پسر فطير را خورد و حالش به هم خورد و به درويش گفت: اين چه بود، سوختم؟ درويش فوري رفت و زن را خبر کرد. زن دوان دوان آمد و ديد پسر خودش است! همانطور که توي سرش مي زد و شيون مي کرد، گفت: حقا که تو راست گفتي؛ هرچه کني به خود کني گر همه نيک و بد کني.
در عبارت بالا معنی مجازی و استعاره ای سایه همان محبت و مرحمت و تلطف و توجه مخصوصی است که مقام بالاتر و مؤثر تر نسبت به کهتران و زیر دستان مبذول می دارد.
عبارت مثلی بالا ناظر بر فقها و روحانیون و همچنین علما و دانشمندان معمری است که برای تحصیل علم و کسب کمال شب زنده داریها کرده رنج و تعب فراوان را پذیرا شده اند تا بدین مقام و منزلت عالی و متعالی نایل آمده اند.