وبلاگ "صدای سکوت"

تحریم: هزینه اعتقادی یا هزینه سیاسی

آمریکا دشمن دولت ایران است نه ملت ایران. اروپا عاشق فرهنگ ایرانی است و خصومتی که از آنان میبینید برای مخالفت با دولت و حکومت ایران است نه ملت ایران. تحریمها هزینه اعتقادات مردم نیست.

به گزارش وبگردی باشگاه خبرنگاران،نویسنده وبلاگ "صدای سکوت" در یکی از پست های وبلاگ خود می نویسد:

شاید شنیده باشید که برخی ها در پی القای این مطلب هستند که : آمریکا دشمن دولت ایران است نه ملت ایران. اروپا عاشق فرهنگ ایرانی است و خصومتی که از آنان میبینید برای مخالفت با دولت و حکومت ایران است نه ملت ایران. تحریمها هزینه اعتقادات مردم نیست، چراکه آمریکا و اروپا با اعتقادات و باورهای مردم مسلمان ایران کاری ندارند، این همه فشار و تحریم همگی هزینه سیاسی است و اگر حکومت ایران تغییر کند مردم آزاد و رها از تحریمها، ضمن حفظ اعتقادات شخصی خود، زندگی اقتصادی و اجتماعی خوبی در سایه رفاه و آزادی خواهند داشت.

جواب این شبهه به قدری زیاد است که شاید طرح آن از حوصله دوستان خارج باشد. بنده در حد توان به چند نکته اشاره میکنم:
اول آنکه انرژی هسته ای، دفاع از تروریست، کمبود آزادیهای اجتماعی و... همگی بهانه های تحریم است. چراکه اگر انرژی هسته ای بد است چرا خود آنان و دیگر کشورهای ساکت جهان همانند هند به سرعت در حال رشد و گسترش آن هستند و کسی کاری به کارشان ندارد. آیا سازمانهای جاسوسی آمریکا، انگلیس، اسرائیل که اهداف جهانگشایی و استعمارگریشان برکسی پوشیده نیست، تروریست هستند یا گروههای اسلامی که در دفاع از خود دست به اسلحه برده اند؟ اگر تحریمهای آمریکا و اروپا بخاطر کمبود آزادی در ایران است، چرا عربستان و برخی از کشورهای عربی را که زنان نه تنها از حق رای محرومند بلکه اجازه رانندگی را هم ندارند تحریم نمیکنند؟ و بجای آنکه در بیداریهای آزادی طلبانه منطقه، طرفدار مردم باشند با تمامی امکانات اطلاعاتی و نظامی سعی در سرکوب جنبش آنان میکنند؟ به راستی چه کسی قبول میکند که علت اصلی تحریم ایران این بهانه های بچگانه باشد؟
دوم آنکه روشن است که علت اصلی تحریم، مخالفت با ماهیت حکومت ایران است و آنچه آنان را بیش از پیش ترسانده است رو به قدرت گذاشتن حکومت ایران در عرصه های سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و ... طی سی سال گذشته است. حال این سوال طرح میشود که تحریمهایی که مردم تحمل میکنند، هزینه اعتقادات آنان است یا هزینه منش سیاسی آنان؟

سوم آنکه در جواب سوال بالا باید گفت: در تفکر شیعه تفکیک سیاست از دیانت از پایه اشتباه است. دینداری شیعه آمیخته در سیاست است و این امتزاج، ریشه در اصلی به نام ولایت فقیه دارد. همان اصلی که قاطبه فقهای شیعه در آرزوی تحقق آن بودند و به سبب فقدان شرائط زمانه شان، دستشان از آن کوتاه بوده است. بنابراین حذف ولایت فقیه و به نوعی حکومتداری بر اساس قوانین اسلامی مهمترین هدف دشمنان از تحریم و فشارهای سیاسی و اقتصادی و بعضاً نظامی است. آیا هزینه دادن برای برپانگه داشتن اصل حکومت دین بر مردم که هدف عظمای ائمه اطهار بوده است، صرفاً هزینه سیاسی است و هزینه اعتقادی نیست؟ مهمترین خواسته آنان آنست که کاری به کار اسرائیل نداشته باشید، آیا دفاع از برادران مسلمانمان در لبنان و فلسطین وظیفه شرعی و اعتقادی ما نیست؟ دشمنان میخواهند در زمینه اقتصادی سیاسی علمی فرهنگی وابسته آنان باشیم تا بمانند دوران ننگین شاهنشاهی (خصوصاً قاجاریه و پهلوی) هر وقت خواستند بخشی از خاک ایران عزیزمان را جدا کنند و یا که سرمایه های ملّی مان را به تاراج ببرند. آیا استعمار زده نبودن و استقلال فرهنگی از استیلای لیبرالیسم و سکولاریسم داشتن، وظیفه شرعی ما نیست؟

اگر دینداری یعنی آنکه در خفا نماز و روزه ات را بگیر و کاری به کار کسی نداشته باش، قبول میکنیم که تحریم هزینه سیاسی ماست. اما در تفکر ناب شیعه، با مفاهیم بلندی چون ولایت و حکومت فقیه، شهادت طلبی و مبارزه با ظلم بیگانه، استقلال فکری فرهنگی، مبارزه با سکولاریسم جهانی، چاره ی نداریم جز آنکه با افتخار بگوییم ما امروز هزینه اعتقادات خود را میدهیم و به این هزینه دادن میبالیم. اگر ما را تحریم اقتصادی کنند نشان میدهیم فرزندان رمضان هستیم و اگر جنگی بپا کنند نشان میدهیم فرزندان محرّم هستیم.

چهارم آنکه حال که مشخص شد، تحریمها هزینه اعتقادات ماست باید بگویم تمامی مشکلات کشور ناشی از این هزینه ها نیست و متاسفانه بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی سیاسی اجتماعی کشور، بخاطر سوء مدیریت و اشتباهات خودمان است. آنچه به هیچ وجه قابل تحمل نیست هزینه هایی از این دست است. اعتقادم آنست که آنچه به استحکام عزم و اراده مردم در دفاع از اعتقادات خود میانجامد اصلاح امور و رویه ها و دفاع از حق و حقوق مردم است. اگر عزم مسئولین در رفع فقر و فساد و تبعیض از جامعه، بیشتر و عیان تر از قبل باشد، تحمل هزینه های اعتقادی که لازمه زندگی شیعیان در عصر منتهی به ظهور است راحتتر خواهد بود.

به عبارتی ابتدا تکلیف خود را با دشمن استعمارگر و خونخوار خود روشن کنیم که آنان به هیچ وجه خیرخواه ملت و دولت ایران نیستند و دلسوزیهای دروغینشان صرفاً بخاطر منافع خود و ملت خودشان است و نه ما. بعد که این مشخص شد تمام همت خود را معطوف رفع مشکلات کشور و اصلاح امور و پیشرفت و توسعه میهن اسلامی گردانیم.

انتهای پیام/ص

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.