در دنیای سینما هر کارگردانی فارغ از آن اثری که میسازد در چه گونهای جای میگیرد و چه هدفی را از ساخت اثر خود دنبال میکند و اینکه بهدنبال فتح گیشه است یا گوشزد نکتهای انسانی به جامعه؛ در نهایت یک هدف را دنبال میکند و آن ساخت یک اثر تاثیرگذار در جامعه است.
بدون شک یکی از ابزارهایی که در اختیار کارگردان قراردارد و میتواند به او در ساخت یک فیلم اثرگذار کمک کند، اقتباس از آثاری است که از سوی مخاطبان قبلا مورد استقبال واقع شده و حالا میتواند دستمایه یک اثر سینمایی قرار بگیرد. به بیانی دیگر سینمای اقتباسی، روش مناسبی برای تبدیل آثار ادبی به آثار تصویری است. با این روش میتوان حوزه شنیداری را به حوزه دیداری متصل و برد تأثیرگذاری اثر را افزونتر کرد؛ مخصوصا اگر اثر تولیدی به برههای خاص از تاریخ مانند روایت رشادتها و ایثارها در هشت سال دفاعمقدس بازگردد. با این وجود میبینیم که در گونه سینمای دفاعمقدس شاهد تولید آثار اقتباسی نیستیم، این در حالی است که در سالهای اخیر ادبیات پایداری کشور با رشد خوبی روبهرو بوده و آثار مهم و تاثیرگذاری به چاپ رسیده که حتی مورد تقریظ مقام معظم رهبری نیز قرار گرفته است. این کمبود آثار سینمایی را اگرچه در دهههای پیش میتوان به کمکاری حوزه ادبیات نسبت داد، اما درسالیان اخیر با رشد ادبیات پایداری علت آن را نه در ادبیات بهعنوان سرچشمهای برای اقتباس، که اتفاقا باید در دنیای پر زرقوبرق سینما جستوجو کرد و این سؤال را پرسید که چرا سینما با وجود داشتن ادبیاتی غنی در حوزه دفاعمقدس و پایداری سراغ اقتباس این آثار مکتوب نمیرود.
آمار ناامیدکننده تولید آثار دفاعمقدس
یکی از موضوعاتی که در سینمای ایران میتواند به تولید آثاری مهم و تاثیرگذار در دفاعمقدس کمک بزرگی کند، ابزار اقتباس است. دفاعمقدس بهعنوان یکی ازبرهههای حساس تاریخ کشور، مخصوصا پس ازپ یروزی انقلاب اسلامی همواره میتواند یکی از موضوعات هیجانانگیز برای تولید فیلمهای سینمایی باشد، بهویژه اینکه در این حوزه با وجود فیلمهای متعدد همچنان کمبود آثار تولیدی در این گونه مهم سینمایی احساس میشود؛ چنان که با نگاهی گذرا به تعداد آثار تولیدی دفاعمقدس متوجه میشویم که تعداد این فیلمها به عدد ۲۵۰ هم نمیرسد و به همین ترتیب آثار اقتباسی سهم بسیار کمی را به خود اختصاص میدهد که شاید تعداد آن بهسختی به ۱۰ تا ۱۵ اثر برسد.
در مقابل این آمار ناامیدکننده، تولید آثار اقتباسی در جهان غرب از این روش برای انتقال فرهنگ خود به دیگر ملل بهره فراوانی میبرند و شاهد هستیم که ۸۵درصد کل فیلمهای برنده جایزه اسکار، ۴۵درصد کل فیلمهای تلویزیونی و ۸۳درصد کل سریالها اقتباسی هستند. در ایران نیز برخی کارگردانان و فیلمنامهنویسان ایرانی از این روش بهره بردهاند. با این تفاسیر و منابع گسترده، چرا تولید فیلم فاخر در موضوع دفاعمقدس کم بوده یا اصلا وجود ندارد؟ کمبود سوژه ناب و بکر و نبود شرایط تولید از جمله مسائلی است که فیلمسازان و جوانانی که قصد دارند وارد این عرصه شوند، نسبت به آن دغدغه دارند و همیشه معترض و منتقد این مواضع هستند، زیرا عدهای از فیلمسازان معتقدند که دوران رونق سینمای جنگ گذشته و دیدن یک فیلم خوب در سال بیشتر شبیه یک رویا یا توهم بوده و به واقعیت نزدیک نیست.
علاج سینمای استراتژیک با اقتباس
علاج این کمبود در حقیقت در دستان بازماندگان دوران دفاعمقدس است و دیگری منبع آثاری است که نویسندگان آن را مکتوب و منتشر کردهاند و بهراحتی قابل دسترس است و میتواند به فیلمسازان و سینماگران کمک شایان توجهی کرده و سوژههای بکری را معرفی کند. اما نکته حائز اهمیت این است که اقتباس در سینمای ایران چندان رونقی ندارد یا با استقبال نویسندگان و فیلمنامهنویسان روبهرو نشده است. رسول ملاقلیپور، زندهیاد کیومرث پوراحمد، نرگس آبیار، مازیار میری، مهدی جعفری و... با اقتباس از رمانهای «من قاتل پسرتان هستم» نوشته احمد دهقان و «سیونه و یک اسیر» نوشته حبیب احمدزاده، «چشم سوم و اختر» و «روزهای تلواسه» هردو به قلم نرگس آبیار، «بیستوسه نفر» نوشته محمد سلیمانزاده با موضوعیت دفاعمقدس آثاری را جلوی دوربین بردند که مورد استقبال مردم و منتقدان داخلی و خارجی قرارگرفت. ازجمله آثار اقتباسی دیگر سینمای جنگ ایران میتوان پاداش سکوت، اتوبوس شب، شیار۱۴۳ و ۲۳ نفر را نام برد. در سال ۸۵ کیومرث پوراحمد، فیلم سینمایی اتوبوس شب را از داستان سی و نه و یک اسیر نوشته حبیب احمدزاده اقتباس میکند. نرگس آبیار که نویسندهای نامآشنا در عرصه نویسندگی دفاعمقدس است، فیلمی به نام شیار۱۴۳ را براساس یکی از کتابهای خود به نام اختر و روزهای تلواسه به تصویر درآورد و مورد استقبال مخاطبان و منتقدان هم قرار گرفت و توانست در جشنواره بینالمللی فیلم فجر جوایز بسیاری را به خود اختصاص دهد. از دیگر آثار اقتباسی در سینمای دفاعمقدس میتوان به «پرستار شب» ساخته محمدعلی نجفی که اقتباسی از داستان آب، نوشته منیرو روانیپور و «مسلخ عشق» ساخته کمال تبریزی که اقتباسی از حماسههای هویزه نوشته نصرتا... محمودزاده است، اشاره کرد.
شرط اقتباس، امکان تولید است
عزیزا... حمیدنژاد، یکی از کارگردانهای سینمای ایران که فیلمهای دفاع مقدسی «اشک سرما» را در کارنامه دارد، درباره تولید نشدن آثار اقتباسی در سینمای دفاعمقدس با اشاره به مهیا نبودن شرایط چنین موضوعی در سینمای حال حاضر ایران به جامجم میگوید: «چون فعلا سینمای پایداری ما پررونق نیست، حتی اگر ادبیات غنی و پرباری هم در این زمینه داشته باشیم، طبعا از آن استفاده نمیشود. چون ابتدا باید بستر مناسبی برای تولید وجود داشته باشد تا بعد درباره اقتباس حرف بزنیم. وی در پاسخ به این سؤال که آیا آثار ادبیات دفاعمقدس برای اقتباس سینمایی و تلویزیونی غنی و پربار هستند میگوید: معتقدم ما درباره جنگ، منابع و مواد خام غنی و پرباری داریم که میتواند در اختیار داستان نویسان، رماننویسان و فیلمنامهنویسان قرار بگیرد و این به معنای داشتن ادبیات غنی و پربار نیست. در زمینه ادبیات هم باید شرایطی وجود داشته باشد که نویسنده بهصورت خودانگیخته کتابش را منتشر کند. صرفا حمایت یک یا چند نهاد و تولید انبوه در این زمینه باعث غنای ادبیات نمیشود. بهنظرم به جای انبوهنویسی باید گزیدهنویسی کرد. این جمله حمیدنژاد این سؤال را هم ایجاد میکند که بهتر نیست از طریق بررسی همین ادبیات یا موادخام ادبی موجود شرایط را برای رونق سینمای دفاعمقدس فراهم کنیم؟ او این نگاه را تایید میکند و میگوید: طبعا این راه اصولیتر است و از این روش به نتیجه مطلوبتری میرسیم، ولی باز هم به شرط این که زمینه لازم برای تولید فراهم شود.
سینمای دفاعمقدس و اقتباس ادبی
برای بررسی موضوع اقتباس به سراغ دو نویسنده در حوزه دفاعمقدس رفتیم تا از اهمیت این موضوع آگاه شویم. احمد دهقان، نویسنده که اتفاقا فیلم «پاداش سکوت» از داستان کوتاه من قاتل پسرتان هستم اواقتباس وساخته شده در این رابطه به جامجم میگوید: بهنظرم سینما و ادبیات وقتی میتوانند به هم نزدیک شوند که هر دومستقل باشند. مثلا یک فیلمنامهنویس بتواند در سینما حرف خودش را بزند، ولی در کشور ما هیچکدام این ویژگی وجود ندارند.» وی افزود: «نکته دیگر این است که سینما همیشه از این که به ادبیات و تئاتر نزدیک شود و کمک بگیرد و به نوعی اعلام وابستگی کند، اکراه داشته است. علاوه بر این در کشور ما مفهوم غلطی با عنوان «فیلمساز مؤلف» شکل گرفته که یکی از ملزوماتش این است که فیلمنامه را هم کارگردان بنویسد. در حالی که مولفبودن قبل از هر چیز به جهانبینی خاص یک فیلمساز برمیگردد. خیلی از فیلمسازان مولف، فیلمنامه خودشان را نمینویسند. برای همین معتقدم وقتی شرایط اصلی اقتباس که استقلال نویسنده، فیلمنامهنویس، کارگردان، تهیهکننده و... مهیا نباشد، نمیتوان انتظار داشت موضوع اقتباس به سرانجام مشخصی و قابلتوجهی برسد.»
سینما دغدغه گیشه دارد
مجید قیصری، نویسنده کتابهایی، چون «سه کاهن» هم درباره موضوع اقتباس از ادبیات در سینمای ایران نظراتی مشابه با احمد دهقان دارد. او در این رابطه میگوید: «سینما دغدغه گیشه دارد و وقتی سراغ ادبیات میرود که مطمئن باشد در ارتباط با مخاطب موفق خواهد بود. برای همین میبینیم که اقتباسهای اندک هم وقتی اتفاق میافتد که کتابی به چاپ چندم میرسد و این یعنی نوعی موجسواری. نشانه این موجسواری این است که کمتر دیدهایم سینماگری سراغ کتابی برود که خودش کشف کرده باشد.» نویسنده مجموعه داستان «نگهبان تاریکی» افزود: مهمترین دلیل این ماجرا این است که کمتر فیلمسازی پیدا میکنید که اهل ادبیات و به روز باشد. انگار یک جورهایی برایشان کسر شان است با ادبیات مانوس باشند. مثلا خیلیهاشان با افتخار میگویند ما رمان نمیخوانیم. مثلا «اتوبوس شب» پس از۱۰سال از چاپ داستانهای شهر جنگی حبیب احمدزاده ساخته شد یا حداقل ۷ سال پس از چاپ داستان احمد دهقان در مجله کمان، فیلم «پاداش سکوت» را روی پرده دیدیم. باید قبول کنیم ما نویسندگان نمیتوانیم از سینماگران بخواهیم نوشتههایمان را بخوانند یا حتی حداقل خودشان را در ادبیات ایران به روز کنند.»
دست پر ادبیات دفاع مقدس
بر اساس گفتههای مجید قیصری نکته قابل تأمل این است که ما در حوزه اقتباس بهویژه در عرصه دفاعمقدس شاهد رابطهای مستقیم نیستیم. این در حالی است که سینمای دفاعمقدس در سالهای اخیر با آثاری پرهزینه، نشان داده گونه دفاعمقدس توانایی بالایی در تولید آثار فاخر و تاثیرگذار دارد، اما هنوز ضعف فیلمنامهنویسی در این آثار کم و بیش مشهود است. در حقیقت علت تولید نشدن چنین آثاری را میتوان در نبود فیلمنامهای قوی پیدا کرد. این در حالی است که تاکنون بیش از ۱۷هزار کتاب خاطره، داستان، رمان، پژوهش در حوزه دفاعمقدس منتشر شده است که بیش از ۳۵۰ عنوان آن به موضوع کتابهای اسارت مربوط است که هرکدام میتواند منبع خوبی برای تولید یک فیلم سینمایی باشد. از جمله این آثار میتوان به کتاب فرنگیس به قلم مهناز فتاحی اثر برگزیده جایزه کتاب سال دفاعمقدس اشاره کرد. یا دختر شینا که بهناز ضرابیزاده آن را از «خاطرات قدمخیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید حاجستار ابراهیمی هژیر» گردآوری و به صورت رمان به نگارش درآورده است. این اثر با استقبال مخاطبان ادبیات پایداری روبهرو شد و جزو نخستین آثار در زمینه خاطرات زنان از جنگ هشتساله ایران است. «سرباز کوچک امام» روایت خاطرات آزاده سرافراز مهدی طحانیان است که فاطمه دوستکامی به عنوان نویسنده و پژوهشگر، به رشته تحریر درآورده و حاصل ۳۵۰ ساعت مصاحبه نویسنده با راوی است. «سلام بر ابراهیم» مجموعه خاطرات همرزمان شهید پهلوان «ابراهیم هادی» است که به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در طول دو سال جمعبندی و تدوین شده است. کتابی که تاکنون به چاپ هفتادم رسیده و در موضوع دفاعمقدس یک کتاب با ناشر خصوصی توانسته چنین رکوردی را به ثبت برساند اشارهکرد.
اقتباس در حالت احتضار
نوشته و گفتگوهای بسیاری درباره شخصیتها، وقایع، عملیاتها چه از زبان رزمندگان و چه از زبان دشمن منتشر شده که به بیش از ۱۷هزارعنوان میرسد؛ ۱۷هزارعنوان دربرگیرنده خصوصیات اخلاقی، معرفتی، اخلاقی، فرماندهی جنگی فرهنگ ایثار و شهادت، مقاومت و.... نویسندگان و فیلمسازان اگر در بین این مجموعه کتاب ورقی بزنند یا از هرکدام یک خط برای فیلمنامه خود برداشت کنند در نهایت یک سریال طولانی میتوان تولید کرد. هرچند فعالیت درعرصه ادبیات وفیلمسازی دفاعمقدس باید مانند دوران دفاعمقدس و نبرد رزمندگان با دشمنان باشد. یعنی غیرتی و دیدگاه ناموسی. اعتقادی که رزمندگان جوان و پیر را به صحنه آورد تا از دین، ایمان، آب و خاک و ناموسشان دفاع کنند. این اعتقاد درسینمای ایران وبه ویژه جماعتی که پزروشنفکری دارند و هر هزار سال یک بار هم تورقی به تاریخ ایران زمین نمیزنند وفقط شعار میدهند، وجود ندارد. اقتباس در ایران مرده است یا همیشه در حالت احتضار قرار دارد. توجه رهبر معظم انقلاب به ادبیات دفاعمقدس و ورود فیلمسازان تازه نفس به این عرصه، این امید را در دل علاقهمندان زنده میکند که شاید در آینده فیلمهای بیشتری درباره جنگ و تبعات آن داشته باشیم.
منبع: روزنامه جام جم