آن روزها نوجوانی که هنوز مویی در صورتش نروییده بود میگفت: «من میخواهم بروم جبهه! در روضهها قصه حضرت قاسم(ع) را شنیدهام» و پیرمرد بسیجیمان هم میگفت: «تمام عمرم در روضهها، آرزو میکردم همچون حبیب ابن مظاهر در کربلا بودم».
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد، اینکه بدون هیچ ضابطهای برای ادای دین الهی و ملی از دشتهای داغ جنوب تا کوههای یخ زده غرب بروی، بعد بخواهند با دقیقترین ضوابط کاغذی و دستگاههای پزشکی تشخیص بدهند شما کجای معرکه بودهای.