دهمين جلسه دادگاه اختلاس بيمه/ 6
دهمين جلسه دادگاه اختلاس بيمه/ 6
به گزارش خبرنگار حوزه قضايي باشگاه خبرنگاران، کيفرخواست خانم (م. الف) به شرح ذيل است:
عضويت درشبکه موضوع ماده 4 قانون مرتکبين (ارتشا، اختلاس و کلاهبرداري) تحصيل مال از طريق مال نامشروع به مبلغ 2 ميليارد و 129 ميليون ريال از طريق انتقال سند مالکيت ويلايي لوشان از طرف آقاي (ج. الف) به نام متهم و پولشويي از طريق آقاي (ج. الف).
در ادامه جلسه دادگاه؛ قاضي مديرخراساني خطاب به خانم (م. الف) پرسيد: آيا کيفرخواست را قبول داريد يا خير؟
متهم در پاسخ به سوال قاضي گفت: خير اتهامات وارد شده را قبول ندارم اظهاراتي که از زبان خودم بيان داشتم قبول دارم ولي اينکه اطرافيانم چه صحبت هايي داشتند و آن چيزهايي را که در کيفرخواست ذکر شده را قبول ندارم.
متهم درباره اينکه تا زمان اخذ ديپلم در شهرستان خود ساکن بوده ام بيان کرد: بنده در شهرستان خود ساکن بوده و بلافاصله زماني که شرايط تحصيل در ژاپن و روسيه ام آماده شد به ژاپن سفر کردم و زماني که از اين کشور بازگشتم درحالي که تحت تحريم ارز بوديم ولي توانستم مقدار قابل توجهي ارز وارد کنم.
از سال 62 به بعد تا کنون تمامي حساب هاي بنده موجود است که تماما بررسي شده و لذا من خواهشمندم تمامي اتهاماتي كه وارد كرده اند بررسي شود.
متهم ادامه داد: در سالهايي که از ژاپن به کشورم بازگشتم با کمک پدرم و پولهايي که با خود آورده بودم توانستيم در مدت کوتاهي خارج از شهرستان خود و تهران ساکن شويم؛ در آن زمان صاحب سه فرزند بودم.
وي اضافه كرد: بنده و پدرم اعتماد شديدي به آقاي (ج. الف) داشتيم از 17 سالگي پدرم وي را بعنوان فرزندخوانده خود پذيرفته بود.
(م. الف) ادامه داد: از پول آقاي (ج. الف) به من و خانواده ام هيچ مبلغي نرسيده و زماني که وي به زندان افتاد پدرم با وثيقه اي او را آزاد کرد.
متهم تصريح کرد: ابتدا منزل ما در توحيد واقع در تهران بود، اما پس از مدتي تغييرمکان داديم؛ در اميرآباد که منزل بنده حدود سه پلاک با منزل (ج. الف) فاصله داشت. آقاي (خ) درميدان توحيد دفتري را اجاره کرده بودند که با آقاي (ج الف) و (ه ن) در سال 82 همکاري داشتند و بنده اصلا درآن زمان هيچ نمايندگي نداشتم.
متهم خطاب به قاضي گفت: آيا بنده فقط يک خلاف دارم؟ من اصلا با شعبه فاطمي کار نکردم، آقاي (ک الف) هميشه به من توصيه مي کردند که با توجه به روحيات شما بهتر است در شعبه خانواده مشغول به کار شويد و من نيز از روز اول در اين شعبه مشغول به کار شدم و هرکاري که مي خواستم انجام بدهم با مسئولين بالادست خود هماهنگ مي کردم و هيچ گونه چکي را نه از بيمه گرفته ام و نه وصول کرده ام.
(م. الف) در باره اتهامات مربوط به چک هاي گرفته شده خاطرنشان کرد: اتهام يک ميليون تومان چک را اصلا قبول ندارم و درمورد يک ميليون چک ديگر گويا آقاي (ج. الف) کشيده بود که باز هم بنده بي اطلاع هستم و ظهرنويسي چک را در زندان وقتي به من نشان دادند که نصفش را آقاي (ج. الف) انجام داده بود و به حساب من سپرده شده بود.
متهم درباره چک 800 هزار توماني توضيح داد: اين چک توسط آقاي (ه) به بنده تحويل داده شد؛ نمي توان رشوه گذاشت چرا که به صورت رد و بدل انجام شده بود.
(م. الف) درباره سوء استفاده (ج. الف) از خانواده خود تصريح کرد: آقاي (ج. الف) تا بحال هيچ پولي را از خانواده ما به ناحق نخورده و اگر بيرون از زندان بود پول ما را پرداخت مي کرد.
درحالي که شواهد نشان مي دهد که قصد او سوء استفاده از پدرم را داشته است.
وي ادامه داد: آقاي (ج. الف) نور چشم پدر بنده بود و ما اعتماد کامل را به وي داشتيم و تحت هيچ شرايطي فکر نمي کرديم که اين کار را با ما انجام دهد؛ ما علم غيب نداشتيم که بدانيم وي به دنبال سوء استفاده از خانواده ما است.
متهم خطاب به قاضي گفت: جناب قاضي در شأن خانواده من نيست که مرا در قرنطينه قرار دهند براي من و خانواده ام بسيار سنگين است.
وي با اشاره به اينکه در هيچ زماني مشغول به کار دولتي نبوده افزود: هيچ وقت کار دولتي انجام ندادم و هيچ سابقه اي نيز دراين زمينه ندارم ولي در دبيرستان هاي زيادي تدريس داشتم و درسازمان هاي مختلفي نيز کار کردم و چون قصد سفر داشتيم به سراغ کار دولتي هيچوقت نرفتم.
وي با اشاره به اينکه از طرف آقاي (ج. الف) با ساير متهمين آشنا شده ام خاطرنشان کرد: بنده اصلا اشخاصي چون (ش) يا (ح. ن ) را نمي شناختم و با تمامي اينها از طريق آقاي (ج. الف) آشنا شدم چرا که به منزل ما رفت و آمد داشتند و من نيز هيچ بدي ازآنها نديده بودم.
متهم با اشاره به عملکرد و کارنامه خود در بيمه ايران تصريح کرد: تمام عملکردهاي من در بيمه ايران کاملا مشخص است و خدا را شاکرم لذا هيچ گونه چکي را در بيمه ايران نگرفتم و نه وصول کردم.