به گزارش حوزه
دانشگاه باشگاه خبرنگاران، رضا اميرخاني در نشست شبانه طرح ضيافت انديشه دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف در خصوص مساله «علم بومي» در جامعه براي دانشجويان به سخنراني پرداخت.
نويسنده كتاب"نشتنشا" با اشاره به مورد غفلت قرار گرفتن مساله علم بومي در كشور گفت: جامعه امروز نيازمند مطالعه بيشتر درباره راهكارهاي دستيابي به علم بومي در كشور است.
وي در ادامه با اشاره به طرح مساله توليد علم و علم بومي براي اولين بار در كشور اظهارداشت: عدهاي در ابتدا مساله علم بومي را همان علم ديني ميدانستند و معتقد بودند که در جامعه ديني، علم بومي همان علم ديني است.
اين دانشآموخته دانشگاه شريف افرادي را كه به موضوع علم ديني پرداختهاند به دو گروه تقسيم بندي كرد و افزود: گروه اول، گروهي بودند كه با عنايت به داشتهها و دستاوردها و آنچه كه از دين بر آمده بود، گفتند گزارههاي ديني را جمع ميزنيم و از دل آنها اصولي را استخراج ميكنيم و علم ديني را ميسازيم كه در ابتداي انقلاب، فرهنگستان علوم اسلامي را در قم راهاندازي كردند و پس از 30 سال راه به جايي نبردند. چرا كه با توجه به پويايي علم، اگر علم تنها بر اساس اصول از پيش تعيين شده ساخته شود، راه به جايي نخواهد برد.
وي در ادامه اضافه كرد: دسته دوم گروهي بودند كه فقط غربستيزي را مدنظر قرار داده بودند و آنچه از غرب ميرسيد را مردود شمرده و تمام دستاوردهاي غربي را محكوم ميكردند.
اميرخاني خاطرنشان كرد: امروز پس از گذشت 30 سال از انقلاب اسلامي، اين دو دسته در جاهايي با هم تلاقي پيدا كردند؛ به اين معنا كه در غربستيزي و ساختن اصل، پيش از توليد علم تجربي به هم رسيدند؛ در حالي كه به نظر ميرسيد دستگاه علمي و فلسفي آنها هيچ ارتباطي به هم ندارد.
نويسنده كتاب "نشتنشا" با اشاره آغاز نهضت ترجمه آثار انديشمندان مسلمان توسط انديشمندان غرب پس از رنسانس اظهار داشت: عدهاي ميگويند حلقه ترجمه توسط عدهاي از يهوديان شكل گرفت كه اين حرف ممكن است صحيح باشد؛ زيرا مرز تمدن اسلامي با تمدن مسيحيت در آن زمان يهوديان بودهاند.
اميرخاني با اشاره به مخالفت برخي انديشمندان غربي در استفاده از دستاوردهاي اسلامي گفت: اين دسته از انديشمندان غربي آن قدر فاصله خود را با متفكران زمانه خود زياد كردند كه در نهايت حذف شدند.
وي در انتقاد به تكرار اين نگاه از سوي متقكران كشورمان تببين كرد: امروز وقتي امروز به سراغ متفكرين كشورمان ميرويم، متوجه ميشويم كه زماني كه درباره سينما و علوم تجربي و علوم انساني بحث ميشود، ميگويند كه شيطان داخل آن است.
اميرخاني در ادامه با اشاره به تعريف اومانيسم گفت: در رنسانس، الهيات، علمي جدا و دور از آسمان شد و در كنار آن علوم انساني به وجود آمد؛ علوم انساني همان علمي است كه امروزه از آن به عنوان «اومانيسم» ياد ميكنند بنابراين تعريف اومانيسم به معناي اصالت انسان و برآمدن شيطان در كالبد علم غرب، مبناي تاريخي ندارد.
وي در ادامه تصريح كرد: اگر بتوانيم دانشگاههاي ما و مهمتر از آن اساتيد و مهمتر از آن دو، دانشجويان ما به اين فكر بيفتند كه مسائل كشورمان را حل كنند، آرامآرام ميتوانيم بگوييم كه به سمت علمي حركت كردهايم كه شايد علم ديني باشد.
اميرخاني با اشاره به نقش خلاقيت در توليد علم بومي شود اظهارداشت: علم بومي در صورتي شكل ميگيرد كه بتوانيم سوالات بومي طرح كنيم و عملا آرامآرام متون درسي ما بايد به سمتي حركت كند كه پاسخگوي سوالات نيازهاي كشور باشد.
وي در پايان گفت: اگر بتوانيم جهت دهي را مطابق نيازهاي داخلي خود جلو ببريم اين احتمال وجود دارد كه نوع حركت و شاخصههاي پيشرفت متفاوت شود كه اين سادهترين شكل رسيدن به علم بومي است.
منبع :ماوا
انتهاي پيام/س2