در روزهای اخیر نظرسنجی توسط مرکز افکار سنجی دانشگاه تهران (ایسپا) منتشر شد که طبق آن میزان مخاطب تلویزیون روند کاهشی داشته است. پس از این نظرسنجی تحلیلهای مختلفی در خصوص کاهش مرجعیت رسانه ملی منتشر شد. محسن برمهانی معاون سیما به همراه حسین اسدیزاده مدیرکل دفتر فیلمنامه رسانه ملی، مجید اکبرشاهی رئیس مرکز سیمرغ و حامد فاتحی مدیر روابط عمومی و رسانههای نوین سیما روز گذشته با حضور در خبرگزاری فارس به سوالات متعددی در خصوص عملکرد صدا و سیما و نظرسنجی اخیر ایسپا در خصوص و تحلیلهای پس از آن در خصوص کاهش مرجعی رسانه ملی پاسخ داد.
برمهانی در بخشی از این نشست در خصوص نظرسنجی ایسپا و حواشی پس از آن گفت: شاید بخشی از صحبتهای من را شما به تئوری توطئه تلقی کنید، اما هر وقت ما در صدا و سیما توفیقی در ارتباط با افزایش مخاطب دیدم به فاصله کوتاهی شاهد بودیم که بعد از این توفیق هجمههایی علیه سازمان شروع به کار کردند.
معاون سیما ادامه داد: در مورد نظرسنجی انجام شده باید بگویم که ایسپا مرکز معتبری است و نظرسنجی هم که منتشر کرده، معتبر است. اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ایسپا یک نظرسنجی از دانشجویان انجام داده که طیف خاص با یک مصرف رسانه خاص در ایران و جهان هستند. سوال میکند که شما اوقات فراغت خود را چگونه میگذارنید. نمیگوید که شما مخاطب تلویزیون هستید یا خیر؟. ۴۰ درصد چیز دیگری میگویند و حتی در این نظرسنجی پادکست بالاتر از فیلم و سریال قرار دارد و ۱۸ درصد افراد نظرسنجی میگویند که فیلم و سریال میبینند. در ادامه سوال میکند که این فیلم و سریال را از کجا میبینید؟. کاملا طبیعی است که دانشجو گزینه اولش دانلود از اینترنت باشد و گزینه سومش از طریق صدا و سیما باشد.
وی افزود: نکته مهم این است که همین مرکز ایسپا در فروردین ماه نظرسنجی را منتشر کرده که طبق آن مخاطب صدا و سیما ۶۹/۲ درصد است. چرا کسی به اون آمار نزدیک ۷۰ درصد استناد نمیکند ولی به این یکی استناد میکند. خود مرکز تحقیقات صدا و سیما که یکی از مراکز معتبر نظرسنجی در کشور است، در یک نظرسنجی با جامعه آماری حدود ۳۰ هزار نفر شامل شهرهای بزرگ و کوچک و حتی روستاها مخاطب صدا و سیما را ۷۲ درصد اعلام کرده است.
برمهانی در ادامه با تاکید بر استقبال مدیران تلویزیون از نقد خاطرنشان کرد: این نظرسنجی ایسپا امروز زمینه نقد صدا و سیما شده است. یعنی میگویند که بر مبنای این سازمان صدا و سیما را نقد میکنند. ما در رسانه ملی از هر نقدی استقبال میکنیم، مخصوصا نقدی که در نسبت ما با مردم قرار میگیرد. رهبری هم فرمودند که من از نقد استقبال میکنم حتی اگر این نقد غلط باشد، چون زمینهای را ایجاد میکند که تا افراد منصفی آن نقد غلط را دوباره به نقد بگذارند و زمینه تصحیح را فراهم میکند. ما هم به عنوان یک نهاد رسانهای استقبال میکنیم از اینکه یافتههای خودمان را در این حوزه به اشتراک بگذاریم.
این مدیر رسانه ملی تاکید کرد: ما معتقدیم که نقد صدا و سیما انحصاری شده است. یعنی یک نگاه خاص صدا و سیما را با یک جهتگیری خاص دارد نقد میکند. برمهانی همچنین با رد گزینه صرفا سیاسی بودن نقد عملکرد صدا و سیما گفت: عمدتا در فضای مجازی و رسانهای نقد صدا و سیما توسط کسانی انجام میشود که درک خاصی از مخاطب و مفهوم مردم دارند. وقتی ما میگوئیم مخاطب و مردم مفهومی خاصی به ذهنمان میآید، اما آنها درکشان متفاوت از درک عامه مردم است. مشکلی هم نادریم که اینها درباره درک و تلقی خودشان از افکار عمومی حرف بزنند و حتی رسانه ملی را برمنبای آن نقد کنند، اما معتقدیم که آنها حتما نباید دایره نقد صدا و سیما را منحصر به خودشان و محدود کنند.
وی افزود: مثلا ممکن است عدهای یک سبک برنامهسازی را دوست داشته باشند و ببیند آن سبک در صدا و سیما کمرنگ شده به رسانه ملی حمله میکنند که مردم را فراموش کرده است، این را ما باید مراقبت کنیم. برمهانی همچنین با تاکید براهمیت نگاه به استانها در سبد تولیدات تلویزیون گفت:طبق پیمایش مرکز تحقیقات صدا و سیما ۶۴ درصد مردم گفتهاند که ما استان خود را در تولیدان صدا وسیما ندیدهایم. این آمار منتشر هم شده است ولی چرا هیچ حساسیتی ایجاد نکرده است؟ از خود خبرگزاری فارس تا مشرق و شرق و تسنیم و ... هیچکدام از رسانهها حساسیتی برایشان ایجاد نشده و صدا و سیما محکوم و متهم نشده است که در طی این سالها و امروز چرا به ۶۴ درصد از مردم ایران توجهی نشده است؟
معاون رسانه ملی در ادامه تصریح کرد: ۷۰ درصد از مردم ایران در شهرهای بزرگ زندگی نمیکنند و این ۷۰ درصد خودشان را در ۶۰۰ سریالی که طی سالهای گذشته در صدا و سیما تولید شده ندیدهاند. حتما این نگاه در دوره تحول تغییر کرده و دفتر فیلمنامه و مرکز سیمرغی راه افتاده است و شاید بیش از ۳۰ سریال با موضوعات استانهای مختلف در دست ساخت است، اما از شنیدن این آمار به شوق نمیآیند. طبیعی است، چون دغدغهای در این زمینه ندارند و مردم برای آنها یک مفهوم انحصاری پیدا کرده است. اگر شما به سابقه رسانههای تخریب کننده صدا و سیما که یکسری فکتهای معتبر و نامعتبر هم میآورند دقت کنید میبینید که کوچکترین اعتراضی نسبت به بایکوت جامعه روستایی کشور توسط صدا و سیما نداشتهاند.
آمار دیگری که در این پیمایش وجود دارد میگوید ۸۰ درصد مردم کشورعلاقهمند هستند تا قصههای از روستا یا برای روستا ببینند. به همین دلیل است که کاری مثل نون خ به یکباره گل میکند. حتی پایتخت، چون فضای شهرهای کوچک و روستایی را مردم دوست دارندف فارغ از اینکه این آثار طنزهای با کیفیت و قوی هم هستند.
۳۰ درصد مردم کشور روستایی هستند، اما آیا ۵ درصد سریالهایی که در این سالها ساخته شده به موضوع روستا پرداخته است؟. اگر ما ده سال دیگر هم به این جمعیت ۳۰ درصدی نپردازیم آنها هیچ مدافعی در فضای رسانهای کشور ندارند و شاید حتی یک توئیت هم برایشان زده نشود که صدا و سیما چرا به این قشر نپرداخته است چه برسد به راهاندازی یک لشگر مجازی که بخواهند صداوسیما و تخریب کنند.
واقعا ما منتظر بودیم بعد از پرمخاطب شدن مجموعه طوبی که شاید حدود ۳۰ میلیون مخاطب بالای ۱۲ سال داشت به ما هجمه وارد کنند که بعد از نظرسنجی اخیر این اتفاق رخ داد.
طرح تحول رسانه ملی، نظام مسائل تلویزیون در تولیدات نمایشی، نگاه ایدئولوژیک مدیران تلویزیون در ساخت آثار، نحوه برخورد با چهرهها، زمان پخش دو سریال «سلمان فارسی» و «موسی کلیم الله» به عنوان دو سریال الف ویژه تلویزیون، عملکرد تلویزیون در جنگ روایتها، راقبت با پلتفرمهای نمایش خانگی، تغییر رویکرد شبکه ۲ در نمایش آثار نمایشی و همچنین حواشی اخیر نظرسنجی ایسپا درباره جامعیت تلویزیون پاسخ داد.
ضمنا اینو هم تحلیل کنید که اون آمار ۷۰ درصد چه برنامه ای نگاه میکنن؟؟؟ فوتبال و ورزش یا برنامه های ساخته شده توسط سازمان؟؟؟