چند روز قبل مادر وقتی برای آوردن دخترش به مقابل مدرسه او رفت، بهخاطر ترافیک دیر رسید و متوجه شد از دخترش خبری نیست. او بلافاصله با پلیس تماس گرفت و ربوده شدن دخترش را گزارش کرد.
در نخستین گام، کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته مدرسه پرداخته و مشخص شد دخترک با زنی جوان رفته است. وقتی تصویر زن جوان به مادر این کودک نشان داده شد، بلافاصله او را شناخت و گفت: این زن همسر شوهر سابق من است. پس از جدایی از همسرم، دخترم نزد من ماند. بعد از مدتی هم متوجه شدم که همسرم با زنی به نام مینا ازدواج کرده است.
با اطلاعاتی که مادر دختر در اختیار مأموران قرار داد، مینا دستگیر شد و در تحقیقات گفت: کودکربایی در کار نیست من برای خوشحال کردن همسرم این کار را انجام دادهام. از زمانی که ازدواج کردیم، همسرم دخترش را ندیده بود و مدام ابراز ناراحتی و دلتنگی میکرد. یکبار هم از من خواست که دخترش را نزد او ببرم تا چند روزی با او باشد. من هم که وضعیت بد روحی همسرم را دیدم، تصمیم گرفتم دخترش را طبق خواسته خودش، نزد او ببرم. روز حادثه به مقابل مدرسه رفتم، چند دقیقهای صبر کردم تا از مادرش اجازه بگیرم، اما، چون خبری نشد، به دخترک گفتم از طرف پدرت آمدهام و میخواهم تو را نزد او ببرم، او هم قبول کرد و با من به خانه آمد.
در ادامه تحقیقات پدر دخترک، نیز اظهارات همسرش را تأیید کرد و دخترک نزد مادرش بازگشت.
منبع: روزنامه ایران