد که ممکن است در میان شهدای صبرا و شتیلا، فردی ایرانی هم حضور داشته باشد. ۲۹ سال بعد این روزنامه «السفیر» لبنان بود که اعلام کرد ۲۱ ایرانی نیز در میان شهیدان حمله به اردوگاه حضور داشته‌اند! 

جنگ نیابتی علیه فلسطینی‌ها
نسل‌کشی و کشتار وحشیانه‌ای که صهیونیست‌ها چند ماهی است در غزه آغاز کرده‌اند و بعد اقدام تروریستی اخیر در لبنان، اگرچه رخداد‌هایی دهشتناک هستند، اما چندان بی‌مقدمه و بی‌سابقه محسوب نمی‌شوند! ۴۲ سال پیش وقتی هنوز باریکه غزه معنایی نداشت تا صهیونیست‌ها در آن نمایشگاه نسل‌کشی راه بیندازند و استفاده از دستگاهی به نان «پیجر» هم در لبنان رایج نبود، بودند آدم‌ها و سیاست‌هایی که در بی‌رحمی و خونریزی می‌توانستند دست نتانیاهو و هم‌پیمانانش را از پشت ببندند. پس حیرت نکنید اگر محتویات مطلب امروز گاهی ۱۸+ سال بشود و باور کردنش برایتان سخت باشد! 

رژیم صهیونیستی همان اوایل دهه۷۰ میلادی ضمن پیمان صلح با اردن، رژیم این کشور را انداخته بود به جان پناهندگان فلسطینی و هزاران نفر را در یک جنگ نیابتی به خاک و خون کشیده بود؛ بنابراین خیالش از اردن آسوده شده و داشت برای فلسطینی‌های پناه گرفته در لبنان نقشه می‌کشید. اردوگاه‌های «صبرا» و «شتیلا» از جمله ۱۲ اردوگاهی بودند که در جنوب لبنان برپا شده و آوارگان فلسطینی از سال ۱۹۴۸ در آن پناه گرفته بودند. در سپتامبر۱۹۸۲ با فشار‌های سیاسی، چریک‌های فلسطینی ساکن این اردوگاه‌ها مجبور به ترک لبنان شده و تنها حدود ۹۰ هزار نفر آواره و اندکی از فقیر فقرای لبنانی در آن اردوگاه‌ها زندگی می‌کردند. سه ماه پیش، در شرایطی که کشور درگیر جنگ داخلی بود، صهیونیست‌ها از فرصت استفاده کرده، به بهانه تعقیب و سرکوب فلسطینی‌ها، کوبیدند و خودشان را به بیروت رساندند. مسیحیان تندرو و خشن لبنانی (حزب فالانژ) که از مدت‌ها پیش با صهیونیست‌ها دست همکاری داده بودند در سایه حضور ارتش رژیم صهیونیستی، قدرت را در لبنان به دست گرفتند تا رهبرشان «بشیر جُمیّل» روی صندلی ریاست‌جمهوری بنشیند. گزینه اسرائیلی‌ها بیشتر از سه هفته رئیس‌جمهور نبود. در انفجار یک بمب او و ۱۸ نفر از هم‌حزبی‌هایش کشته شدند. بهانه برای صهیونیست‌ها جور شد و آنها انگشت اتهام را به سمت فلسطینی‌ها گرفتند. عامل ترور «بشیرجمیل» همان روز اول پس از انفجار دستگیر شد و اعتراف کرد وابسته به حزب چپ‌گرای قومی اجتماعی سوریه بوده و رئیس‌جمهور لبنان را به دلیل همکاری با اسرائیل و خیانت به لبنان ترور کرده است. صهیونیست‌ها، اما حاضر نبودند بهانه‌ای را که برای کشتار فلسطینی‌ها بدست آورده‌اند، به آسانی از دست بدهند. 

قتل‌عام شروع شد
«فالانژ»‌های لبنان در چنین شرایطی عَلَم خونخواهی رهبرشان را بلند کرده بودند و صهیونیست‌ها نیز در بوق و کرنا می‌کردند که ۳هزار چریک فلسطینی در میان آوارگان اردوگاه‌های صبرا و شتیلا پنهان شده‌اند! عملیات محاصره اردوگاه‌ها از ۱۶ سپتامبر آغاز شد. ارتش رژیم صهیونیستی با همکاری ارتش لبنان محاصره را آغاز کرده، همه راه‌ها را به روی خبرنگاران و عکاسان بسته بودند و فالانژ‌ها را انداختند به جان آوارگان.

«دیوید هرست» خبرنگار معروف غربی در کتاب «تفنگ و شاخه زیتون» می‌نویسد: «اولین واحد شامل ۱۵۰ فالانژیست پس از عبور از موانع اسرائیلی، از در اردوگاه شتیلا وارد شدند که گروهی از آنها علاوه بر سلاح، چاقو نیز به همراه داشتند... قتل‌عام آغاز شد و به مدت ۴۸ساعت، حتی در شب نیز با روشن کردن محوطه اردوگاه ادامه داشت... آنها به زور وارد خانه‌ها شده و فلسطینی‌های در خواب را به رگبار مسلسل بستند... فالانژ‌ها بعضاً قبل از کشتن آنان را شکنجه می‌دادند... چشم‌هایشان را درمی‌آوردند ... زنده زنده پوستشان را می‌کندند؛ شکم‌ها را می‌دریدند... به زنان و دختران گاه بیش از ۶ بار تجاوز می‌کردند و بعد سینه‌هایشان را می‌بریدند و در آخر به ضرب گلوله آنها را از پا درمی‌آوردند؛ بچه‌ها را از وسط دو شقه می‌کردند و مغزشان را به دیوار می‌کوبیدند... در حمله به بیمارستان عکا تمام بیماران را روی تخت‌ها کشتند... دست بعضی را به ماشین می‌بستند و در خیابان‌ها می‌کشیدند... دست‌های فراوانی برای بیرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد». «جرج اسلایتزر» مستندساز یهودی ساکن هلند که سال۱۹۸۲ از حمله اسرائیل به خاک لبنان فیلم‌برداری می‌کرد در خاطراتش می‌گوید: «خود آریل شارون (که بعد‌ها نخست‌وزیر اسرائیل شد) در آغاز حمله با کلت کمری، دو کودک فلسطینی را از فاصله ۱۰ متری مورد هدف قرار داد تا فالانژ‌ها با خیال راحت قتل‌عام را شروع کنند». در واقع ارتش رژیم صهیونیستی داشت به دست مسیحیان تندرو لبنانی، دستورات «مناخیم بگین» نخست وزیر اسرائیل را اجرا می‌کرد. 

اما ۲۱ شهید ایرانی
کشتار آن‌قدر وحشیانه و غیر قابل تصور است که روز‌های بعد صدای همه مجامع جهانی به اعتراض بلند می‌شود. اعتراض‌ها سبب می‌شود صهیونیست‌ها مجبور شوند کمیته‌ای راه بیندازند که مثلاً ابعاد این جنایت را بررسی کنند... اینکه سرنوشت اعتراض‌های جهانی چه می‌شود و به کجا می‌رسد را ناگفته می‌توانید با مقایسه واکنش‌های امروز سران کشور‌های غربی و عربی و سازمان‌های جهانی به کشتار فلسطینی‌ها در غزه حدس بزنید.

با گذشت یکی دو سال بعد همه چیز انگار در مجامع جهانی فروکش می‌کند و «شارون» هم که روزی کمیته اسرائیلی او را مقصر اهمال در ممانعت از کشتار شناخته بود، سال۲۰۰۱ نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی می‌شود! به این هم کاری نداریم که «نیویورک تایمز» در سال ۲۰۱۲ اسنادی را رو می‌کند که نشان می‌دهد آمریکا و اسرائیل در پشت پرده برای این کشتار توافق کرده بودند؛ بنابراین برویم سراغ خبری که سال۱۳۹۰ روزنامه السفیر لبنان منتشر کرد: «در آن سال‌ها یک گزارش رسمی درباره کشتار وسیع و بی‌سابقه در اردوگاه‌های صبرا و شتیلا و همچنین وجود افرادی غیر فلسطینی از جمله ۲۱ ایرانی در میان کشته‌شدگان، توسط «اسعد جرمانوس» قاضی نظامی تحقیق تهیه شده بود، اما در هیچ رسانه یا سازمانی منتشر نشد...». روزنامه السفیر در واقع مطلبش را در واکنش به ادعای روزنامه اسرائیلی «یدیعوت احرونوت» که تعداد کشته‌شدگان را فقط ۴۷۰ نفر اعلام کرده و در میان آنها ۲۱ ایرانی، ۳۲۸ فلسطینی، ۷ سوری، ۳ پاکستانی، ۲ الجزایری،۹ کودک و ۸ زن دیده می‌شدند، تنظیم کرده بود. جالب اینکه رسانه‌ها و خبرگزاری‌های ایرانی فقط در همان سال انتشار خبر یعنی۱۳۹۰ در این باره چند مطلب مختصر کار می‌کنند و دیگر خبری از هویت این ۲۱ شهید ایرانی یا صحت و سقم ماجرا در رسانه‌ها پیدا نمی‌شود! یک گزینه می‌تواند این باشد که اسرائیلی‌ها برای توجیه این کشتار و اینکه چریک‌ها و مبارزان فلسطینی و غیر فلسطینی در میان پناهندگان پنهان شده بودند این خبر را به دروغ منتشر کرده باشند. البته رسانه‌های عربی ازجمله السفیر لبنان به این امکان اشاره نمی‌کند و فقط رقم ۴۷۰ شهید را تکذیب می‌کند. گزینه و احتمال دوم می‌تواند این باشد که ۲۱ مبارز ایرانی مثل برخی از مسلمانان و شیعیان لبنان حاضر در بیروت برای دفاع از اردوگاه و جلوگیری از قتل‌عام زنان و کودکان بی‌دفاع وارد اردوگاه فلسطینیان شده بودند. در این صورت می‌شود با مراجعه به اسناد دهه۶۰ خودمان رد هویت این مبارزان و همچنین چگونگی و چرایی حضورشان در لبنان را پیدا کرد. کاری که البته طی این ۴۰ سال خدا می‌داند چرا انجام نشده است؟

منبع: روزنامه قدس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.