کیانوش سنجری با نام اصلی مهدی سنجریباف یکی از اعضای اپوزیسیون ورشکسته بود که با خودکشی قصد داشت از زندگی نکبتباری که در آمریکا پس از ایستادن مقابل کشورش به آن دچار شده بود خود را نجات دهد.
وی قبل از خودکشی اعلام کرده بود که اگر زندانیان موردنظرش آزاد نشوند دست به خودکشی خواهد زد تا به خیال خودش تلنگری ایجاد کرده باشد.
خودکشی کیانوش سنجری اتفاق تازهای نبوده و این کار وی مسبوق به سابقه بوده است چراکه وی ۲۰ سال پیش نیز در یک پارک عمومی قصد خودکشی داشته است همچنین گفته شده وی در نروژ، آلمان و دو بار هم در آمریکا سابقه خودکشی داشته است.
سنجری به گفته خودش چندینبار ازجمله در سال ۱۳۹۸ در بیمارستان اعصاب و روان بستری شده بود.
وی حتی یکبار اقدام به فروش کلیه خود و فروش حساب کاربری خود در شبکه ایکس برای رفع نیازهای غذایی و درمانی خود کرده بود البته پیوستن سنجری به اپوزیسیون یکی از دلایلی بود که وی را به ورطه خودکشی انداخت، چون در زمانی که مشکلات شدید مالی داشت هیچگونه حمایتی از طرف اعضای اپوزیسیون نشد.
اخراج او از شبکه صدای آمریکا بهطوری که حتی به او اجازه ندادند وسایل شخصیاش را بردارد و مشکلات شدید اقتصادی پس از اخراج از جمع کارکنان این شبکه روی دیگر بزک شده اعضای اپوزیسیون را به او نشان داد.
اشکان منفرد دیگر فعال ضدانقلاب درخصوص سنجری نوشت که وی در ماههای اخیر با بیتوجهی از طرف گروههای مختلف ضدانقلاب در آمریکا مواجه شد تا جایی که در سفر به آمریکا مجبور به زندگی در محلی دورافتاده و مرزی در تگزاس شده بود.
سنجری پس از بازگشت به ایران بارها اقدامات درمانیاش در زمانی که در زندان بود را انجام داده بود.
اظهاراتی که درباره زندگی سنجری شده بود ازجمله مشکلاتش با اپوزیسیون، مشکلات شدید مالی و بیماری روحی و روانی که به آن مبتلا بود نقش خیلی پررنگی در تصمیمش به خودکشی ایفا کرده است لذا نکته مهم این است سنجری که در رسیدن به اهدافش در مبارزه با نظام چیزی به جز سرخوردگی نصیبش نشده بود برای اینکه بتواند از خود یک قهرمان بسازد دست به خودکشی زد.
قهرمانسازی در نزد اپوزیسیون یکی از عادات همیشگی آنهاست، اما اپوزیسیونی که سنجری را پس زد نمیتواند از وی یک قهرمان بسازد چون هیچ حمایتی در زمانی که او نیازهای شدیدی مالی داشت از او نکردند.
سیاوش بهمن یکی از نزدیکان سنجری پس از مرگ وی نوشت زمانی که کیانوش سنجری به امیر اعتمادی (دست راست رضا پهلوی) درخواست کمک داده وی با لحن توهینآمیزی او را خطاب قرار داده و جلوی کمک به سنجری را گرفته است جالب اینکه وقتی رامین اعتمادی به آمریکا رفته به مدت شش ماه در خانه سنجری زندگی کرده است، اما حالا به او رحم نکرده است.
سنجری با اعلام عمومی خودکشی خود در شبکه ایکس حتی به حرف دوستان خودش هم برای انصراف از این کار گوش نکرد حالا بماند که عدهای او را برای انجام خودکشی تحریک کردند.
رویای یک زندگی قهرمانانه و در صدر اخبار قرار گرفتن چیزهایی بود که کیانوش سنجری در زندگی به آنها نرسید لذا با خودکشی سعی کرد اسطوره شود که باز هم به آن دست پیدا نکرد گرچه این خودکشی ریشه در مشکلات روحی و روانی او داشت.
نزدیکان سنجری پس از مرگ وی اعلام کردند که همچنان تحت درمان بوده است، اما اپوزیسیونی که حتی به نیروهای خودش رحم نمیکند در تلاش بود تا مرگ وی را به گردن نظام بیندازد.
پس از مرگ سنجری اشک تمساح اعضای اپوزیسیون با میانداری رضا پهلوی آغاز شد، اما اظهارات نزدیکان کیانوش سنجری از بیرحمیهای آنها و بیماری روحی و روانی سنجری خیلی سریع خباثتهای سلطنتطلبان را برملا کرد.
خبرنگار: محمد امیرحسینی
یه مزدور دیگه از سگونیست ها سقط شد
امام صادق : هرکس خودرا از روی عمد بکشد،برای اوست آتش پایدار دوزخ.
و فکر میکنند .فقط پایشان انجا برسد .تمام مشکلات شون اب میشه
تازه اول در بدری و اگر زبان بلد هم باشی .خوش شانس باشی .کاری مثل cahier ..صندوق دار ِیا delivery. تحویل کالا
با تحصیلات عالیه ..اینه کارتت
شما خوبید
هیچ خارجی دلسوز ما نبوده نیس و نخواهد بود
نباید تمام میوه ها تو سبد خارجی گذاشت
اموزش و پرورش مون باید متحول بشه
فرزند ایرانی تو مدرسه باید تمام مهارت ها و یاد بگیره یعنی بعد ۱۲ سال تحصیل ، تو یک حرفه ماهر بشه طبق استعداد یابی و تو بهترین سن ۱۸ سالگی وارد بازار کار بشه و تو ۲۵ سالگی ازدواج کنه
و ب وقتش تو بازنشسته بشه و ب تفریحات بپردازه
ایرانیان طبق تحقیقات و تجربیات بیشتر تربیت پذیر ند
برعکس هس اموزش و پرورش مون
فقط کنکور محور و وقت تلف کردن
فرزند ایرانی تو بهترین سن تلاش تو فکر تفریح و وقت گذرونی تو کلاس کنکور دورهمی ها دانشگاه های بی پژوهش و غیر عمل گرا هستن
از ۳۰ سالگی تا اخر عمر کار میکنه ولی ب چیزی نمیرسه
شانس بیاره پیشرفتی کنه ! یا خلاف کنه!
دردناکه
هرکی باشه هموطن هس
حالا میتونست ب کشورش خدمت کنه
ولی چرا امریکا برا جوانان ایرانی موعودگاه شده!؟
انگار تو زندان بود بعد برگشت
تصور شما اینه که اپوزیسیون فقط در خارج کشوره ؟؟!!!
نه عزیزم اینگونه نیست!
تعداد اپوزیسیون داخل اگر بیشتر از خارج نباشه کمتر هم نیست!
هیچ کشور خارجی منافع شو ب خطر نمی ندازه
از شیره جوانان ایرانی استفاده میکنه و بعد مثل تفله می اندازه بیرون اگه صرفه اقتصادی نداشته باشه
امریکا ب عنوان موعد ارزوها معرفی میشه
ولی همون جوانی ک تو ایران دست ب سیاه و سفید نمیزد از تن پروری و نا امید
تو امریکا فقط بخاطر وعده ها و امیدها از صبح تا شب جون میکنه !!
موقعی متوجه میشه ک دیگه دیر شده!
یک دانشمند ایرانی بخاطر یک سرطان درمان پذیر چرا تو امریکا باید تو جوانی فوت کنه؟!!!!!!
چون دیگه وجود ش خطر داره ممکنه کشفیاتش و برگردونه ب ایران!
یا دیگه وجود زیادی ش خطر دیگه داشته باشه برا منافع امریکا!!
برای این افراد هم جای تاثر داره اینطور مرگ