به گزارش
سرويس بين الملل باشگاه
خبرنگاران به نقل از "ميدل ايست آنلاين"؛ پاتريك سيل نويسنده برجسته انگليسي، طي مقاله اي با عنوان "خاورميانه به گفتگو احتياج دارد، نه جنگ" به بيان ديدگاه هاي خود در مورد مسائل تنش آفرين منطقه خاورميانه پرداخته و عنوان كرده است؛ راه حل اين تنش ها "گفتگو" است، نه جنگ.
او بر نقش محوري دو كشور ايران و مصر در حل و فصل اين مناقشات تاكيد كرده و به كشورهاي عرب منطقه هشدار داد كه آمريكا تمايلي ندارد مناقشات اين منطقه حساس از طريق گفتگو حل شود، بنابراين اين دو كشور مي توانند با همكاري هم دست بيگانگان را از منطقه، كوتاه كنند.
پاتريك سيل در ابتداي مقاله خود، جمله اي از "يوناس گهر استور" وزير خارجه نروژ كه او را يكي از عاقلترين دولتمردان اروپايي توصيف كرده، نقل قول كرده است؛ "گفتگو راهبرد افراد شجاع است." و در ادامه به تشريح وضع موجود در خاورميانه مي پردازد.
وي مي گويد؛ خاورميانه ملتهب، اكنون بيش از هر زمان ديگري به گفتگو نياز دارد.
در سوريه، ناآرامی های خونين بعيد است كه نتيجه اي در بر داشته باشد. مخالفان در انتظار مداخله خارجيان هستند، اما احتمالا اين امر اتفاق نخواهد افتاد. تصميم ايالات متحده و اروپا اين است كه خود را از درگيري هاي خاورميانه كنار بكشند تا در يك جنگ ديگر گرفتار نشوند. تحت هر شرايطي، تا وقتي كه مخالفان سوريه متفرق باشند، هيچ اميدي براي دستيابي به اهدافشان نخواهند داشت.
در اين صورت، بن بست خونين فعلي كه طي آن افراد بسياري كشته يا آواره مي شوند، ادامه خواهد داشت. فقط آتش بس و درپي آن، گفتگو مي تواند سوريه را از فروافتادن در جنگ داخلي فاجعه بار قومي كه هيچ برنده اي نخواهد داشت و فقط همه بازنده خواهند بود، نجات دهد. اين همان چيزي است كه كوفي عنان سعي در تحقق آن دارد. او بايد مورد حمايت قرار بگيرد، نه اينكه تضعيف شود. گفتگوهاي كنوني در مصر ميان اخوان المسلمين و نيروهاي مسلح مي تواند الگويي براي سوريه باشد.
تنش هاي خطرناك در منطقه خليج فارس را هم مي توان از طريق گفتگو مهار كرد.
گزارش شده است كه محمد مرسي رئيس جمهور مصر قرار است بزودي با پادشاه عربستان ديدار رسمي داشته باشد و همچنين وي دعوت محمود احمدي نژاد براي سفر به ايران را نيز پذيرفته است.
تصور كنيد اگر مرسي بتواند يك گفتگوي راهبردي سه جانبه ميان تهران، رياض و قاهره ايجاد كند، چند طرح ديپلماتيك محكمي خواهد شد.
اين گزارش مي افزايد؛ برخلاف تبليغات اسرائيل و آمريكا، هيچ مدركي وجود ندارد كه ايران به دنبال سلاح اتمي است.
آيت الله خامنه اي، در ماه فوريه اعلام كرد كه برخورداري از چنين تسليحاتي "بيهوده، خطرناك و از نظر ديني گناه بزرگي است".
نهادهاي اطلاعاتي غربي نيز خود تاكيد كرده اند كه با وجود آنكه ايران به دنبال تكميل چرخه سوخت هسته اي است، اما درگير هيچ برنامه هسته اي نظامي نشده است.
از طرف ديگر، هيچ مدركي وجود ندارد كه منطقه خليج فارس با تهديدات "برتري جويانه"(!) ايران مواجه است.
اين نويسنده صاحب نام انگليسي، مي نويسد؛ من معتقدم نقش داشتن ايران در تحريك شيعيان بحرين و استان شرقي عربستان، اتهام ساختي است.
ايران اين روزها خود سرگرم مبارزه با حملات سايبري، ترورها و خرابكاري هايي است كه توسط آمريكا و اسرائيل انجام مي شود كه كمتر از جنگ مستقيم نيست.
آمريكا به جاي كمك به حل مناقشات از طريق گفتگو ميان كشورهاي منطقه، نيروهاي مسلح خود را در منطقه تقويت مي كند.
گزارش شده است كه واشنگتن هواپيماهاي F_22 و F_18 بيشتري به پايگاه هاي نظامي خود در منطقه آورده و تعداد قايق هاي مين روب خود را از 4 فروند به هشت فروند رسانده است.
يك مقام ارشد وزارت دفاع آمريكا، عنوان كرده است كه هدف از اين اعزام ها آن است كه به تمام دوستان و شركاي خود ثابت كنيم كه حتي با وجود آنكه محور برنامه هاي آمريكا آسيا است. ما همچنان مراقب سراسر خاورميانه هستيم.
نظامي شدن سياست خارجي آمريكا در طول جنگ سرد و در واكنش به آنچه كه تهديد از سوي روسيه تلقي مي شد، آغاز شد.
سپس در دوران دولت جورج بوش اين نظامي گري به شدت گسترش يافت كه نتيجه آن وقوع دو جنگ فاجعه آميز عراق و افغانستان بود كه اين دو كشور را ويران و آمريكا را ورشكسته كرد و لطمه سنگيني به اعتبار آمريكا وارد آورد.
ويليام پولك، مورخ آمريكايي تخمين زده است كه آمريكا طي 5 سال گذشته 2.59 تريليون دلار صرف امور دفاعي (جنگي)، كرده كه بخش اعظمي از آن براي تسليحات صرف شده و تصميم دارد، طي پنج سال آينده 5 درصد بيشتر در اين زمينه هزينه كند.
"اسرائيل و دوستان نومحافظه كارش در ايالات متحده، به اوباما اصرار مي كنند ايران را تحت فشار شدید قرار دهند، به همان ترتيبي كه دولت بوش را براي نابودي عراق وادار كردند. اعراب نبايد از اين اقدام حمايت كنند، درگيري هاي منطقه _بخصوص تنش هاي خطرناك در رابطه با تاسيسات هسته اي ايران _از طريق گفتگو مصالحه بهتر حل مي شود تا با استفاده از نيروي نظامي. "
اين اسرائيل است كه بايد متقاعد شود سياست فعلي اش در تصرف فلسطين اشغالي و تضعيف و بي ثبات كردن كشورهاي همسايه، بهترين راه براي تضمين امنيتش نيست.
فقط يك گفتگوي صادقانه مي تواند اين نتيجه را در بر داشته باشد. اين مسئله بايد مورد توجه فوري جامعه بين الملل قرار بگيرد.