به گزارش خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، متهم الف.ر.ط در دفاع از اتهامات خود گفت: من از طريق آقاي ب.ب که دوستم بود با شرکت فولاد فام اسپادانا آشنا شدم و به عنوان هيات رئيسه اين شرکت مشغول به کار بودم و تمام امضاهايي که انجام ميدادم به صورت دوامضاء بود و تمام چک هايي که امضا مي کردم تحويل شرکت اسپادانا ميدادم لذا اين شرکت را امين خودم مي دانستم و به آقاي ب.ب نيز اعتماد کامل داشتم.
متهم ادامه داد: بنده اصلا در تهران نبودم و در انزلي سکونت داشتم.
قاضي سراج خطاب به متهم پرسيد شما اصلا مي دانيد هيات رئيسه چيست؟
متهم پاسخ داد: نه در جلسه قبل هم گفتم هيچ اطلاعي در باره هيات رئيسه ندارم و هر چکي را که امضا ميکردم به دستور آقاي ب-ب بود.
قاضي سراج خطاب به متهم پرسيد شما قانون امضاي چک را مي دانيد؟
متهم گفت:هر دستوري که آقاي ب-ب به من ميداد را انجام ميدادم.
قاضي از متهم سوال کرد يعني واقعا هيچ اطلاعي نداشتي؟
متهم پاسخ داد:
نه؛ مي گفتند قراضه بخريد و تحويل ما بدهيد بنده امضاي چکها را به
خاطر خريد قراضه انجام دادم و اينکه آنها از من سوء استفاده کردند به من
ارتباطي ندارند.
قاضي سراج از متهم پرسيد به چه دليل مدرک ديپلم خود را جعل کردي و با چه انگيزه اي اين کار را انجام دادي؟
متهم گفت:دليل خاصي نداشتم همينطوري اين کار را انجام دادم.
متهم
در ادامه دفاعيات خود گفت: در مورد جعل مدرک تحصيليام بايد بگويم که مهر
روي مدرکم جعلي نبوده و تنها عکس خود را بر روي آن چسباندم. من هيچ کار
غيرقانوني در اين شرکت نکردم و فقط از بنده سوء استفاده کردند و هيچي را به
اميرمنصور آريا ندادم و شخص م-خ را اصلا نمي شناسم لذا از طرف آقاي ب-ب در
اين شرکت مشغول شدم.
قاضي سراج خطاب به متهم پرسيد: هيچ وقت استعلام نکردي که پولي به حساب شما واريز شده يا خير؟
متهم
پاسخ داد: خير جناب قاضي هيچوقت اين کار را انجام ندادم؛ بنده را وقتي به
عنوان هيات رئيسه منصوب کردند به من دستور دادند که هر کاري که گفتيم انجام
بده.
قاضي پرسيد چه کسي به شما دستور ميداد؟
متهم گفت: شرکت فولاد فام اسپادانا
قاضي مجددا پرسيد مگر خودت رئيس اين شرکت نبودي؟
متهم پاسخ داد: هيات رئيسه اين شرکت بودم ولي سر کار نميرفتم.
/ش4