محمود حکیمی در تهران بدنیا آمد و پس از این که تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را به پایان رساند وارد رشته زبان انگلیسی دانشگاه تربیت معلم شد و بعد از تدریس در مدارس تصمیم گرفت در انگلستان به ادامه تحصیل بپردازد و پس از این که تحصیلات خود را در رشته تعلیم و تربیت به پایان رساند در مراکز تربیت معلم درس داد.
بیست سال نداشت که وارد حوزه نویسندگی شد و کار خود را از سال ۱۳۳۹ با نوشتن در مجله کیهان بچهها آغاز کرد و به نویسندگی مشغول شد.
این نویسنده پیشکسوت درمورد مسیر نویسندگی و داستاننویسی خود اینطور گفته بود: «از سال ۱۳۴۷ به جمع نویسندگان مجله «درسهایی از مکتب اسلام» پیوستم و از سال ۱۳۵۰ داستانهای دینی را در این مجله وزین حوزه علمیه آغاز کردم. هر داستان گاه بسیار طولانی بود. آخرین داستان دنبالهدار من در این مجله اکنون «شکوفایی تشیع» نام دارد که تاکنون ۱۸ بخش آن در ۱۸ شماره به چاپ رسیده است.»
محمود حکیمی در سال ۱۳۴۷ به نوشتن در زمینه ادبیات دینی پرداخت و توانست با کتاب «اشرافزاده قهرمان» که در رابطه با زندگانی مصعببن عمیر صحابی قهرمان پیامبر اکرم صل الله علیه وآله والسلم بود با استقبال نوجوانان و جوانان روبرو شود تا جایی که این کتاب محمود حکیمی به چاپ چندباره رسید.
این نویسنده در مسیر نویسندگی خود در حوزههای ادبیات، تاریخ تمدن و تاریخ اسلام کتابهایی را به رشته تحریر درآورده و ترجمه کرده است که از جمله آنها میتوان به «عصر ناصرالدینشاه»، مجموعه چهارجلدی «هزار و یک حکایت تاریخی»، رمان پرفروش «نقابداران جوان»، مجموعه۲۲ جلدی «تاریخ تمدن» و آثار شاخص دیگری اشاره کرد.
او در دوران زندگی خود علاوه بر تدریس به تحقیق و تألیف و سرودن اشعاری در زمینه ادبیات معاصر انقلابی ایران و تاریخ تمدن پرداخت.
این نویسنده و مترجم پیشکسوت در روزهای گذشته به دلیل بیماری در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شد و در روز جمعه ۳۰ شهریور ماه ۱۴۰۳ دارفانی را وداع گفت.