"وعدهگاه من و شما در گودال و مکانى است که در آنجا به شهادت مىرسم و آن کربلا است؛ الْمَوْعِدُ حُفْرَتِی وَ بُقْعَتِیَ الَّتِی أُسْتَشْهَدُ فِیهَا وَ هِیَ کَرْبَلَاءُ» هنگامى که به آنجا رسیدم نزد من آیید."
آخرین روزِ زندگی امیرالمؤمنین فرزندان آن حضرت، شب را تا به صبح، اگر خواب به چشمان شان آمده باشد؛ کنار بستر بابا خوابیده اند. کنار پای بابا. که زهر، آن را هم زرد آلود نموده بود.
زمانی که امام حسن(ع) متولد شد، حضرت فاطمه (س) به حضرت امیر (ع) فرمود: نامی برای او انتخاب نمایید. حضرت فرمود: من در نامگذاری بر پیامبر اکرم (ص) سبقت نمیگیرم. از این رو برای انتخاب اسم ایشان به محضر مبارک رسول خدا (ص) مشرف شدند.
از نخستین شب جمعه ماه رجب غفلت نکنید چه آن شب را ملائکه «شب رغائب» نامند و آن چنان است که چون ثلث شب بگذرد در آسمانها و زمین ملکی باقی نمی ماند مگر اینکه در کعبه و حول آن جمع میشوند.
همواره خنده رو و نرم خو و خوش برخورد بود، نه تندخو بود و نه درشت گو و نه دشنام گو و نه خرده جو و نه تملّق گو. هر آن چه را خوش نمی داشت نادیده می انگاشت و این چنین امیدوارانِ آستانش از او مأیوس و ناکام نمی شدند.
جبرئیل به رسول خدا گفت: دوستش داری؟ فرمود: آری، جبرئیل گفت: امت تو به زودی او را میکشند! اگر میخواهی خاک سرزمینی را که در آن کشته میشود به تو نشان میدهم. فرمود: آری، جبرئیل بالش را بر زمین کربلا گسترد و آن را به پیامبر نشان داد.