به گزارش خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران متهم (س.ح) در دفاعيات خود با اشاره به اينكه در برهه اي از زمان كارمند بانك و در زماني ديگر رئيس شعبه بوده است گفت:‌بنده در سال 75 به تهران منتقل شدم كه در سمت كارمندي بانك فعاليت مي‌كردم و پس از مدتي دوباره به سمت خود يعني مسئول شعبه بازگشتم و تا زماني كه بازنشست شدم در اين سمت فعاليت داشتم كه پس از مدتي به بانك‌هاي مختلف جذب شدم و در نهايت در بانك پارسيان مشغول به كار شدم.

وي با اشاره به اينكه بنده اعتقاد دارم كه كارهاي مشتريان در بانك را در چارچوب قانون بايد راه انداخت افزود: بنده كسي هستم كه در حيطه كاري خود به تمام كارمندان زيردستم احترام مي‌گذارم و اگر ارتباطي با شخص (ج.الف) داشته ام قطعا در چارچوب قانون صورت گرفته است.

متهم با بيان اينكه بنده واقعا نمي دانم كه اشتباه كارم در كجاست تصريح كرد: آقاي (ج.الف) آمدند و حساب باز كردند و چك‌هايي را وصول كردند.؛وصول چك نيز جزئي از اصول كار بانك است و هر بانكي براي خودش مشتري‌هايي را جذب مي‌كند و آقاي (ج.الف) تمام موجوديش براي خودش است.

وي ادامه داد: بنده تمام كارهايي كه انجام دادم در چارچوب قانون بوده و قصدم تماما خدمت به مردم بوده است و رابطه‌ام با آقاي (ج.الف) مانند ساير مشتري‌ها بوده و كارهايي كه بنده انجام دادم در حيطه كاري روساي شعبه‌هاي بانك بوده است.

متهم با اشاره به اتهام وارد شده به خود مبني بر پولشويي بيان كرد:‌ اينكه مي‌گويند پولشويي منظورشان چيست؟ كسي به ما درس پولشويي نداده و كلاسي را براي ما برگزار نكرده‌اند تا بدانيم معناي پولشويي چيست.

وي اظهار داشت: بنده واقعا سردرگم هستم كه الان چرا در اين جايگاه ايستاده و بايد مجازات شوم. آقاي (ج.الف) علاوه بر اينكه همشهري بنده بود هيچ كار غيرقانوني از من نمي‌خواست بنده هميشه به سيستم بانكي خدمت كرده‌ام و اگر كسي در كارش تخلفي انجام داده بنده هيچ‌ كاره‌ام و از خودش سوال كنيد و بايد بگويم كه هيچ احساس خوبي براي اينكه در جايگاه داده براي دفاع از خود ايستاده ام ندارم.

قاضي از متهم پرسيد درباره مبلغ 500 ميليون توماني چه توضيحي داريد؟
متهم خطاب به قاضي پاسخ داد:‌اين مبلغ براي بانك پاسارگاد بود كه همكارم را به اين بانك براي وصول چك فرستادند كه كارمند بانك نيز به علت اينكه چك دو امضائه بود مبلغي را پرداخت نكرد؛ جريان را به آقاي (ج.الف) اطلاع دادم و پس از مدتي زنگ زد كه نفر سوم نيست.

قاضي از متهم پرسيد چك‌ها را همكارتان از چه كسي گرفت؟
متهم پاسخ داد: من چك را از آقاي (ج.الف) گرفتم و به آقاي (م)‌ دادم و چك 500 توماني به  چندين چك خرد شد و زماني كه پول وصول شد به حساب آقاي (ج.الف) ريختم.

قاضي خطاب به متهم پرسيد درباره مجوز معدن شن و ماسه چه توضيحي داريد؟
متهم گفت: گروه خوني بنده اصلا به معدن نمي‌خورد و از داستان معدن اصلا خبر ندارم و آقاي (ج.الف) به من گفت كه اقدامات لازم را براي گرفتن مجوز معدن گرفته‌ام.