وقتی وارد راهرو طبقه اول شدم، خواهرم را دیدم که با سنگی که در دست داشت مقابلم ایستاده است. با حالت خشم به من گفت " تو دنبال خوشگذرانی هستی" و با سنگ به طرفم حمله کرد .
آنچه برایتان اتفاق افتاده پیشامدی است غیرقابل تغییر و نمیتوانید زمان را بازگردانید و داستان را به گونهای بنویسید که پایان شادتری داشته باشد. اما میتوانید نحوه تفکرتان را تغییر دهید و دوباره دست به کار شده و آیندهای متفاوت بسازید که اثری از زهر و سم گذشته در آن وجود نداشته باشد.