در بیست و هفتمین روز (۱۳۵۹/۷/۲۶) در محور آبادان، نیروهای خودی با نیروهای زرهی دشمن در ۵ کیلومتری پل بهمنشیر _ آبادان درگیر بودند. دشمن قصد دارد با زدن پل نظامی بین پل ایستگاه ۱۲ و پل خرمشهر، وارد آبادان شود.
در این روز یک گروه ۷۰ نفری از نیروهای خودی، از رودخانه کارون گذشتند و در غرب کارون با دشمن درگیر شدند. در شمال شرق بستان، هلیکوپترهای هوانیروز خساراتی به دشمن وارد ساختند و در سوبله درگیریهایی صورت گرفت.
عقبنشینی دشمن در گیلانغرب
در جبهه میانی و در منطقه گیلانغرب، با حمله نیروهای خودی، دشمن از تنگ حاجیان تا تنگ کورک عقب رانده شد و تلفات زیادی را متحمل گردید. عشایر منطقه گیلانغرب، طی یک عملیات چریکی ۱۴ قبضه اسلحه از مزدوران عراقی به غنیمت گرفتند.
همدستی کومله با بعثیها
طبق اعلام ستاد مشترک ارتش: «لشکر ۷ و ۸ ارتش عراق با گروههایی از کُردهای ایرانی تماس مستقیم برقرار کرده، آنها را از نظر اسلحه، مهمات و پول تأمین کرده است. همچنین کردهای وابسته به حزب کومله از سوی عراق مأموریت دارند در منطقه سردشت، درگیریهای متعدد با نیروهای ایرانی ایجاد کنند و مانع حرکت آنها به نوار مرزی شوند و نیز خطوط ارتباطی را که احتمال عبور یگانهای نظامی ایران است، مینگذاری کنند.»
اما در خرمشهر، واحد اطلاعات سپاه خوزستان بر اساس اطلاعات دریافتی از خرمشهر در بولتن خبری ۱۳۵۹/۷/۲۶، درج کرده است:
نیروهای عراقی پشت ایستگاه راهآهن، کشتارگاه و در جاده کمربندی مستقر هستند. توپخانه دشمن، خرمشهر را زیر آتشگرفته است. تکاوران و پاسداران، مشغول پاکسازی خرمشهر هستند. اوضاع خرمشهر بهتر از دیروز است و نیروهای دشمن مقداری عقبنشینی کردهاند. صبح درگیری شدیدی روی داد که تلفات دشمن زیاد بود و ما هم شهید و زخمی داشتیم که در مقایسه با تلفات دشمن، اندک بود. مقداری از جاده کمربندی و تمام گمرک در دست دشمن است. دشمن از طرف نهر آب عقبنشینی کرده و پل خرمشهر- آبادان باز است. بر اساس خبر یک منبع خودی، توپ از سه طرف خرمشهر را میکوبد. نیروهای خودی محتاج نیروهای زرهی تازه نفس هستند. طی این دو روز حدود ۵۰ نفر شهید شدهاند و دشمن تلفات زیادی داشته است.
تو هم توپخانه قوچان شدی!؟
علاوه بر خساراتی که از درگیری نزدیک با رزمندگان بر دشمن وارد میشود، آتش دو، سه دستگاه تانک خودی و آتش چند قبضه خمپارهانداز، تلفات سنگینی به نیروهای مهاجم تحمیل میکند و اگر قبل از اینکه خونینشهر و آبادان اینگونه به محاصره درآیند و جادهها مسدود گردد، اقدامی در جهت پشتیبانی مدافعان خونینشهر بهوسیله توپخانه و زرهی به عمل میآمد؛ قوای دشمن جسارت ورود به خونینشهر را پیدا نمیکردند و کار بهجایی نمیکشید که در مراحل آخر هجوم، خبر رسیدن توپخانه اصفهان، توپخانه قوچان و توپخانه گرگان، برای مدافعان، مسخره باشد، طوری که هر وقت برگشتن یکی از بچهها که برای آوردن آب و غذا یا مهمات به مسجد جامع میرود، زیادی طول میکشد، به او میگویند: توهم توپخانه قوچان شدی!؟ و در صورت عدم برگشت به یکدیگر میگویند: توپخانه گرگان او را در راه خورد!
منبع: ایسنا