عزيز‌الله حاجي مشهدي مدرس و منتقد سينما در پي اختلاف وزارت فرهنگ و ارشاد و حوزه هنري يادداشتي را در اختيار باشگاه خبرنگاران قرارداد.

به گزارش خبرنگار فرهنگي باشگاه خبرنگاران؛عزيز‌الله حاجي مشهدي مدرس و منتقد سينما در پي اختلاف وزارت فرهنگ و ارشاد و حوزه هنري يادداشتي را در اختيار باشگاه خبرنگاران قرارداد كه متن كامل آن به شرح زير است:
اگرچه دو – سه سالي است كه ناخواسته ،از فضاي"حوزه ي هنري" و از مسئوليت هايي چون : مديريت مدرسه ي فيلمنامه نويسي و سردبيري ماهنامه ي تخصصي"نقد سينما " فاصله گرفته ام با اين همه به دليل علاقمندي به فعاليت هاي حوزه ي هنري،دورا دور،پيگير  بسياري از فعاليت هاي فرهنگي و هنري "حوزه ي هنري "هستم،هرچند كه يكي از آشكارترين خصلت هاي حوزه ي هنري به فراموشي سپردن همه ي كساني است كه روزي-روزگاري همكار حوزه ي هنري بوده اند !!
 ... واما،‌به نظر مي رسد كه همه چيز از وقتي شروع شد و در رسانه هاي جمعي بازتابي گسترده پيداكرد كه مسئولان شوراي صنفي نمايش،حوزه ي هنري را به اختلال در امور نمايش واكران ِ فيلمها متهم كرد و به تدريج كار به نوعي دوئل ناخواسته ميان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و حوزه ي هنري سازمان تبليغات اسلامي منجر شد.
پيامدهاي چنين رخدادي،توسعه ي مناقشات لفظي و خط ونشان كشيدن ها در قالب مصاحبه ها و به رخ كشيدن ِ وظايف ومسئوليت  ها وتعهدها و رسالت هاي هر يك از طرفين دعوا بود.
 اگر به فلسفه ي شكل گيري حوزه ي هنري در نخستين سال هاي پيروزي انقلاب نگاهي گذرا داشته باشيم،به سادگي درخواهيم يافت كه حوزه ي هنري به عنوان يك نهاد فرهنگي انقلابي در شرايطي كه وضعيت توليدات هنري در عرصه هاي مختلف از جمله در سينما و ساير رشته هاي هنري مثل:نمايش و هنرهاي تجسمي بسيار نامعين بود و در هاله اي از ابهام قرارداشت،متولد شد و به زودي توانست با توليد برخي آثار متفاوت وتا حدودي نزديك به آرمان هاي انقلاب،در مقايسه با ساير نهادهاي رسمي و دولتي،موفق تر عمل كند.
درعين حال با نگاهي كارشناسانه به وظايف و مسئوليت هاي سازمان تبليغات اسلامي و حوزه ي هنري به عنوان نهادي وابسته به اين سازمان،بسياري از صاحب نظران وجود نوعي سازمان موازي و دوباره كاري را نيز در كنار وزارت ارشاد،ياد آور مي شدند كه شايد برخي ناهماهنگي ها در عرصه هايي چون توليد فيلم و پخش و نمايش آن در سينما را نيز بتوان در همين نكته جست وجو كرد.
به ويژه كه مثلا تلاش در جهت احياي و اشاعه ي معارف و فرهنگ وتاريخ تشيع از راههاي مختلف، يا انجام مطالعات راهبردي و بررسي هاي كاربردي در زمينه ي نيازهاي فرهنگي اقشار مختلف جامعه به ويژه جوانان و همچنين تدوين و انتشار كتب و نشريات مناسب وضروري ومعرفي فرهنگ و تمدن اسلامي را اگر به نوعي بخشي از اهداف ورسالت هاي مشترك بين وزارت ارشاد و سازمان تبليغات اسلامي و به تبع آن حوزه ي هنري بدانيم،ساده تر درخواهيم يافت كه بعد از سه دهه فعاليت در عرصه هايي چون:انتشارات،توليد فيلم،موسيقي و پژوهش هنر و يا آموزش رشته هاي مختلف ِ هنري  و به ويژه هنرهاي تجسمي و پويانمايي و ، مشكل بتوان در خصوص ضرورت وجودي چنين نهادي ترديدي به دل راه داد.
اما،با نگاهي واقع بينانه مي توان توقع داشت كه درخصوص نبود تفاهم لازم ميان وزارت ارشاد و حوزه ي هنري نيز بايد چاره انديشي كرد.
اگر حوزه ي هنري به درستي گلايه مي كند كه چرا براي حل مسايل مربوط به اكران و نمايش فيلم در سينماها از نمايندگان حوزه دعوت به عمل نيامده است،در برابر اين پرسش منطقي و بجا به وزارت ارشاد نيز بايد حق داده شود كه به عنوان يك وزارتخانه ي رسمي و نماينده ي دولت ، ايده سوال را مطرح كند كه چرا بايد بر ساخت و توليد فيلم يا فيلم هايي طي چند مرحله ي مشخص از جمله:تاييد فيلمنامه و صدور پروانه ي ساخت وتوليد و بازبيني اثر براي صدور پروانه ي نمايش- مهر تاييد بزند  كه بعد ها،براي پخش ونمايش آن ها در سينماهاي حوزه ي هنري  يا شهرداري  با مخالفت حوزه ي هنري روبه رو شود ؟ آيا اين گونه واكنش ها،مصداق ِ بارز و آشكار جزيره‌اي عمل كردن نيست ؟آيا به راستي با گفتمان و تعامل و مفاهمه ي فرهنگي نمي توان به اين اختلاف نظرها پايان داد و در جهت تقويت سينماي محضر و نيمه جان اين ديار گام مثبتي برداشت ؟/ه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار