براى من، حادثه خيلى تلخى بود
اين كه صد نفر يا دويست نفر از كوى دانشگاه خارج شدند و حرفهايى زدند و شعارهايى دادند، بهانه و مجوّزى نمىشود براى اينكه كسانى، در هر لباس و با هر نامى، وارد آن محيط شوند و كارهاى ناروايى انجام دهند؛ بخصوص وقتى كه نام مقدّس نيروى انتظامى در ميان مىآيد، عملى كه موجب شود نيروى انتظامى بدنام گردد، قضيه را سختتر مىكند. شما مىدانيد كه امروز نيروى انتظامى در اطراف كشور، در جادهها، در مرزها، در برخورد با اشرار، چه جانفشانيهايى مىكند و چه زحماتى مىكشد. چقدر از اينها براى حفظ امنيت ما، جان خود را از دست مىدهند. با اين حال، بهوسيله چند نفر عملى انجام شود كه چهره اين خدمتگزاران در نظر بعضى تيره گردد؛ آيا اين انصاف است؟! يا آن طورى كه نقل كردهاند، بعضى با آوردن نام مقدّس «يا حسين» و «يا زهرا» وارد اتاق دانشجوى بسيجى يا دانشجوى جانباز شوند و او را از خواب بپرانند، يا آنطور حوادثى را بهوجود آورند؛ آيا اين درست است؟! اينها قلب را مىفشارد. اين همه جوان مؤمن، عاشقان امام حسين، عاشقان فاطمه زهرا، در همه جاى كشور، در خدمت اسلام، در خدمت كشور، در طول دوران دفاع مقدّس، در هر خطرى كه اين كشور را تهديد كند، سينه سپر مىكنند و وارد مىشوند اما بعد كسانى با استفاده از اين نامها حوادثى را بهوجود آورند. براى من، حادثه خيلى تلخى بود. البته من تأكيد كردم كه اطراف اين حادثه تحقيق شود و بروند حادثه را درست بسنجند. قرار شد رئيس جمهور محترم و مسؤولان، هيأت تحقيقى را تعيين كنند؛ من هم ممكن است خودم كسى را در اين هيأت بگذارم.
حرف من به دانشجويان اين است كه مراقب دشمن باشيد
من چند حرف دارم؛ يك حرف با دانشجويان، يك حرف با عموم ملت ايران، يك حرف، بخصوص با شما جوانان، يك حرف هم با دشمن. حرف من به دانشجويان اين است كه مراقب دشمن باشيد؛ دشمن را خوب بشناسيد؛ مبادا از شناسايى دشمن غفلت كنيد. غريبههايى را كه در لباس خودى خودشان را در همه جا داخل مىكنند بشناسيد؛ دستهاى پنهان را ببينيد. هيچ كس بهخاطر غفلت ستايش نمىشود. هيچكس بهخاطر چشمها را بر هم گذاشتن، مدح نمىشود. اگر بر آدم غافل ضربهاى وارد شد، اوّل كسى كه مسؤول و مذموم است، خود اوست؛ مراقب باشيد. دانشجو، قشر فاخر و با ارزشى است. دشمن، دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعى مىكنند بلكه بتوانند دانشجويان را در مقابل نظام قرار دهند؛ اما موفّق نشدند؛ بعد از اين هم موفّق نخواهند شد. اگر يك عدّه نفوذى خواستند از فرصتى استفاده كنند و از آب گلآلودى ماهى بگيرند - وارد اجتماع دانشجويان شدند و شعارهايى درست كردند و حرفهايى زدند - خيال نكنند كه ما اشتباه خواهيم كرد؛ نه، ما اشتباه نخواهيم كرد. ما مخاطب و طرفِ خودمان را مىشناسيم. دانشجو، فرزند ماست؛ متعلّق به ماست؛ متعلّق به اين كشور است. دشمن است كه مىخواهد با نام دانشجو يا با نام نفوذ در ميان دانشجويان، فساد و تباهى كند؛ خود دانشجويان بايستى هوشيارانه متوجّه باشند.
در يك چنين موقعيّت و فصل حسّاسى مثل اين فصل سال - فصل امتحانات دانشجويى، فصل كنكور؛ كه همه خانوادههايى كه جوانى دارند، اين فصل كه مىشود، همه همّت خودشان را مىگذارند كه جوانشان حواسش جمع باشد و بتواند در امتحان يا در كنكور موفّق شود - آن كدام دستى است، آن كدام دشمن آينده اين مملكت و دانشگاه اين مملكت است كه اين طور جوانان را به يك سمت انحرافى مىكشاند، سرگرمى درست مىكند و تشويق مىنمايد به اين كه سراغ درس و سراغ امتحان نرويد؛ اجتماع كنيد؟! اوّل كسى كه اين جا بايد هوشيارانه چشم خود را باز كند و تصميم بگيرد، خودِ دانشجوست.
اگر امنيت ملى نباشد هيچ دولتى نمىتواند كار كند
به ملت ايران هم عرض مىكنم: اى ملت بزرگ و شجاع كه بيست سال است دشمنى را كه انقلاب از اين كشور بيرون راند، با قدرت پشت در نگه داشتيد و نگذاشتيد كه اين دشمن از هيچ منفذى وارد شود؛ بهوش باشيد. اين معناى حرفهاى مكرّرى است كه من در اين چند سال به ملت ايران و به مسؤولان عرض كردهام كه دشمن درصدد نفوذ است. هر پنجرهاى پيدا كند، وارد خواهد شد؛ هوشياريتان را بيشتر كنيد. دشمن، امنيت ملى ما را هدف گرفته است. امنيت ملى براى يك ملت، از همه چيز واجبتر است. اگر امنيت ملى نباشد هيچ دولتى نمىتواند كار كند؛ براى سازندگى، هيچ سنگى روى سنگ گذاشته نخواهد شد. وقتى كه هرج و مرج و ناامنى باشد، هيچ مشكلى از مشكلات مملكت حل نخواهد شد؛ نه اقتصاد مردم، نه فرهنگ مردم، نه مسائل اجتماعى مردم، نه مسائل سياسى مردم. وقتى امنيت نبود، همه اينها از بين خواهد رفت. دشمن اين را هدف گرفته است. اين را ملت ايران در همه جاى كشور بايد بفهمد؛ كه البته مىفهمد و مىداند. بحمداللَّه ملت هوشيار است.
اگر عكس مرا هم آتش زدند و يا پاره كردند، بايد سكوت كنيد
يك حرف هم به شما جوانان عرض مىكنم. جوانان عزيز! شما اميدهاى انقلاب و اسلاميد. رفتار شما مىتواند اين مملكت را در جهت شكوفايى، با سرعت به پيش ببرد. وقتى جوان مملكت هوشيارانه، با تدبير، با حلم و با توجه به موقعيّتها، حرف بزند و تصميم بگيرد و عمل كند، كشور گلستان خواهد شد. وقتى هيجانات كور، پا وسط بگذارند، دشمن فوراً استفاده خواهد كرد. بارها گفتهام، باز هم تكرار مىكنم؛ من معتقدم كه جوان مملكت بايستى در همه ميدانها حضور و آمادگى داشته باشد؛ منتها با انضباط. اينگونه حركاتى كه ملاحظه شد كسانى به دانشگاه حمله كنند، ناشى از بىانضباطى است؛ با هر نامى انجام گيرد، غلط و محكوم است. اگر با نام دفاع از دين هم انجام گيرد، غلط است؛ اگر با نام دفاع از ولايت هم انجام گيرد، غلط است. مگر من بارها نگفتهام در اجتماعات كسانى كه مخالفند، هيچ كس نبايد رفتار خشونتآميز داشته باشد؛ چون اين، دشمن را خوشحال مىكند. بارها ما اين حرف را گفتيم، چرا گوش نكردند؟! چرا گوش نمىكنند؟! حتّى اگر يك حرفى كه خون شما را به جوش مىآورد به زبان آورند - مثلاً فرض كنيد اهانت به رهبرى كردند - باز هم بايد صبر و سكوت كنيد. اگر عكس مرا هم آتش زدند و يا پاره كردند، بايد سكوت كنيد. نيرويتان را براى آن روزى كه كشور به آن نيازمند است، براى آن روزى كه نيروى جوان و مؤمن و حزبالّلهى بايد در مقابله با دشمن بايستد، حفظ كنيد، والاّ حالا فرض كنيم يك جوان، يا يك دانشجوى فريبخوردهاى هم حرفى زد و كارى كرد؛ چه اشكالى دارد؟ من از او صرفنظر مىكنم.
دشمنان بدانند كه خواب برگشتن آمريكا به اين مملكت، يك خواب پريشان و غيرقابل تعبير است
و اما يك مطلب به دشمن مىگويم؛ هر كه هست و هرجا هست. دشمنان اصلى ما در سازمانهاى جاسوسى، طرّاحان اين قضايا هستند. اين پولى كه مجلس امريكا تصويب كرد كه بايد براى مبارزه با نظام ايران صرف شود، اين پول و چندين برابر اين پولها كجا مصرف شد؟! معلوم است؛ براى همينطور طرّاحيهايى مصرف مىشود؛ شكّى نيست. اين دشمنان بدانند كه خواب برگشتن امريكا به اين مملكت، يك خواب پريشان و غيرقابل تعبير است. اين عناصر داخلىِ حقير، اين عناصر سياسىِ مطرود و منفور، كه ملت اينها را مثل دندان فاسدى بيرون آورد و به يك طرف پرتاب كرد، هجده، نوزده سال است كه كمين گرفتهاند تا از ملت و از امام و از نام امام و از راه امام انتقام بكشند. اينها هم بدانند كه اشتباه كردند؛ در همين قضيه هم اشتباه كردند، خودشان را لو دادند و چهره خودشان را مشخص كردند. درست است كه به دستگاه اطّلاعاتى ما آن ضربه ناجوانمردانه را وارد كردند؛ به دستگاه انتظامى ما هم در اينجا اين ضربه را وارد كردند، اما عناصر خدمتگزار و سربازان مخلص و بدون نام و نشان جمهورى اسلامى، اطّلاعات را كسب مىكنند و مىفهمند كه چه كسى در كجاست و چهكار مىكند. نمىتوانند اين ملت را با اين روشها از صحنه مبارزه در راه استقلالشان، در راه اسلام عزيزشان و در راه مبارزه با دشمنانشان عقب برانند.
اى سيّد و مولاى ما! پيش خداى متعال گواهى بده كه ما در راه خدا تا آخرين نفس ايستادهايم
يك نكته هم به اين خطّ و خطوط سياسى عرض كنيم. آقايانى كه سردمداران خطوط سياسى و گرايشهاى سياسى هستيد، حالا برسيد به اين حرفى كه ما مىگوييم شما خوديها وقتى سر قضاياى بيهوده اينطور با هم درگير مىشويد، دشمن سوء استفاده مىكند؛ بفرماييد، اين يك نمونه؛ ديديد دشمن چطور استفاده كرد؟! ديديد دشمن چگونه نيش خود را زد؟! اين مسائل را كنار بگذاريد. البته ما اصرار نداريم كه همه يك طور فكر كنند؛ اما براى كار سياسى و درگيرى سياسى، حدّى قائل شويد و خطّ قرمزى بگذاريد. بىحساب و كتاب با هم مبارزه نكنيد كه آنقدر مشغول شويد كه به دشمن اجازه دهيد اينطور بيايد و داخلِ اين ميدانها بشود. سرِ اين قضيه قانون مطبوعات و سرِ قضاياى گوناگون ديگر، چه جنجال و چه دعوايى به راه افتاد! همهاش مسائل خطّ و خطوط! براى چه؟ براى اين كه قانونى در مجلس تصويب مىشود! من به يك جريان سياسى خاص اشاره نمىكنم؛ خطاب من به همه است. براى من، آن خطّ و اين خط و هر خطّ سياسى و سليقه سياسى ديگر، تفاوت نمىكند. براى من، مناط و ملاك، راه خدا و راه امام و راه اسلام و حفظ كشور و رعايت مصالح مردم و حفظ آينده كشور مطرح است. براى من فرقى نمىكند كه فلان كس متعلق به خطّ «الف» است، فلان كس متعلّق به خط «ب» است. من به همه عرض مىكنم؛ شما هم هشيار باشيد.
آخرين جمله را هم به امام و مقتداى خودمان ولىّعصر ارواحنافداه عرض كنيم: اى سيّد و مولاى ما! پيش خداى متعال گواهى بده كه ما در راه خدا تا آخرين نفس ايستادهايم. بزرگترين آرزو و افتخار بنده اين است كه در اين راهِ پُرافتخار و پُرفيض و پُربهجت، جان خودم را تقديم كنم. انشاءاللَّه خداوند متعال شما را موفّق و مؤيّد بدارد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته»