به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران مشهد؛
مهلت 12 روزه نادر شاه اولین گام در احداث سقاخانه بود.
داستان از اینجا شروع می شود که نادر شاه سنگ مرمر شش ضلعی بزرگی را در جنگ هرات به عنوان غنیمت به دست می آورد و برای انتقال آن از هرات به مشهد مسابقه ای میگذارد؛ که هرکس بدون آن که آسیبی به سنگ برسد آن را در مدت 12 روز به مشهد برساند جایزه ویژه ای نزد من دارد.
سنگ 9 روزه به مقصد رسید اما در آمدن چشمان حامل آن تنها پاداشی است که نصیبش می شود! چرا که فرمان شاه را نقض کرده و سنگ را زود تر از زمان تعین شده آورده است.
با همه این پیچ و خم ها سرانجام در سال 1144 کلنگ احداث سقاخانه به زمین می خورد و در سال 1145 به اتمام می رسد؛ تا آبی که از سناباد به حرم منتقل می شد و به دلیل غسل دادن امام رضا (ع) متبرک تلقی می شد در آن ریخته شود.
اگر خوب گوش بدهی هنوز هم صدای زنگ قاطرهایی که آب را از سناباد با سلام و صلوات مردمی که برای تماشا در صحن جمع شده بودند تا شاهد حمل آن به حرم باشند، می شنوی.
نکته جالب در تزیین قاطرها بود که به وسیله دربانان آستان قدس با آینه بندی و روکش شال ترمه کشمیری زینت شده بودند.
این سقاخانه که در صحن انقلاب معروف به صحن کهنه قرار دارد، و امروزه آن را با نام اسماعیل طلا نیز می شناسند به شکل یک گل بود که در چهار طرف آن چهار حوض قرار داشت و دو آب باریکه از آن به خارج حرم امتداد داشت.
آب هایی که با قاطرها حمل می شدند، درون این حوض ها ریخته می شد تا به مصرف زائران برسد.
این روند ادامه داشت تا سال 1330که برای ایجاد محلی جهت وضوی زائران ، در محل های حوض سابق، چهار حوض جدید نیز ساخته شد و چاهی برای این منظور در محوطه موزه نیز احداث کردند. با لوله کشی از این چاه و نصب شیرها حوض ها همیشه پر آب بودند.
این سقاخانه به اسماعیل طلا نیز معروف است، این شهرت باز هم برمی گردد به دوران نادر شاه افشار و هدیه بو داری که برایش فرستادند.
از آن جایی که یکی از سرداران سپاهش بهنام « اسماعیلخان» به ماهیت هدیه مشکوک می شود از نادرشاه می خواهد تا با اجازه شاه و بدون حضور او هدیه را باز کنند؛ که بلافاصله پس از باز شدن منفجر می شود.
نادر شاه به جهت زکاوت اسماعیل خان و به شکرانه این که از این بلا جان سالم بدر برده دستورمیدهد هم وزن اسماعیل خان به او طلا اهدا کنند اسماعیل خان هم طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرده و گنبد و پایه های سقاخانه را طلا مینماید؛ بدین جهت از آن زمان سقا خانه را «سقا خانه اسماعیل طلائی» نام گذاری کرده اند.
در حال حاضر سقاخانه اسماعیل طلا یک سالی می شود که از حالت سنتی خارج شده است.
دیگر خبری از حوض ها نیست و روی آن ها را پوشانده اند.حتی دور تا دور گنبد را با دیوار مسدود کرده اند و شیرهای هوشمند جای شیرهای قدیمی را گرفته اند.
دیگر صدای زنگوله قاطرها هم به گوش نمی رسد؛ سقاخانه پشت دیوار مدرن شدن خوابیده است. /س