باشگاه خبرنگاران جوان؛ سمیه خلیلی - در طی سالهای اخیر، جنگ داخلی سوریه به یکی از بحرانهای پیچیده و گسترده در خاورمیانه تبدیل شده است. در این جنگ، مداخلات خارجی نقش برجستهای ایفا کردهاند که به تأثیرات اقتصادی و نظامی آن بر وضعیت داخلی سوریه، به ویژه بر دولت بشار اسد، پرداخته شده است.
کریستوفر هلالی، استاد دانشگاه در واشنگتن، با بررسی این موضوعات از منظر سیاسی و اقتصادی به تحلیل تاثیرات خارجی بر بحران سوریه پرداخته است.
در این گزارش، نظرات هلالی در خصوص نقش مداخلات خارجی در فروپاشی دولت بشار اسد، تأثیر تحریمها، و آینده سوریه پس از دوران اسد بررسی میشود.
کریستوفر هلالی معتقد است که مداخلات خارجی به عنوان یکی از عوامل اصلی فروپاشی دولت بشار اسد و جمهوری عربی سوریه عمل کردهاند. وی ابتدا به مداخلات اسرائیل اشاره میکند که به مدتها سوریه را هدف قرار داده و زیرساختها و مواضع نظامی ارتش سوریه و نیروهای متحد آن را مورد حمله قرار داده است. هلالی بر این باور است که رژیم صهیونیستی بهطور مستقیم به دنبال نابودی حکومت بشار اسد، شکست محور مقاومت و ایجاد آشوب در منطقه برای پیشبرد اهداف استعماری خود بوده است.
وی همچنین به نقش ترکیه در بیثباتسازی سوریه اشاره دارد. ترکیه از مخالفان اصلی اسد بوده و به طور گسترده از گروههای مخالف مسلح سوریه حمایت نظامی و اقتصادی کرده است. حمایت ترکیه از گروههای افراطی و ارائه تسلیحات پیشرفته و اطلاعات نظامی به این گروهها تأثیر زیادی در گسترش و استمرار جنگ داخلی سوریه داشت.
در کنار ترکیه، هلالی به نقش ایالات متحده و ائتلافهای آن در بیثبات کردن دولت سوریه اشاره میکند. او معتقد است که ایالات متحده با اعمال تحریمها و استفاده از نیروی نظامی علیه دولت سوریه و همچنین سرقت منابع طبیعی این کشور، به شدت به اقتصاد و زیرساختهای سوریه آسیب وارد کرده است.
در نهایت، کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند امارات، قطر و عربستان سعودی، که به طور گسترده از گروههای مخالف بشار اسد حمایت کردهاند، نقش چشمگیری در ادامه بحران سوریه داشتهاند.
یکی از مهمترین عوامل برای تضعیف دولت بشار اسد از نظر هلالی، تحریمهای اقتصادی است که بهویژه از سوی ایالات متحده علیه سوریه اعمال شده است. هلالی به طور خاص به تحریمهای موسوم به «تحریمهای قیصر» اشاره میکند که شامل محدودیتهای اقتصادی علیه سوریه و هر کسی میشود که با نهادهای روسی و ایرانی در سوریه تعامل داشته باشد. این تحریمها تأثیر زیادی بر اقتصاد سوریه گذاشته و مشکلات اقتصادی بسیاری را برای مردم این کشور ایجاد کرده است.
با وجود تلاشهایی که سوریه برای جلب حمایت کشورهای خلیج فارس و پیوستن به پروژههای بزرگ اقتصادی مانند BRICS و ابتکار کمربند و جاده داشت، این برنامهها بهعلت محدودیتهای شدید تحریمها و تأثیرات مداوم جنگ، نتوانستند به سرعت به بهبود وضعیت اقتصادی سوریه کمک کنند. هلالی همچنین اشاره میکند که اگرچه ممکن است واشنگتن در حال حاضر به کاهش تحریمها فکر کند، اما این تغییر سیاستها تنها زمانی اتفاق خواهد افتاد که عملیات تغییر رژیم در سوریه به موفقیت نزدیک شود.
در تحلیل هلالی، حمایتهای خارجی از گروههای مسلح مخالف دولت بشار اسد به یکی از مهمترین عوامل تشدید درگیریها و پیچیدگی بحران تبدیل شده است. به گفته هلالی، این گروهها بدون حمایتهای خارجی قادر به انجام عملیاتهای گسترده و دستیابی به قدرت لازم برای مبارزه با دولت سوریه نبودند. کشورهای مختلفی از جمله ایالات متحده، ترکیه، امارات، قطر، عربستان سعودی و اخیراً اوکراین و رژیم صهیونیستی به این گروهها تسلیحات، آموزش، منابع مالی و حمایتهای نظامی ارائه کردهاند.
این حمایتهای خارجی نهتنها باعث افزایش خشونتها و طولانیتر شدن جنگ داخلی در سوریه شد، بلکه موجب شد که گروههای مخالف دولت بشار اسد قادر به مقاومت در برابر ارتش سوریه شوند و وضعیت به یک جنگ فرسایشی تبدیل شود.
هلالی با قاطعیت پاسخ میدهد که بدون مداخلات خارجی و حمایتهای نظامی به مخالفان رژیم، سقوط حکومت بشار اسد امری بعید بود. او تأکید میکند که این مداخلات خارجی بودند که در نهایت موجب خستگی ارتش سوریه و جامعه این کشور شده و نهادها و ساختارهای دولتی را ضعیف کردهاند. در غیاب این مداخلات، دولت سوریه قادر به حفظ قدرت و جلوگیری از فروپاشی بود.
به نظر هلالی، فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها و مداخلات نظامی خارجی علل اصلی تضعیف دولت بشار اسد و فروپاشی نهادهای دولتی و زیرساختها بودند. با این حال، عوامل دیگری مانند فساد داخلی، ظهور بازار سیاه، کمبود منابع، فرسایش زیرساختها و عدم دسترسی به منابع طبیعی نیز به وضعیت بحرانی و فروپاشی کمک کردهاند. هلالی میگوید که فشارهای اولیه خارجی موجب تشدید بحرانهای داخلی شدند و این مشکلات ثانویه در نهایت منجر به سقوط نهایی دولت اسد شد.
هلالی به آینده سوریه پس از دوران بشار اسد نگاه بسیار ناامیدکنندهای دارد. او پیشبینی میکند که سوریه ممکن است دچار تقسیمات مشابه آنچه در لیبی و یوگسلاوی رخ داد، شود. به گفته هلالی، «بالتیک شدن» یا تجزیه سوریه به مناطقی با گروههای مختلف قومی و مذهبی یک احتمال جدی است. ترکیه با ادعاهای ارضی و استفاده از ناسیونالیسم نو-عثمانی ممکن است تلاش کند مناطقی از سوریه را تحت کنترل خود درآورد. از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی نیز در پی تحقق پروژه «اسرائیل بزرگ» است و میتواند به دنبال تصرف مناطقی از سوریه و عراق باشد. هلالی معتقد است که سوریه در نهایت بهصورت فیزیکی و سیاسی تکهتکه خواهد شد و کشورهای خارجی نقش مهمی در این تقسیمبندی خواهند داشت.
کریستوفر هلالی در این گزارش به نقش برجسته مداخلات خارجی در بحران سوریه اشاره میکند و بر این باور است که حمایتهای نظامی و اقتصادی از گروههای مخالف، تحریمها و فشارهای اقتصادی، و حملات نظامی به سوریه از سوی کشورهای مختلف باعث تضعیف شدید دولت بشار اسد و فروپاشی ساختارهای دولت شده است. هلالی همچنین پیشبینی میکند که در آینده، سوریه با بحرانهای جدی روبهرو خواهد شد و این بحرانها به تجزیه و تکهتکه شدن کشور منجر خواهد شد.