داستان كه اين روزها به دنبال حرف و حديث هاي شكل گرفته در حاشيه بنياد ادبيات داستاني تبديل به غربت نشين ترين حوزه ادبي ايرانيان شده در حال حاضر آشنايي خود با سلايق ما را به تمامي صاحبنظران اثبات كرده است.

باشگاه خبرنگاران، اين آشنايي تا جايي توجه همگان را به خود جلب كرده كه گاه برخي از نويسندگان حوزه هاي جدي و غير داستاني پاي خود را در ميان مرزهاي نامرئي داستان گذاشته و سفرنامه ها را نيز گاه با رنگ و بوي آثار عامه پسند داستان گونه مزين مي‌كنند.

البته داستان اين آشناي قديمي ايرانيان ادب دوست، برخي زمان ها دست مايه اي مي‌شود و براي خلق آثاري كه به چشم صاحب نظران و حتي مردم عادي نيز غيرقابل بررسي و خارج از چارچوب هاي كيفي به نظر مي‌آيند ولي اين آثار همانگونه كه تا به امروز اثبات شده فقط عنوان داستان را به يدك كشيده اند.

داستاني كه در اكثر مواقع نقش روكش گونه بر روي آثاري بي كيفيت داشته و علاوه بر زيبا جلوه دادن آن ها باور مردم نسبت به داستان را نيز تخريب مي‌كند.

تخريبي كه گاه آواري از مخاطبان ناراضي را بر سر داستان نويسان توانا و ناتوان ريخته و داستان را تا اندازه اي به ورطه فراموشي رهسپار مي‌شود.

اينكه چه بهتر كه مسولان در سال حمايت از توليد و سرمايه ملي تنها به بخش نخست اين عنوان كفايت نكرده و براي اجراي بخش دوم آن نيز در قالب نظارت بر كيفيت آثار ادبي از سرمايه اي كه گاه در جاي نامناسب صرف مي شود از سرمايه ملي خود حمايت كنند./ي2
 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.