کشور‌های اروپایی به‌ عنوان متحدان رژیم صهیونیستی، نسل‌کشی این رژیم در غزه را به بهای منافع سیاسی نادیده گرفته و توجیه می‌کنند.

جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه که از اکتبر ۲۰۲۳ (مهر ۱۴۰۲) شروع شده و همچنان ادامه دارد، به محک بسیار خوبی برای ادعا‌های حقوق بشری کشور‌های غربی و به‌ویژه اروپایی‌ها تبدیل شده است.

این در حالی است که حمایت از رژیم صهیونیستی برای برخی از سران اروپایی به یک مسئولیت تبدیل شده است و همین موضوع سکوت آنها را در پی مواجهه با ماجراجویی‌های نظامی بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این رژیم در منطقه به دنبال داشته است.

با تشدید و گسترش جنایت‌های رژیم صهیونیستی علیه منطقه به‌ویژه بسط گستره نسل‌کشی اکنون یک پرسش مهم مطرح شده است: آیا این امکان وجود دارد که اروپای بلاتکلیف و غیرمنسجم در مقابل جنایت‌های رژیم صهیونیستی دست از حمایت از این رژیم بکشد؟

به گزارش آناتولی، آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان اندکی پس از آغاز جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه، با تکرار ادعا‌های بی سند و مدرک نتانیاهو و وزیران افراطی کابینه‌اش، تلاش کرد توجیهی برای نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه بیاورد.

این در حالی است که هیچ مدرک معتبری برای ادعا‌ها و اتهام‌زنی‌های رژیم صهیونیستی درباره استفاده نظامی مقاومت فلسطین از مراکز و تاسیسات غیرنظامی وجود ندارد، اما شواهد فراوانی نشان می‌دهند که رژیم صهیونیستی از غیرنظامیان فلسطینی به‌عنوان سپر انسانی استفاده می‌کند.

کاملا آشکار است که دولت آلمان اساسا ناراحتی و انتقادی از استفاده رژیم صهیونیستی از تسلیحات این کشور برای انجام نسل‌کشی در غزه ندارد؛ این یک واقعیت است که آلمان یکی از اصلی‌ترین کشور‌های تامین‌کننده تسلیحات رژیم صهیونیستی است، آن هم در شرایطی که دیوان بین‌المللی دادگستری ICJ و دیوان بین‌المللی کیفری ICC در حال انجام تحقیقات درباره ارتکاب نسل‌کشی از سوی مقام‌ها و ارتش رژیم صهیونیستی در غزه هستند.

جای تعجب نیست که آلمان همچنان بزرگ‌ترین حامی رژیم صهیونیستی در اروپا است؛ هر چند برلین در این موضع تنها نیست و دولت‌های غربی و در راس آنها آمریکا طی سال‌های اخیر به شکلی ویژه حمایت ملموس و سیاسی خود را از رژیم صهیونیستی مورد تاکید قرار داده‌اند.

آنها تمام تلاش خود را به‌کار بسته‌اند که از رژیم صهیونیستی در برابر هرگونه مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی محافظت کنند، حتی اگر نسل‌کشی در غزه با شتاب بیشتری ادامه یابد و به نقطه نابودی نظام‌مند این منطقه برسد.

این نیز یک واقعیت است که در اروپا موضع مشترکی در قبال جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه وجود ندارد؛ در حالی که کشور‌هایی مانند اسپانیا و ایرلند مواضع پیشرفته‌ای در انتقاد از رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده‌اند، برخی دیگر هنوز در حال یافتن راه‌هایی برای به تاخیر انداختن هرگونه موضع‌گیری معنادار هستند که می‌تواند این پیام را به تل آویو ارسال کند که جهان از جنایت‌های هولناک آن علیه مردم فلسطین خسته شده است.

وزیر کار و معاون نخست‌وزیر اسپانیا در مه سال جاری (اردیبهشت)، جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه را نسل‌کشی نامید و اظهارات خود را با این بیانیه پایان داد که «فلسطین آزاد از رودخانه تا دریا خواهد بود.»

این موضع‌گیری در ژوئن سال جاری (خرداد) با درخواست اسپانیا برای پیوستن به پرونده آفریقای جنوبی در دیوان بین‌المللی دادگستری و متهم کردن رژیم صهیونیستی به نسل‌کشی دنبال شد؛ برخی از کشور‌های اروپایی از جمله بلژیک و ایرلند نیز همین کار را انجام داده‌اند؛ این روند نشان می‌دهد که کشور‌های اروپایی هنوز تا حدی از استقلال در سیاست خارجی برخوردار هستند و می‌توانند رفتاری اخلاقی داشته باشند و برخلاف واشنگتن یا موضع جمعی بروکسل رفتار کنند.

جدای از کشور‌هایی مانند آلمان و اسپانیا در ۲ سوی این طیف، برخی از کشور‌ها مانند ایتالیا و فرانسه در پی مواجهه با واقعیت‌‎های ماجراجویی نظامی نتانیاهو در منطقه، همچنان میان حمایت واقعی از رژیم نسل‌کش و دلسوزی ادعایی برای قربانیان نسل‌کشی در نوسان هستند.

پاریس و رم هر ۲ از حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی و آنچه «حق دفاع از خود» می‌خوانند، بوده و هستند، حقی که با وجود اشغالگری چند دهه‌ای فلسطین، همچنان به رژیم صهیونیستی می‌دهند.

امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه و جورجیا ملونی، نخست‌وزیر ایتالیا، با مشاهده نخستین روز‌های نسل‌کشی در غزه، برای حمایت بی‌حدوحصر خود از نتانیاهو عجله کردند؛ آنها مدعی استفاده رژیم صهیونیستی از حق دفاع از خود شده و در نتیجه نسل‌کشی مردم فلسطین را تایید کردند و حمایت مادی، اطلاعاتی و سیاسی را به رژیم صهیونیستی در جنگ جاری ارائه کردند.

با آشکار شدن ناکامی و ناتوانی نتانیاهو در دستیابی به اهداف ادعایی در غزه و لبنان و معطوف شدن توجه افکار عمومی به جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان، فرانسه و ایتالیا با زیر سوال رفتن موضع خود یعنی حمایت کورکورانه از این رژیم مواجه شدند.

در حالی که سران اروپایی حمایت از رژیم صهیونیستی را یک مسئولیت برای خود می‌دانند، نتانیاهو با ماجراجویی‌های نظامی خود حتی ادعا‌های ژئوپلتیک آنها را در غرب آسیا نقض کرده است؛ به‌عنوان مثال، فرانسه که موضوع لبنان را یک «مسئله فرانسوی» می‌داند، با حمله رژیم صهیونیستی به این کشور، با چالشی جدی برای نفوذ مستقیم خود در لبنان مواجه شده است؛ از سوی دیگر، ملونی به‌عنوان نخست‌وزیر ایتالیا و بزرگ‌ترین شرکت‌کننده اروپایی در نیرو‌های یونیفل، در حالی که حمایت خود را از تداوم نسل‌کشی در غزه اعلام کرد، به حمله رژیم صهیونیستی به نیرو‌های حافظ صلح سازمان ملل در جنوب لبنان (یونیفل) به‌شدت واکنش نشان داده و آن را عبور رژیم صهیونیستی از خط قرمزی خواند که هرگز نباید نادیده گرفته شود.

صحبت در مورد تغییر اساسی در موضع اروپا درباره جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان و البته رویکرد آن در درازمدت، زودهنگام و بسیار خوش‌بینانه است؛ با وجود این نمی‌توان منکر بروز تغییر در این روند با هدایت کشور‌هایی مانند اسپانیا و نروژ شد.

در حال حاضر، حتی پیشرفته‌ترین مواضع اروپایی نیز در تغییر مسیر جنگ غزه ناکام هستند و این فقط پویایی خود منطقه و مقاومت مردم فلسطین و لبنان است که می‌تواند استراتژی نتانیاهو را شکست دهد.

منبع: میزان

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.