آنچه در انقلاب اسلامی رخ داد نجات یک نفر، نقد نویسی بر یک کتاب یا عقیده، یا نقد اراجیف بهائیان نبود، بلکه نتیجه انقلاب اسلامی مردم ایران برچیدن نفوذ بهائیت از ایران عزیز بود.
۵۳ سال زمان کمی نیست برای یک مملکت؛ دوران جدیدی که رضاخان بنیان نهاد و پسرش ادامه داد. بالاخره این دوران باید کارنامهای داشته باشد و قابل قضاوت باشد. ببینید وضعمان چه ریختی بوده در آن دوران.
رسانهها و شخصیتهای خارجی روایتهای بسیاری در مورد فقر و گرانی در ایران در دوران پهلوی دارند که در این گزارش به بخشیهایی از آن گزارشها اشاره شده است.
۲۶ دیماه، یادآور سالروز فرار محمدرضا شاه پهلوی از کشور بر اثر اوج گرفتن قیام مردم بود که به مرز پیروزی رسیده بودند و در کمتر از یک ماه بعد از فرار شاه، پیروی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمنماه به تثبیت رسید.
ابوالحسن ابتهاج از مدیران شناخته پهلوی دوم میگوید: من بارها به گوش خود شنیدم یا در تلویزیون دیدم که محمدرضا پهلوی میگفت: پول من، نفت من، عایدات من؛ او اینها را اصلا عایدات مردم نمیدانست.
رضاخان که توسط ژنرال انگلیسی انتخاب و به دست یک جاسوس انگلیسی تربیت شده بود با کنار زدن سیدضیا به نخست وزیری و سپس فرماندهی کل قوا و در نهایت سلطنت رسید و سالها بر ایران حکومت کرد.
۴ آذر سال ۱۳۵۷ شمسی، «کارتر»، چون هیچکاری نمیتوانست انجام دهد از «سیا» انتقاد کرد که چرا نتوانسته حوادث ایران را پیشبینی کند. تا روز آخر هم تلاش کرد هرجوری شده شاه لرزان را سر پا نگه دارد.
یکی از سیاستهایی که رضاشاه در دوران سلطنت خود دنبال کرد و بعد از فرار و تبعید وی، به شدت مورد توجه مطبوعات ایران و جهان قرار گرفت، استفاده مداوم از شیوه «قتلدرمانی» بود.
مخالفت ظاهری با دستگیری و شکنجه و اعتراف به خطاها، مفاسد و جنایتهای رژیم پهلوی در نطق رادیویی و تلویزیونی و حمایت پنهانی از دولت نظامی در دوران سلطنت محمدرضا شاه، در ۱۵ آبان ۱۳۵۷ به اوج رسید.
دوم آبان سالروز باز شدن «بیقید و شرط» و «ناگهانی» درهای زندانهای قصر، اوین و قزل حصار روی ۱۱۲۶ زندانی سیاسی است که از چند ده تا چند صد ماه سابقه زندانی در زندانهای ساواک داشتند.