باشگاه خبرنگاران جوان ؛ سارا بابایی_آسیبهای اجتماعی اگرچه در ظاهر ملموس نیستند، اما ریشههای عمیقی در لایههای مختلف جامعه دارند و میتوانند آثار ویرانگری بر جای بگذارند. از اعتیاد و فقر گرفته تا طلاق و خشونتهای خانگی، همه اینها به نوعی از آسیبهای اجتماعی محسوب میشوند که بر بنیانهای خانواده، روابط اجتماعی و حتی اقتصاد تاثیر میگذارند.
یک تصویر تاریک از واقعیت
اعتیاد، بیکاری، فساد اخلاقی، خشونت و کجرفتاریهای اجتماعی، از جمله آسیبهای شایع و خطرناکی هستند که در جوامع مختلف رخ میدهند. این آسیبها نه تنها باعث تضعیف روابط انسانی میشوند، بلکه منجر به پیدایش مشکلات اقتصادی، کاهش کیفیت زندگی، و افزایش نرخ جرم و جنایت نیز میگردند. اعتیاد به مواد مخدر، که بهطور خاص در دهههای اخیر در بسیاری از کشورها بیداد میکند، تنها یک نمونه از این آسیبهاست که میتواند دامنگیر افراد از هر قشر اجتماعی شود و روابط خانوادهها را بر هم زند.
از طرف دیگر، طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی، پیامدهایی جدی برای نسلهای بعدی به همراه دارد. فرزندان خانوادههای جدا شده بیشتر در معرض مشکلات روانی، اجتماعی و تحصیلی قرار دارند. همینطور فقر، به عنوان یکی از ریشههای اصلی بسیاری از مشکلات اجتماعی، میتواند بر بقا و سلامت جامعه تأثیر منفی بگذارد و در نهایت به جنایتها و رفتارهای ضد اجتماعی منجر شود.
ریشهها و عوامل ایجاد آسیبهای اجتماعی
پیدایش آسیبهای اجتماعی معمولاً به عوامل متعددی بستگی دارد که از جمله مهمترین آنها میتوان به فقر اقتصادی، نبود فرصتهای شغلی مناسب، آموزش ناکافی، و اختلالات خانوادگی اشاره کرد. در این میان، نقش آموزش و پرورش و آگاهی عمومی در پیشگیری از این آسیبها غیرقابل انکار است. در صورتی که نهادهای اجتماعی و فرهنگی تواناییهای لازم را برای آگاهی بخشی به افراد نداشته باشند، احتمال وقوع چنین آسیبهایی به مراتب بیشتر خواهد بود.
پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
راهکارهایی که میتوان برای کاهش و مقابله با آسیبهای اجتماعی در نظر گرفت، به سه دسته پیشگیری، درمان و بازتوانی تقسیم میشوند. در زمینه پیشگیری، آموزشهای اجتماعی و آگاهی بخشی میتواند از بروز بسیاری از مشکلات جلوگیری کند. بهعنوان مثال، در مدارس باید برنامههایی برای آموزش مهارتهای زندگی و مدیریت استرس برگزار شود، چرا که بیشتر آسیبها بهویژه در دوره جوانی، به دلیل عدم مدیریت احساسات و مشکلات اجتماعی به وقوع میپیوندند.
در بعد درمان، باید به افرادی که درگیر آسیبهای اجتماعی شدهاند، توجه ویژهای شود. این افراد نیاز به حمایتهای روانشناختی و توانمندسازی اجتماعی دارند. استفاده از مراکز مشاوره و کمکهای روانپزشکی میتواند راهکار موثری برای بازگرداندن افراد به جامعه باشد. همچنین ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد بیکار و بهبود وضعیت معیشتی میتواند زمینهساز کاهش آسیبهای اجتماعی شود.
مقابله با آسیبهای اجتماعی تنها به دولت و نهادهای اجتماعی محدود نمیشود، بلکه نیازمند همبستگی اجتماعی و مسئولیت فردی نیز هست. افراد باید بهطور فعال در پیشگیری از آسیبها مشارکت داشته باشند. این میتواند از طریق تقویت روابط اجتماعی، ایجاد شبکههای حمایتی، و همکاری با نهادهای خیریه و اجتماعی صورت گیرد.
مهمتر از همه، باید به افراد آسیبدیده اجازه داده شود تا دوباره در جامعه پذیرفته شوند. به عبارت دیگر، بازتوانی اجتماعی که شامل ارائه فرصتهای تحصیلی، شغلی و مشاورهای است، برای بازسازی شخصیت فردی و اجتماعی آنها ضروری است.
آسیبهای اجتماعی بهعنوان یک چالش جدی، نیازمند همت جمعی است. تنها از طریق افزایش آگاهی، پیشگیری و درمانهای هدفمند میتوانیم جامعهای سالم و پویا بسازیم که در آن افراد از هر قشری، زندگی شایستهای داشته باشند. در این مسیر، نقش مسئولان، متخصصان اجتماعی و حتی هر فرد بهعنوان عضوی از جامعه، بسیار حیاتی است. برای مقابله با این آسیبها، نیازمند همدلی و توجه به انسانیت در کنار توسعه زیرساختهای اجتماعی هستیم.