رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که برای رایزنی با مقامات کشورمان در تهران بهسر میبرد روز سهشنبه در اظهارنظری گفت: «دولت ایران باید درک کند که شرایط بینالمللی هر روز پرتنشتر میشود» و بعد نتیجه گرفت که «فرصتهای مانور ایران» رو به کاهش است.
گروسی که پس از مرگ مشکوک یوکیو آمانو به مدیرکلی آژانس رسید از ابتدای مسئولیت خود پیگیرانهتر از دوره قبل، ادعاهای آمریکا، اروپا و رژیمصهیونیستی را دنبال کرده است. او میگوید به نظارتهای بیشتری بر برنامه هستهای ایران نیاز دارد.
گروسی در اینباره گفت: «با توجه به گستردگی، عمق و بلندپروازی برنامه هستهای ایران، باید روشهای شفافتری برای پیگیری فعالیتهای ایران در این زمینه داشته باشیم.»
کلید ماجرا دست چه کسی است؟
این واقعیت که شرایط بینالمللی دوره پرتنشی را تجربه میکند، گزاره درستی است. اگر فرض کنیم که گروسی مشفقانه چنین اظهاراتی داشته، باید به این نکته هم اشاره میکرد که ایران در سالهای گذشته تحتشدیدترین رژیم بازرسیهای تاریخ تاسیس این نهاد بینالمللی قرار گرفته و صدها مورد بازرسی رسمی و غیررسمی آژانس هیچ نوع انحرافی به سمت ساخت سلاح هستهای توسط ایران را ثبت نکرده و علاوه بر این، همسو با گزارشهای متعدد آژانس در این زمینه، گزارش آژانسهای اطلاعاتی آمریکا هم مؤید این واقعیت آشکار بوده که ایران نه عملا به سمت ساخت بمب رفته و نه حتی هیچ انگیزهای در میان مقامات عالی جمهوری اسلامی در اینباره وجود دارد.
از زاویه دید تقسیم وظایف و تخصصگرا باید گفت که گروسی اگر ملاحظات مربوط به مقام حرفهای خود را درنظر داشته باشد باید از این صحبتهای سیاسی که میتواند تنشزا باشد، دوری کند، مگر اینکه خودش نیت تنشزایی و ماموریت ماهیگیری از این تنش داشته باشد. با اینحال، اگر هم از نیت گروسی صرفنظر کنیم و روی محتوای کلام او تمرکز داشته باشیم، باید بگوییم که اظهارات گروسی در مورد پرتنش شدن دنیای امروز، توصیف درستی است، اما در عینحال باید بداند که غفلتهای او در انجام مسئولیتهایش یکی از عوامل این تنشهاست.
او باید توجه داشته باشد که این تنشها به موضوعات فنی مربوط نیست و پشت ادعاهای مطرح شده علیه برنامه هسته ایران، انگیزههای سیاسی کشورهای سلطهجو وجود دارد. در سطح کلانتر اگر منظور وی تنشهای دیگر است، بازتاب دقیق و بیکموکاست واقعیت این است که دنیا بهخاطر برتریجویی آمریکا و متحدانش در شرق اروپا، شرق دور و غرب آسیا، تنشهای جدی را به خود میبینید و ایران در ایجاد این تنشها نقشی نداشته که هیچ بلکه در مواردی که به تهران مربوط میشده، حداکثر خویشتنداری و صبر راهبردی را هم به خرج داده و برای کاهش تنش تلاش کرده؛ چنانکه در همان فقره غرب آسیا و علیه تجاوزهای رژیمصهیونیستی، با وجود حق پاسخدهی آنی، تهران صبر راهبردی نشان داد تا جنگ غزه به سمت آتشبس برود که البته بینتیجه بود.
ضرورت بازگشت به مسیر فنی
در نهایت، اگر با نگاه خوشبینانه به اظهارات گروسی بنگریم، باز باید گفت که کلید بستن پرونده سیاسی شده ایران و جلوگیری از شکلگیری تنش جدید حول این موضوع صرفا در دست خود گروسی است. اعمال نگاه صرفا فنی و بازگشت آژانس به رویه حرفهای و بیطرفانه تنها راهحل به ثمر رسیدن مذاکراتی است که ایرانیها با متانت بارها وارد آن شدهاند و البته نتیجهای جز کارشکنی و عدم پایبندی غربیها برای ایران حاصل نشده است. نمونه آشکار آن عهدشکنی آمریکای ترامپ در خروج از برجام و بازنگشتن بایدن به برجام است. اگر گروسی میخواهد تاریخ از او بهعنوان فردی منصف و حرفهای یاد کند، باید به پرونده ایران دیدی صرفا فنی داشته و به این نکته دقت کند که نه تنها قرار نیست ایران از مسیر قانونی و حقوق بنیادین خود در این حوزه کوتاه بیاید، بلکه ازسرگیری بازی شکستخورده فشار حداکثری توسط آمریکاییها ممکن است به تغییر راهبرد هستهای ایران منجر شود.
روایت عراقچی از روحیه مثبت گروسی
در همین حال وزیر خارجه کشورمان در حاشیه جلسه دیروز هیات دولت با بیان اینکه مشکلات و اختلافنظرهایی درخصوص همکاری با آژانس وجود دارد، گفت:، اما فکر میکنیم که سفر آقای گروسی در زمان بسیار مناسبی صورت میگیرد و برنامهریزی این سفر از مدتها قبل صورت گرفته است. وی افزود: ما امیدواریم در این مقطع درخصوص برخی اختلافات که وجود دارد و نحوه همکاری آینده بتوانیم به توافقهایی برسیم.
عراقچی همچنین گفت: روحیه آقای گروسی در صحبتهایی که همکاران ما در وین با او داشتند، روحیه مثبتی است و امیدواریم با این روحیه مثبت بتوانیم یک مسیر جدید همکاری میان ایران و آژانس طراحی کنیم.
حال باید دید این روحیات مثبت چقدر در مذاکراتی که گروسی امروز با مقامات کشورمان دارد، ادامه خواهد داشت و آیا مدیرکل آژانس این عزم را دارد که با همین روحیه مثبت و پیگیری پرونده هستهای ایران از مسیر فنی، راهکاری برای حل این پرونده بیابد.
منبع: روزنامه جام جم