عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی:
تعرفه واردات خودرو ۶۰ درصد تصویب می‌شود
نگاهی به اثرات سینمای خشونت در رفتار مردم غرب
وقتی آمریکا هم گرفتار مضرات «هالیوود» شد
آمريکايي ها در فيلم ها و تئاتر هاي خود مضاميني از قبيل تاريکي شب ، افراد بد يا مردان ابرقدرت را به تصوير مي کشند. تمام اين شخصيت ها داراي ويژگي خاصي هستند و آن هم فراتر بودن از قانون است.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، كشتار دسته جمعي تازه در يك سينما در ايالت كلرادوي آمريكا بار ديگر از نوعي خشونت داخلي و رها شده و خطرناك در اين كشور پرده برداشت .خشونتي كه در ذات جامعه آمريكايي وجود دارد و هر از گاهي خود را نشان مي دهد .
مقامات پليس آمريکا از کشته شدن 14 نفر و زخمي شدن پنجاه تن ديگر در پي تيراندازي در يک سالن سينما در حومه شهر دنور در ايالت کلرادو اين کشور خبر دادند.نخستين تماس ها با پليس در خصوص تيراندازي در سالن سينماي پخش کننده فيلم جديد بتمن در حدود ساعت 12 و سي دقيقه نيمه شب جمعه برقرار شد.يک مظنون در ارتباط با اين تيراندازي دستگير شده ولي پليس جزئيات ديگري در اين خصوص اعلام نکرده است.
رسانه هاي آمريکايي پيش از اين گزارش داده بودند دو فرد مسلح که ماسک ضد گاز زده بودند و جليقه ضد گلوله به تن داشتند، در سالن شلوغ سينما در منطقه آئورورا شروع به تيراندازي کردند.آئورورا منطقه اي در حومه دنور نزديک صحنه تيراندازي سال 1997 در دبيرستان کلمباين است که 13 نفر طي آن کشته و 24 تن ديگر نيز زخمي شدند.
در سال 1990 نيز در زمان نمايش «پدرخوانده: قسمت 3» ساخته فرانسيس فورد کوپولا در لانگ آيلند، گروههاي خياباني با هم درگير شدند. در جريان نمايش فيلم چند نفر که در رديف اول نشسته بودند با چند نفر که در رديف‌هاي آخر نشسته بودند درگيري لفظي پيدا کردند و به سمت هم شليک کردند. هيچ کدام از اعضاي دو گروه مجروح نشدند، اما چهار تن از تماشگران از جمله نوجواني 15 ساله کشته شدند.
همچنين چندين مورد ديگر از درگيري هاي خونين در سينماهاي آمريكا نيز تا كنون مخابره شده است .اين درگيريها طي سالهاي متمادي رخ داده اما كشتار اخير در سينمايي در ايالت كلرادو كشتار متفاوت با ديگر موارد مشابه است .
واقعيت امر اين است كه خشونت موجود در ايالات متحده آمريكا نهادينه شده است .كشوري كه در سياست داخلي و خارجي خود تشويق به كشتار را در دستور كار خود قرار داده و دائما خود را در مناطق مختلف دنيا با جنگ درگير مي كند عملا موجي از خشونت را به جامعه تزريق مي كند .در اين خصوص ميان دموكراتها و جمهوريخواهان تفاوتي وجود ندارد و هر دوي آنها مولد نوعي خشونت پايدار در جامعه ايالات متحده هستند .
بر اساس گزارش رسانه هاي آمريکا ، بيش از 283 ميليون قبضه سلاح در دست غير نظاميان آمريکايي است و هر ساله حدود چهار ميليون و 500 هزار قبضه سلاح جديد در اين کشور به فروش مي رسد.در اين گزارش همچنين آمده است سالانه حدود صد هزار نفر هدف گلوله قرار مي گيرند که بيش از 30 هزار نفر از آنها کشته مي شوند.
از زماني که مارتين لوترکينگ و رابرت کندي در سال 1968 ميلادي به ضرب گلوله کشته شدند ، حدود يک ميليون آمريکايي به دليل خشونت هاي ناشي از سلاح گرم جان باخته اند.به راستي مقامات آمريكايي چگونه پاسخگوي اين همه جنايت هستند ؟ آنچه مسلم است اينكه ضعف قوانين ايالات متحده آمريكا در اين خصوص كاملا مسجل است .
يك تحليلگر آمريكايي در خصوص واقعه اخير صورت گرفته در ايالت كلرادو به نكته جالب توجهي اشاره مي كند .بر اين اساس بدون توجه به اينکه آيا مسلح بودن افراد در آمريکا ناشي از ضعف قانون اساسي است يا نه، بايد گفت آمريکا داراي فرهنگ خشونتي است که دائم آن را به کودکان القاء مي کند و اين مسئله در سياست خارجي اين کشور نيز تبلور يافته است. اين فرهنگ در مردم آمريکا اين تصور با به‌وجود آورده است که آمريکايي ها از ديگران مستثني هستند.
آمريکايي ها در فيلم ها و تئاتر هاي خود مضاميني از قبيل تاريکي شب ، افراد بد يا مردان ابرقدرت را به تصوير مي کشند. تمام اين شخصيت ها داراي ويژگي خاصي هستند و آن هم فراتر بودن از قانون است.
اين شخصيت ها هر کاري که بخواهند انجام مي دهند. آنها شخصيت هاي خاصي هستند و به گونه اي عمل مي کنند که گويا براي برقراري نظم و امنيت در کشور، به پليس نيازي ندارند. به عبارتي ديگر ، اين شخصيت ها فراتر از پليس هستند و بر اساس اين ديدگاه است که مردم فکر مي کنندمي توانند مثلا وارد يک سالن سينما شده و به سوي ديگران تيراندازي کرد. آنها تصور مي کنند مي توانند به يک نماينده کنگره يا رئيس جمهور شليک کنند و او را به قتل برسانند.تاکنون بلندپايه ترين مقامات آمريکا هدف تيراندازي قرار گرفته و مجروح شدند.
طي 50 سال اخير اين روند همچنان ادامه يافته است اما ديگر زمان تغيير اين روند فرا رسيده است. مردم آمريکا کي مي خواهند دراين باره کاري بکنند ؟ چند نفر ديگر بايد قرباني شوند ؟ چند نفر ديگر از مردم کلرادو و ميامي بايد کشته شوند؟
واقعيت امر اين است كه حوادثي مانند كشتار در ايالت كلرادو يا كشتار در دانشگاه ايالت ويرجينيا جملگي نشان دهنده حلول روح خشونت در جامعه اي است كه همواره دم از آزادي و متنانت مي زند!
فيلمهاي آمريكايي مولد خشونت در ميان كودكان و نوجوانان و جوانان هستند.اساسا تشكيل گروههاي خياباني در ايالات متحده آمريكا به تاسي از فيلمها و توليدات رسانه اي اين كشور صورت مي گيرد .در چنين شرايطي ايالات متحده آمريكا انتظار دارد سلاح در دستان مردم باشد و در عين حال خشونتي رخ ندهد! اصلي ترين كساني كه در وقوع حوادثي مانند كشتار در سينماي كلرادو نقش دارند مقامات آمريكايي هستند .افرادي كه جنگ و درگيري و خشونت در سياست خارجي خود را عملا طي دهه هاي متمادي نهادينه كرده اند و اساسا از اسلحه به عنوان داشته و يافته اي مطلوب نام مي برند.
مقامات پليس آمريکا از کشته شدن 14 نفر و زخمي شدن پنجاه تن ديگر در پي تيراندازي در يک سالن سينما در حومه شهر دنور در ايالت کلرادو اين کشور خبر دادند.نخستين تماس ها با پليس در خصوص تيراندازي در سالن سينماي پخش کننده فيلم جديد بتمن در حدود ساعت 12 و سي دقيقه نيمه شب جمعه برقرار شد.يک مظنون در ارتباط با اين تيراندازي دستگير شده ولي پليس جزئيات ديگري در اين خصوص اعلام نکرده است.
رسانه هاي آمريکايي پيش از اين گزارش داده بودند دو فرد مسلح که ماسک ضد گاز زده بودند و جليقه ضد گلوله به تن داشتند، در سالن شلوغ سينما در منطقه آئورورا شروع به تيراندازي کردند.آئورورا منطقه اي در حومه دنور نزديک صحنه تيراندازي سال 1997 در دبيرستان کلمباين است که 13 نفر طي آن کشته و 24 تن ديگر نيز زخمي شدند.
در سال 1990 نيز در زمان نمايش «پدرخوانده: قسمت 3» ساخته فرانسيس فورد کوپولا در لانگ آيلند، گروههاي خياباني با هم درگير شدند. در جريان نمايش فيلم چند نفر که در رديف اول نشسته بودند با چند نفر که در رديف‌هاي آخر نشسته بودند درگيري لفظي پيدا کردند و به سمت هم شليک کردند. هيچ کدام از اعضاي دو گروه مجروح نشدند، اما چهار تن از تماشگران از جمله نوجواني 15 ساله کشته شدند.
همچنين چندين مورد ديگر از درگيري هاي خونين در سينماهاي آمريكا نيز تا كنون مخابره شده است .اين درگيريها طي سالهاي متمادي رخ داده اما كشتار اخير در سينمايي در ايالت كلرادو كشتار متفاوت با ديگر موارد مشابه است .
واقعيت امر اين است كه خشونت موجود در ايالات متحده آمريكا نهادينه شده است .كشوري كه در سياست داخلي و خارجي خود تشويق به كشتار را در دستور كار خود قرار داده و دائما خود را در مناطق مختلف دنيا با جنگ درگير مي كند عملا موجي از خشونت را به جامعه تزريق مي كند .در اين خصوص ميان دموكراتها و جمهوريخواهان تفاوتي وجود ندارد و هر دوي آنها مولد نوعي خشونت پايدار در جامعه ايالات متحده هستند .
بر اساس گزارش رسانه هاي آمريکا ، بيش از 283 ميليون قبضه سلاح در دست غير نظاميان آمريکايي است و هر ساله حدود چهار ميليون و 500 هزار قبضه سلاح جديد در اين کشور به فروش مي رسد.در اين گزارش همچنين آمده است سالانه حدود صد هزار نفر هدف گلوله قرار مي گيرند که بيش از 30 هزار نفر از آنها کشته مي شوند.
از زماني که مارتين لوترکينگ و رابرت کندي در سال 1968 ميلادي به ضرب گلوله کشته شدند ، حدود يک ميليون آمريکايي به دليل خشونت هاي ناشي از سلاح گرم جان باخته اند.به راستي مقامات آمريكايي چگونه پاسخگوي اين همه جنايت هستند ؟ آنچه مسلم است اينكه ضعف قوانين ايالات متحده آمريكا در اين خصوص كاملا مسجل است .
يك تحليلگر آمريكايي در خصوص واقعه اخير صورت گرفته در ايالت كلرادو به نكته جالب توجهي اشاره مي كند .بر اين اساس بدون توجه به اينکه آيا مسلح بودن افراد در آمريکا ناشي از ضعف قانون اساسي است يا نه، بايد گفت آمريکا داراي فرهنگ خشونتي است که دائم آن را به کودکان القاء مي کند و اين مسئله در سياست خارجي اين کشور نيز تبلور يافته است. اين فرهنگ در مردم آمريکا اين تصور با به‌وجود آورده است که آمريکايي ها از ديگران مستثني هستند.
آمريکايي ها در فيلم ها و تئاتر هاي خود مضاميني از قبيل تاريکي شب ، افراد بد يا مردان ابرقدرت را به تصوير مي کشند. تمام اين شخصيت ها داراي ويژگي خاصي هستند و آن هم فراتر بودن از قانون است.
اين شخصيت ها هر کاري که بخواهند انجام مي دهند. آنها شخصيت هاي خاصي هستند و به گونه اي عمل مي کنند که گويا براي برقراري نظم و امنيت در کشور، به پليس نيازي ندارند. به عبارتي ديگر ، اين شخصيت ها فراتر از پليس هستند و بر اساس اين ديدگاه است که مردم فکر مي کنندمي توانند مثلا وارد يک سالن سينما شده و به سوي ديگران تيراندازي کرد. آنها تصور مي کنند مي توانند به يک نماينده کنگره يا رئيس جمهور شليک کنند و او را به قتل برسانند.تاکنون بلندپايه ترين مقامات آمريکا هدف تيراندازي قرار گرفته و مجروح شدند.
طي 50 سال اخير اين روند همچنان ادامه يافته است اما ديگر زمان تغيير اين روند فرا رسيده است. مردم آمريکا کي مي خواهند دراين باره کاري بکنند ؟ چند نفر ديگر بايد قرباني شوند ؟ چند نفر ديگر از مردم کلرادو و ميامي بايد کشته شوند؟
واقعيت امر اين است كه حوادثي مانند كشتار در ايالت كلرادو يا كشتار در دانشگاه ايالت ويرجينيا جملگي نشان دهنده حلول روح خشونت در جامعه اي است كه همواره دم از آزادي و متنانت مي زند!
فيلمهاي آمريكايي مولد خشونت در ميان كودكان و نوجوانان و جوانان هستند.اساسا تشكيل گروههاي خياباني در ايالات متحده آمريكا به تاسي از فيلمها و توليدات رسانه اي اين كشور صورت مي گيرد .در چنين شرايطي ايالات متحده آمريكا انتظار دارد سلاح در دستان مردم باشد و در عين حال خشونتي رخ ندهد! اصلي ترين كساني كه در وقوع حوادثي مانند كشتار در سينماي كلرادو نقش دارند مقامات آمريكايي هستند .افرادي كه جنگ و درگيري و خشونت در سياست خارجي خود را عملا طي دهه هاي متمادي نهادينه كرده اند و اساسا از اسلحه به عنوان داشته و يافته اي مطلوب نام مي برند.
