متولد 21 فروردین 1363 و اهل تهران است او همسر مرحوم مسعود رسام (کارگردان و تهیه کننده) است. فریبا نادری فارغ التحصیل رشته گرافیک رایانه است. اولین کاری که از وی پخش شد، سال 82 سریال «مروارید سرخ» بود.


آشتي در پشت صحنه راه طولاني!


* از كجا گفتگو را شروع كنيم؟

** با لطف خدا شروع مي كنم و از او بابت اين همه مهربانياش و سلامتي كه به من داده تشكر مي كنم.

* فريبا نادري چگونه بازيگر شد و جرقه بازيگري در او زده شد؟

** جرق هاش از طريق دفتر زنده ياد مسعود رسام زده شد و در ادامه مسير قابليت هاي خودم و لطف و حمايت كارگردان هايي كه

تا به امروز با آنها كار كردم.

* شما از قبل با آقاي كريمي کارگردان "راه طولانی" آشنايي داشتيد؟

** بله، من در سال 87 با ايشان در كاري به نام " فاكتور 8" همكاري داشتم وچون تجربه كار با ايشان را داشتم اعتماد كردم و پيشنهادشان را پذيرفتم و از اين بابت هم خوشحالم چون از برخورد مردم مي بينم كه خيلي راضي هستند.

* شما در اين سريال نقش يك دوست خوب را داريد، يك دوست خوب چقدر مي تواند تأثيرگذار باشد؟

** خيلي زياد. در دوره ما، جوان ها كمتر با فاميل هستند و رابطه آنچناني با فاميل ندارند و بيشتر وقتشان را با دوستانشان مي گذرانند و با دوستان خود مشورت مي كنند در نتيجه يك دوست خوب شايد از يك فاميل هم بهتر باشد.

* خودت آدم رفيق بازي هستي؟
رفيق باز نه! 3 دوست صميمي دارم كه از دوران دبيرستان با آنها دوست هستم و ما سه نفر حاضريم هر كاري را براي هم انجام بدهيم.

* در سريال " راه طولانی" از اين كه دركنار آقاي كيانيان و خانم بايگان بوديد استرس و اضطراب نداشتيد؟

** جلسه اول استرس زيادي داشتم امابعد كم شد، بيشترين علتش هم به خاطر اين بود كه اين اساتيد اينقدر حرف هاي هستند كه مي دانند چگونه با بازيگران جوان برخورد كنند و برايم خيلي باعث افتخار بود كنار اين عزيزان بازي كنم.

* خاطر هاي از اين سريال داريد؟

** يك روز من و "شهرزاد کمالزاده" با هم بازي داشتيم. شب قبل از آن با هم بحث مان شده بود، در اولين سكانس وقتي كه هركداممان مي خواستيم ديالوگ بگوييم تو چشم هم نگاه نمي كرديم. در نهايت ديديم كه اينگونه نمي شود بازي كرد، يك استراحت از كارگردان خواستيم و رفتيم اتاق گريم با هم حر فهايمان را زديم وآشتي كرديم و برگشتيم سركار.

* فكر مي كنيد پيام اين سريال چيست؟

** يكي از پيامهاي اين سريال اين است كه جوا نها اين باور را دارند كه بايد خودشان تجربه كنندو من مخالف اين اصل نيستم به جز اين كه شايد گاهي شنيدن تجربه ديگران از عمل كردن به آن تجربه خيلي بهتر باشد.

* زمان پخش سريال را مناسب مي دانيد؟

** از نظر بار توليدي بسيار خوب بود و به گمان من با توجه به اين كه در زمان مناسبي پخش نم يشود ولي فكر مي كنم علت اين كه آقاي ضرغامي اصرار به پخش اين سريال داشتند، دارا بودن بار فرهنگي اين كار نسبت به همه كارهايي است كه الآن در حال پخش است. البته نمي خواهم به سريال هايي كه الآن از شبكه هاي ديگر پخش مي شود بي احترامي كنم ولي باور كنيد اين سريال خيلي خوب است. (باخنده(

-کمی از فضا این سریال دور بشیم راستی آشپزيت خوبه؟
اگر به حساب تعريف از خودم نگذاريد بايد بگويم كه آشپزيم خوب است و از عهده پختن همه جور غذايي برمي‌آيم.
-
چه غذايي را خيلي خوب درست مي‌كنيد؟
معمولا غذاهايي كه خودم خيلي دوست دارم را خوشمزه درست مي‌كنم.
-
حالا چه غذايي را دوست داريد؟
قورمه‌سبزي و لوبياپلو! اما در كل تبحر زيادي در درست كردن انواع سالاد دارم و سالادهايم زبانزد است.
-
اگر مهمان سرزده به خانه‌تان بيايد چه غذايي را درست مي‌كنيد؟
كم پيش مي‌آيد كه مهمان سرزده به خانه‌مان بيايد ولي اگر اين اتفاق بيفتد، ماكاروني يا كتلت درست مي‌كنم.
-
فرض كن كه يك بوم نقاشي روبه‌رويت است و قراره يك تصوير در آن نقشي بكشي! چه مي‌كشي؟
يك بيمارستان مي‌كشم كه در آن هيچ بيماري نيست و يك آسمان آبي، و مردمي كه سرحال و شاد در خيابان قدم مي‌زنند.

-بهترين خاطره بچگي‌ات چه بود؟
يك روز كه من و برادر و خواهر از شدت شيطنت مادرم را كلافه كرده بوديم، او ما را سوار ماشين كرد و در جلوي دربي بزرگ پياده كرد. گفت اينجا پرورشگاه است پياده شويد! وقتي ما برخورد قاطع مادرمان را ديديم، حسابي گريه كرديم و به مادرمان قول داديم دست از شيطنت برداريم.
-
حالا به قولتان عمل كرديد؟
نه، به محض اينكه رسيديم به خانه، همه چيز را فراموش كرديم.

* براي آينده خود چه تصميمي داريد؟

** دوست دارم موفقيت ام پله، پله باشد و پيشرفتم هر روز بيشتر از روز قبل شود و روزي برسد كه مادرم از صميم قلب به من افتخار كند.

* دغدغه تان غير از بازيگري چيست؟

** فعلاً فقط بازيگري است.

** از بازي خودتان در اين سريال راضي هستيد؟

من نم يتوانم بازي خودم را نقد كنم چون ترجيح مي دهم كه در طول پخش سريال كار را نبينم به خاطر اين كه وقتي به پلات هاي خودم مي رسد حرص مي خورم و مي گويم اي كاش اين جاي كار را بهتر بازي مي كردم.

* سقف آرزوهايتان كجاست؟

** جدا از قضاياي معروفيت و محبوبيت و استار شدن، اگر روزي متوجه شدم كه خيلي ها از روي بازي من الگوبرداري كردند واين مسأله باعث شده كه راه زندگ يشان تغيير مثبت كند آن روز سقف آرزويم است.

* الگوي خود شما در اين عرصه چه كسي بود؟

** از سن 20 تا 25 سالگي، بيشترين تأثير را « مسعود رسام » در زندگي ام داشتند و تاثيرگذارترين فرد در كل زندگي ام بوده اند.

* به چه بازيگري مي گويند بازيگر خوب؟

** از نظر من بازيگري خوب است كه وقتي كارش را مي بيني باورپذيري را به ما بدهد.

* و در آخر؟

** در آخر از همه عوامل سريال "راه طولاني" تشكر مي كنم، از مردم عزيز نيزتشكر مي كنم كه اين كار را دنبال مي كنند./

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار