گاهی یک مصرع یا یک بیت شعر آنقدر به دل مینشیند و از حال دل حکایت میکند که به ضربالمثل تبدیل میشود. فریدون مشیری از شاعرانی است که بیت و مصرعهای ناب بسیاری دارد که ضربالمثل شدهاند: «بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم»، «نرم نرمک میرسد اینک بهار، خوش به حال روزگار» و.... خیلیها این اشعار را شنیده و دوست داشتهاند، حتی گاهی بدون اینکه نامِ شاعرشان را بدانند.
زبان شعر فریدون مشیری، زبان حال مخاطب است؛ شاعری که از ۱۸ سالگی با استخدام در وزارت پست و تلگراف، زندگی کارمندی در پیش گرفت، اما علاقه به شعر و نوشتن را رها نکرد و مسئول صفحه شعر و ادب مجله «روشنفکر» شد؛ در رشته زبان و ادبیات فارسی درس خواند؛ مجموعههای متعدد شعر منتشر کرد و تبدیل به یکی از نامآوران شعر معاصر فارسی شد. فریدون مشیری متولد ۳۰ شهریور سال ۱۳۰۵ بود و در ۳ آبان ماه سال ۱۳۷۹ چشم از جهان فروبست. در بیستوچهارمین سالروز درگذشت این شاعر خوشنام معاصر از زندگی و آثار او نوشتهایم.
از کارمندی در وزارت پُست تا شعر و شاعری
کار در وزارت پست و تلگراف، میراث خانوادگی فریدون مشیری بود. پدربزرگ پدری او، میرزا محمودخان مشیر در دوره قاجار مسئول پست و تلگراف غرب ایران بوده و پدرش، ابراهیم مشیری افشار هم از سال ۱۲۹۸ هجری شمسی در وزراتخانه پست مشغول به کار شد و در نتیجه فریدون مشیری هم از ۱۸ سالگی به خدمت این وزارتخانه درآمد و در سال ۱۳۵۷ بازنشسته شد. پدربزرگ مادری فریدون نیز با اینکه سیاستمدار و نماینده مجلس شورای ملی بود، به شعر و ادبیات هم علاقه داشت و در شعر «نجم» تخلص میکرد. فریدون مشیری روزها کارمند اداره بود و بعد از فراغت از کار به نوشتن برای مطبوعات و نشریهها میپرداخت. او از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعروادب مجله «روشنفکر» بود؛ صفحهای که زمینه شهرت بسیاری از شاعران معاصر را با چاپ آثارشان فراهم کرد. همکاری با مجله «سخن» به سردبیری زندهیاد پرویز ناتلخانلری نیز از دیگر فعالیتهای مشیری در حوزه ادبیات است.
مقدمه استاد شهریار بر مجموعه شعر مشیریِ جوان
فریدون مشیری ۲۸ساله بود که اولین مجموعه شعرش به نام «تشنه توفان» به چاپ رسید؛ جالب اینکه استاد شهریار و علی دشتی بر این مجموعه شعر مقدمه نوشتند. اما معروفترین شعر مشیری «کوچه» است که در سال ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» منتشر شد. این شعر از زیباترین و دلنشینترین اشعار نو فارسی است. از دیگر مجموعههای شعر فریدون مشیری میتوان به این کتابها اشاره کرد: «گناه دریا»، «از خاموشی»، «ابر و کوچه»، «بهار را باور کن»، «نایافته»، «از دیار آشتی»، «آه باران» و.... طبق مقالهای با عنوان «بازتاب عواطف انسانی در اشعار فریدون مشیری» که در پژوهشنامه ادب غنایی منتشر شده، عشق و عواطف انسانی محور بیشتر شعرهای فریدون مشیری است: «از دید وی عشق، حلقه اتصال تمام اجزای طبیعت به یکدیگر است؛ بهگونهای که میتوان عناصر آن را در هستی جستوجو کرد. مشیری زبان پاک و پالوده خود را در خدمت پیام شاعرانهاش قرار میدهد و میخواهد جهان برای همه مردم خوب باشد.
با بررسی آماری اشعار مشیری مشخص میشود که بیشترین جلوههای عشقورزی شاعر در عواطف اجتماعی او نمایان شده است (۵۸ درصد). در این زمینه، عشق به طبیعت بیشترین تبلور را داشتهاست (۲۳ درصد) و در پلههای بعدی بهترتیب عشق به وطن (۱۴ درصد)، عشق به مردم (۷ در صد) و عشق به عدالتخواهی (۳ درصد) قرار گرفتهاست».
ستایش زرینکوب از شعر مشیری
دکتر عبدالحسین زرینکوب، استاد برجسته ادبیات و تاریخ ایران از منظری دیگر به شخصیت فریدون مشیری و شعرهای او نگاه کرده و گفتهاست: «فریدون مشیری با زبانی ساده، روشن و درخشان واژه به واژه با ما حرف میزند؛ حرفهایی که مال خود اوست. نه ابهامگرایی رندانه، آن را تا حد هذیان، نامفهوم میکند و نه «شعارِ» خالی از «شعور» آن را وسیله مریدپروری و خودنمایی میسازد و شعر و زبان در سخن او شاعری را تصویر میکند که هیچ میل ندارد خود را غیر از آنچه هست، بیش از آنچه هست و فراتر از آن چه هست، نشان دهد. شاعری که دوست ندارد خود را در پناه جبهه خاصی، مکتب خاصی و دیدگاه خاصی از بیشترینه اهل عصر جدا سازد. بیروی و ریا عشق را میستاید. انسان را میستاید و ایران را که جان او به فرهنگ آن وابستهاست، دوست دارد».
دوستی و الفت فریدون مشیری و محمدرضا شجریان
عشق به موسیقی از دیگر علاقههای فریدون مشیری بود و به خاطر همین علاقه در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ به عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو درآمد و در کنار بزرگانی مانند هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهم پررنگی در پیوند شعر و موسیقی داشت. از همان دوران که فریدون مشیری بهعنوان شاعر شناخته شد تا امروز که سالها از درگذشت او میگذرد، خوانندههای بسیاری اشعار او را اجرا کردهاند.
محمدرضا شجریان، همایون شجریان، شهرام ناظری، محمد اصفهانی، علیرضا قربانی و آرمان گرشاسبی ازجمله این خوانندهها هستند. فریدون مشیری در مصاحبهای درباره دوستیاش با محمدرضا شجریان این طور گفته است: «به تدریج که برنامههای «گلهای تازه» ضبط و پخش میشد، این توفیق را داشتم که هنگام ضبط آن برنامهها در اتاق فرمان باشم و بر کار درست خوانده شدن شعر، نظارت کنم. این ارتباط دائمی باعث شد که بین من و شجریان انس و الفتی عمیق به وجود آید. شجریان به سرعت میشکفت و میدرخشید و جانهای تشنه موسیقی خوب و آواز دلنشین را گرم و روشن میکرد و چنگ در تاروپود دلها میافکند. یکی از برنامههای بسیار موفق شجریان اجرای «راست پنجگاه» بود و چندی بعد اجرای دستگاه نوا».
منبع: روزنامه جام جم