یک عضو ارشد حزب الله لبنان، اولویت اصلی تل‌آویو را از بین بردن انسجام محور مقاومت و جداسازی جبهه غزه از لبنان و دیگر کشور‌ها دانست و مشخصه‌های مرحله دردناک برای رژیم صهیونیستی را تبیین کرد.

رژیم صهیونیستی و آمریکا به عنوان شیطان بزرگ، دشمنانی خونریز و وحشی هستند که به نسل کشی و انجام جنایت‌های متعدد عادت کرده‌اند. این دشمنان امروز در تقابل با محور مقاومت و انسانیت گرفته و در اقدامات و راهبرد شوم خود تلاش می‌کنند تمام کسانی که از مقاومت لبنان حمایت می‌کنند را در معرض تهدید و ارعاب قرار دهند، اما پروژه مقاومت همراه با حضور و صف آرایی تمامی آزادگان جهان و کشور‌های اسلامی منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران در مسیر حمایت از آرمان فلسطین باقی خواهد ماند. این چیزی بود که شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله لبنان نیز در سخنرانی اخیر خود به آن اشاره و بر صلابت موضع حزب الله در مسیر سید شهدای مقاومت تاکید کرد.

در همین راستا و در راستای واکاوی این مسائل، خبرنگار ما با حجت‌الاسلام دکتر «علی جابر» عضو شورای مرکزی حزب الله لبنان انجام داده که متن آن به قرار زیر است:

شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله لبنان در سومین سخنرانی خود بر صلابت مواضع مقاومت در مسیر سید شهدای مقاومت تاکید کرد، نظر شما در رابطه با این سخنرانی چه بود و زمینه‌های قدرت و صلابتی که در این سخنان مطرح بود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در ابتدا شهادت سید شهدای راه قدس سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان را تسلیت عرض می‌کنم. این اولین باری نیست که مقاومت اسلامی و حزب الله با یک امتحان سخت در سطح فقدان فرمانده خود مواجه شده است، البته در سال ۱۹۹۲ و با شهادت علامه مجاهد سید عباس موسوی نیز این اتفاق رخ داد. طبعاً شهادت سید حسن نصرالله دردناک‌تر بود، چرا که ایشان جایگاه بزرگی نه تنها در لبنان بلکه در تمامی منطقه و جهان اسلام داشتند. ایشان با تجربه جهادی خود حزب الله لبنان را به عنوان یکی از سازمان یافته‌ترین و قوی‌ترین نیرو‌های منطقه‌ای مدیریت کردند و باعث شدند که این حزب امتحان‌های دشواری را پشت سر بگذارد. امروز ما شاهد شهادت دبیرکل حزب الله و تعداد زیادی از فرماندهان جهادی تراز اول حزب الله لبنان هستیم. در این شرایط سخنرانی معاون دبیرکل حزب الله سخنانی قوی بود که این جبروت و صلابت و این ساختار جهادی و ایمانی را نشان داد.

بر خلاف تصور دشمن صهیونیستی که دچار این توهم شده بود که حزب الله لبنان ضربه دردناکی خورده و دیگر نمی‌تواند روی پای خود بایستد، سخنان معاون دبیر کل تمامی این توهمات را نقش بر آب کرد و ثابت کرد که حزب الله و مقاومت لبنان قادر به عبور از این امتحان بزرگ خواهد بود.

معادله دردناکی که شیخ نعیم قاسم از آن صحبت کرد، دشمن و مزدوران داخلی آن در لبنان را غافلگیر کرده است و در عین حال با تعامل مثبت محور مقاومت و حامیان آن مواجه شده است. این معادله به چه معنا است و آیا مقاومت می‌تواند آن را در عرصه میدانی به اجرا بگذارد؟

طبعاً مقاومت اسلامی در مرحله اولیه، شوک ناشی از حملات رژیم صهیونیستی را پشت سر گذاشته و موفق شده انسجام خود را بازگرداند و در واکنش به تجاوز‌های رژیم صهیونیستی بار دیگر حضور خود را تثبیت کند. الان و در دور دوم، وارد مرحله جدیدی شده که شیخ نعیم قاسم از آن تحت عنوان «مرحله دردناک» نام برده است. در این مرحله حزب الله ابتکار عمل در تقابل با دشمن صهیونیستی و مزدوران آن را در دست گرفته است.

طبعاً این سخنان شوکی برای دشمن و تمامی مخالفان داخلی که روی تحرکات دشمن حساب باز کرده بودند؛ به شمار می‌رود. این مخالفان همان‌هایی بودند که در تریبون‌های رسانه‌ای خود از مرحله بعد از حزب الله لبنان سخن می‌گفتند، اما معادله جدید، دشمن و این مزدوران را غافلگیر کرد و آنها متوجه شده‌اند که مقاومت سرسخت‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کردند و این جریان قدرت لازم و کافی برای سازگاری با متغیر‌های کنونی را دارد.

البته می‌توانیم بگوییم که اجرای این معادله آغاز شده است. مقاومت قادر به اجرای این معادله است و آن را از طریق حمله پهپادی به منطقه بنیامینا آغاز کرده که ضربه سختی به نیرو‌های ویژه ایغوز رژیم صهیونیستی وارد کرد. این حمله حامل این پیام است که مقاومت می‌تواند ضربات دردناکی به دشمن وارد کند و معادلات را جابجا نماید. من اعتقاد دارم که مقاومت غافلگیری‌های زیادی در اختیار دارد که سید حسن نصرالله فرمانده شهید مقاومت آن را آماده کرده و این غافلگیری‌ها برای تثبیت این معادله کافی است.

شیخ نعیم قاسم بار دیگر توپ را به زمین آمریکا و حامیان آنکه فرضیه آتش بس در لبنان بدون آتش بس در غزه را مطرح می‌کردند، انداخت و تاکید کرد که جداسازی لبنان از فلسطین و جداسازی منطقه از آرمان فلسطین هرگز ممکن نیست. به نظر شما مخاطبان این پیام‌ها چه کسانی بودند و این پیام‌ها چه تأثیری بر روند سیاسی که برخی به دنبال آن بودند، خواهد داشت؟

یکی از اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی از جنگ در لبنان ضربه زدن به توانمندی‌های نظامی حزب الله و مقاومت اسلامی از یک طرف و جدا کردن سرنوشت لبنان از موضوع غزه از طرف دیگر بود. طبعاً آنها با این طرح به دنبال تفکیک محور مقاومت بودند، چرا که جداسازی لبنان از این معادله درگیری‌ها و تنها شدن غزه ضربه‌ای بزرگ به وحدت عرصه‌ها در محور مقاومت بود، اما مقاومت لبنان این طرح را با شکست مواجه کرد و محوریت مقاومت در منطقه وحدت عرصه‌ها را به اثبات رساند و این موضوع باعث شد دشمن در این جنگ ضعیف و شکننده شود.

به اعتقاد من بیان این موضوع برای اثبات قدرت مقاومت نه تنها در عرصه میدانی، بلکه در روند فعالیت‌های سیاسی کافی است. البته در زمینه فعالیت‌های سیاسی نیز باید گفت که ما هر مذاکره غیر مستقیمی را تنها در سایه تعامل با این شرط و بر اساس این وحدت سرنوشت خواهیم پذیرفت.

اسرائیل خطری برای تمامی منطقه است و همه از جمله کسانی که تماشاگر هستند، را مورد حمله قرار خواهد داد. این پیامی بود که شیخ نعیم قاسم نیز آن را به دیگران منتقل کرد. آیا به اعتقاد شما چنین تصویری در نزد ملت‌ها و دولت‌های منطقه ایجاد شده است؟ مصداق‌هایی که شیخ نعیم قاسم بر اساس آن این واقعیت را مطرح کرد، چیست؟

طبعاً با گذشت بیش از یک سال از این جنگ جنایت کارانه و اقداماتی که رژیم غاصب صهیونیستی علیه غزه و لبنان انجام داده، بسیاری در جهان عرب و اسلام تماشاگر هستند و به گونه‌ای رفتار می‌کنند که این موضوع ارتباطی با آنها ندارد یا اینکه یک حادثه در خارج از جهان اسلام را مشاهده می‌کنند و هیچ مسئولیتی در قبال این حادثه ندارند. مشکل آنها در روشن بودن این واقعیت نیست، چرا که خطر رژیم صهیونیستی برای تمام منطقه در نزد تمامی ملت‌های عربی و اسلامی و حتی دولت‌ها کاملاً مشخص است، مشکل این است که آنها عزم و اراده لازم برای وارد عمل شدن و ارائه پشتیبانی لازم به مقاومت در لبنان و فلسطین برای تقابل با این تجاوز را ندارند.

ما نمی‌دانیم چه موقع خیزش و بیداری واقعی نزد ملت‌های اسلامی ایجاد می‌شود. همه ما با تمامی این خطر‌ها و چالش‌ها مواجه هستیم و نشانه‌های بسیار زیادی در تأیید این واقعیت و تهدیدات رژیم صهیونیستی وجود دارد که ثابت می‌کند پروژه آنها تن‌ها منحصر به غزه نیست، بلکه از لبنان تا سوریه و اردن و مصر و دیگر کشور‌های عربی را در بر می‌گیرد. ایده صهیونیستی با حمایت‌های نامحدودی که از آمریکا دریافت کرده، به دنبال توسعه طلبه‌های جدیدی است تا پروژه «از نیل تا فرات» را برای خود محقق سازد.

ایران هیچ پروژه‌ای در منطقه ندارد، بلکه پروژه و آرمان واقعی آن، موضوع فلسطین است و به همراه دیگر عناصر محور مقاومت با جانفشانی از این آرمان حمایت می‌کنند. چرا شیخ نعیم قاسم این ایده را مطرح کرد و آیا شما ایران هراسی را بخشی از پروژه صهیونیستی می‌دانید؟

در واقع دولت‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران، این ادعا را مطرح می‌کنند که ایران به دنبال طمع ورزی در منطقه است. آنها به وفور از پروژه صفوی صحبت می‌کنند و در ماه‌های اخیر مکرر این مسائل مطرح شده است. آنها مدعی هستند که ایران چشم طمع به منطقه خلیج فارس تا سواحل دریای مدیترانه دارد. طبعاً این ادعا‌ها برای تحریف اولویت‌های منطقه و کنار گذاشتن تقابل با رژیم غاصب صهیونیستی و نادیده گرفتن موضوع فلسطین است. این چیزی بود که آقای معاون دبیرکل نیز به آن اشاره و تاکید کرد که ایران هیچ پروژه‌ای در منطقه ندارد و تنها پروژه آن آرمان فلسطین است.

 آرمان فلسطین اولویت اصلی ایران و تمامی جریان‌های مقاومت است و باید اولویت اصلی تمامی ملت‌های عربی و اسلامی نیز قرار گیرد؛ لذا شیخ نعیم قاسم تلاش کردند که این تبلیغات خصمانه را از بین ببرند. ما تاکید می‌کنیم که ایران هراسی که بوق‌های رسانه‌ای مخالف جمهوری اسلامی دنبال می‌کنند، برای انحراف افکار عمومی از پروژه واقعی رژیم صهیونیستی است. البته تحولات کنونی و قهرمانی‌های مقاومت در فلسطین و لبنان که با حمایت و مواضع ثابت جمهوری اسلامی ایران انجام می‌شود، پوشالی بودن این ادعا را بیش از پیش به اثبات می‌رساند.

منبع: مهر

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.