معتضد در این گفتگو به بحث اخیر در مورد تغییر پایتخت ایران پرداخت و آن را غیرعملی و غیرکارشناسی دانست.
وی با تأکید بر اینکه «کسانی که این نظر را مطرح میکنند، اطلاعات کافی از جغرافیای سیاسی ندارند»، اظهار داشت: «جابجایی پایتخت در ایران کار سادهای نیست و نیازمند درک عمیق از شرایط جغرافیایی و ژئوپلیتیکی کشور است.»
او همچنین با اشاره به تصاویری که در پسزمینه برنامه نمایش داده میشد، توضیح داد که این تصاویر شامل پایتختهای مختلف ایران، از جمله شهرهایی مانند تبریز و بخشهایی از تهران نظیر خیابان ناصرخسرو است.
معتضد گفت: «این تصاویر نشاندهنده تاریخ طولانی پایتختهای ایران است که دوستان برنامه زحمت کشیده و آنها را آماده کردهاند. از تخت جمشید گرفته تا پایتختهای مختلفی که در طول تاریخ در ایران وجود داشته است.»
معتضد در بخش دیگری از سخنان خود به تاریخچه شکلگیری پایتختهای ایران اشاره کرد و توضیح داد که پیش از شکلگیری امپراتوریهای بزرگ، ایران میزبان اقوام مختلفی همچون مادها، پارسها و پارتها بوده است که آریاییتبار بودند.
وی افزود: «تمدنهای کهن مانند تمدن ایلام نیز در بخشهای جنوب غربی ایران شکل گرفتهاند که نواحی گستردهای از لرستان تا خوزستان را در بر میگرفت. این تمدن از قدیمیترین تمدنهای این منطقه محسوب میشود.»
معتضد به اولین پایتختهای ایران اشاره کرد و گفت: «پایتخت اولیه ایران در همدان قرار داشت که به دلیل آبوهوای خوش و سردسیر بودن، جای مناسبی برای پایتختگذاری به حساب میآمد. اولین پادشاهان ایران از رؤسای قبایل بودند و به تدریج، با شکلگیری امپراتوریها، ساختار حکومتی ایران شکل گرفت.»
خسرو معتضد در ادامه صحبتهای خود در برنامه صبحانه ایرانی با اشاره به تاریخ شکلگیری حکومت در ایران و نقش اولین پادشاهان گفت: «مردم ایران از قدیم به دنبال کسی بودند که به دعاوی آنان رسیدگی کند، حتی اگر این دعاوی خانوادگی یا ملکی باشد. اولین پادشاه ایران دیااکو بود. او در واقع یک ریشسفید بوده که به این اختلافات رسیدگی میکرد.»
وی افزود: «پس از هگمتانه (اکباتان) که دروازههای شهر را به عنوان نمادی از قدرت ساخته بودند، هخامنشیان شوش را به عنوان پایتخت انتخاب کردند. اما متأسفانه بسیاری از آثار باستانی شوش توسط باستانشناسان غربی به موزههای خارجی منتقل شده و ارزشهای تاریخی ما از کشور خارج شده است.»
معتضد درباره تخت جمشید توضیح داد که این مکان تنها یک پایتخت تشریفاتی بوده و کسی در آنجا زندگی نمیکرده است.
او گفت: در عید نوروز، پادشاهان در تخت جمشید پذیرای مردم و مقامات بودند. داریوش این مکان را بنا کرد و خشایارشاه آن را کامل کرد، اما اسکندر مقدونی آن را به آتش کشید.
وی با اشاره به حمله اسکندر ادامه داد: در جریان این آتشسوزی، بسیاری از کتیبههای ارزشمند که روی خشت خام نوشته شده بود، به دلیل حرارت بالا به آجر تبدیل شد. حدود سی هزار از این کتیبهها بعداً توسط باستانشناسان کشف شد و به آمریکا برده شد. اما در سالهای اخیر، تعدادی از این آثار با تلاشهای مسئولین ایران به کشور بازگردانده شده است.
معتضد به حقوق کارگران تخت جمشید نیز اشاره کرد و گفت: ملت ایران برده نبوده و به کارگران تخت جمشید حقوق داده میشد، حتی هفتهای یک گوسفند به آنها داده میشد تا از آن استفاده کنند.
او در ادامه به ساختار حکومتی بابل پس از تصرف آن توسط کوروش اشاره کرد و گفت: بابل به عنوان پایتخت اقتصادی ایران تبدیل شد، درست مانند نیویورک که پایتخت اقتصادی آمریکا است، در حالی که واشنگتن پایتخت اداری محسوب میشود.
خسرو معتضد در ادامه سخنان خود درباره عظمت شهرهای باستانی ایران گفت: در زمانهای قدیم، این شهرها آنقدر بزرگ و مهم بودند که حتی افرادی مانند معاویه و ابوسفیان که به ایران میآمدند، تحت تأثیر قرار میگرفتند. این شهرها مراکز تجاری بزرگی بودند و در کنار رودخانههایی، چون دجله و فرات قرار داشتند. اعراب به رود دجله میگفتند شط العرب و اروندرود که در واقع جریان چند رود به هم پیوسته است، از این مسیرها سرچشمه میگیرد.
او در ادامه به تیسفون و اهمیت تاریخی آن اشاره کرد و گفت: تیسفون دارای مناطقی مانند باغ فیل بود که حدود هزار و دویست فیل در آن برای ارتش نگهداری میشد. این شهر دارای نقاشخانهها و مکانهایی برای پذیرایی از میهمانان بود و اساتید نقاشی در آن فعالیت داشتند. این شکوه و عظمت حتی در شهرهای دیگر ایران نیز وجود داشت.
معتضد همچنین به تغییرات پایتخت پس از ورود اسلام به ایران اشاره کرد و افزود: پس از فتح ایران توسط مسلمانان، پایتخت به خارج از جغرافیای ایران و به شهر مدینه منتقل شد. اما حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) که روابط خوبی با ایرانیان داشت و مورد محبت آنها بود، پایتخت را به کوفه نزدیک کرد تا ارتباط نزدیکتری با ایرانیان داشته باشد. ایرانیان به حضرت علی (علیه السلام) علاقه زیادی داشتند و این علاقه به دلیل رفتار عادلانه او نسبت به آنها بود.
وی در پایان گفت: بعد از دوران حضرت علی (علیه السلام)، پایتخت به دمشق منتقل شد و از آن زمان، امور مربوط به ایران در دمشق، سوریه حل و فصل میشد.