به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگارن، سالها از زمان آپارتماننشيني ميگذرد اما مشكلات زندگي در اين قبيل سكونتگاهها همچنان پابرجاست. اين مشكلات به دليل آن است كه خانوادهها همچنان پيرو زندگي سنتي خود در خانههاي حياطدار بوده و هستند به گونهاي كه صحبت كردن با صداي بلند، رفت و آمد در هر زمان از شبانهروز، صداي بلند تلويزيون و... را حق خود ميدانند چون معتقدند چهارديواري اختياري است!
ظهر تابستان كوچه خلوت است و بيصدا، زير خنكاي باد كولر چشمانتان تازه گرم شده كه ناگهان صداي تلويزيون همسايه كه اخبار نيمروزي را پخش ميكند فضاي خانه را پر ميكند. سرت را ميبري زير بالش و تلاش ميكني به صدا عادت كني كه ثانيهاي بعد صداي برخورد تكان دهنده و مهيب تعدادي كفش پاشنه بلند و پاشنه كوتاه با سنگ فرش پلههاي راهرو خواب نصف و نيمه بعدازظهرت را از بين ميبرد.
لذا بلند ميشوي و قصد ميكني كه از خانه بيرون بزني، از اين دست اتفاقات هر روز زياد ميتوان ديد، گويا اينجا خبري از احترام به دايره خصوصي افراد نيست.
با رشد شهرنشيني، افزايش جمعيت شهري در كنار كمبود فضاي ساخت و ساز و نيز كاهش هزينههاي خريد مسكن، جهان در قرن گذشته به آپارتماننشيني روي آورد تا تغييرات بنيادي و اساسي در نحوه و شكل زندگي خود بوجود آورد.
تغييراتي كه گاه از سر شوق و اشتياق بود، البته گاهي اين تغييرات از سر اجبار و نياز در جامعه نيز بوجود آمد كه ديگر چارهاي براي فرار از آن وجود نداشت. خارج شدن خانهها از فضايي كه وسعت آن امروزه براي نسل جديد كمتر در تخيل ميگنجد و تبديل شدن آنها به خانههايي در ابعاد كوچكتر، به گونهاي كه هر خانه روي خانهاي ديگر بنا شده، مدلي از زندگي را شكل بخشيده است كه به آن آپارتماننشيني ميگويند.
با توجه به شروع ساخت و ساز مجتمعهاي آپارتماني از دهه 40 شمسي در ايران كه تعداد آنها از تعداد انگشتان دست فراتر نميرفت، قانون تملك آپارتمانها در سال 1343 به تصويب رسيد. و آئيننامه اجرايي آن نيز چهار سال بعد يعني درسال 47 تدوين شد اما به دليل نقصان در برخي مفاد آن آئيننامه مذكور در دهه 60 شمسي در حالي مورد بازبيني مجدد قرار گرفت كه مردم در اين دهه به زندگي در آپارتمان روي آورده و در كشاكش زندگي در اين مجتمعها با مشكلات مختلفي روبه رو شده بودند.
مشكلات زندگي آپارتماني از زماني آغاز شد كه خانوادهها همچنان پيرو زندگي سنتي خود در خانههاي حياطدار بودند به گونهاي كه صحبت كردن با صداي بلند، رفت و آمد در هر زمان از شبانهروز، بلندي صداي تلويزيون، راديو وضبط صوت تا آن ميزان كه تمايل دارند و يا اين تفكر كه چهارديواري اختياري است! همچنان بر شيوه زندگي جديد سايه انداخته بود اما آنان بر شيوههاي زندگي سنتي پافشاري ميكردند، بدون آنكه توجهي به حقوق همسايه ديوار به ديوار يا همسايه طبقه پائين يا بالايي خود داشته باشند.
در حقيقت مردم ما اگرچه از خانههاي حياطدار به آپارتمانهاي چند طبقه كوچ كردند اما نتوانستند خود را با فرهنگ جديدي از زندگي در آن تطبيق دهند، برخي از آنها معتقدند چون پول خريد، رهن و يا اجاره ملك را دادهاند ميتوانند هرگونه كه بخواهند زندگي كنند. آنچه از شواهد امر برميآيد، فرهنگ نخستين شاخصه بوجود آمدن امكان مناسب براي آپارتمان نشيني است.
چنانچه خانم منصوره. خ 55 ساله كه ساكن يك آپارتمان 75 متري در شهر تهران است درباره آپارتماننشيني و مشكلات آن چنين ميگويد متاسفانه به رغم گسترش آپارتماننشيني در اكثر شهرهاي كشور، فرهنگ آپارتمان نشيني در ايران آنچنان كه بايد و شايد جا نيفتاده و هنوز مردم حق همسايهها را به درستي ادا نميكنند.
يك دانشآموز پشت كنكوري نيز با شكايت و گله از همسايههاي آپارتمانشان به جمهوری ميگويد: ما هم مثل اكثر مردم آپارتماننشين هستيم امااي كاش نبوديم.اي كاش آنقدر توانايي مال داشتيم كه يك خانه از آن خودمان داشته باشيم حتي يك خانه 40 متري اما مستقل.
او ادامه ميدهد: امسال كنكور داشتم و تمام شرايط براي درس خواندنم مهيا بود ولي برخي همسايههاي بيفكر تمام زحمات مرا به باد دادند. به گفته اين دانشآموز هر كدام آنها ساز خودشان را ميزنند و حال با اين اوضاع چگونه ميتوانستم در كنكور رتبه دلخواه را بياورم، چگونه در خانه بايد درس ميخواندم.
آقاي نظري ساكن يكي ديگر از آپارتمانهاي شهر نيز با گلايه از همسايههاي مجتمع خود ميگويد: از آنجا كه همچنان بيشتر خانوادهها به دنبال زندگي معيشتي خود در خانههاي حياطدار هستند مشكلاتي از جمله صحبت كردن با صداي بلند، رفت و آمدهاي زياد در هر زمان از شبانهروز، بلند كردن صداي تلويزيون و ضبط صوت تا آن ميزان كه تمايل دارند و بسياري از نمونههاي ديگر، با اين تفكر كه چهارديواري اختياري است همچنان بر آن شيوه زندگي سنتي گذشته پافشاري ميكنند.
وي ادامه ميدهد: فرهنگ آپارتماننشيني يك ضرورت جامعه كنوني است.
خانم بيماري كه ساكن يك مجتمع مسكوني است در ميان بيان درد دلهايش به عصاي خود تكيه ميدهد و ميگويد: سروصداي ساكنين از بچهها گرفته تا بزرگترها در راهپلهها و حياط مجتمع، صداي خوانندگي و موسيقي پسر همسايه، شستن فرش و موكت و ماشين در جلوي ورودي پاركينگ، بوي بد زبالهها و كوبيدن محكم درب خانه در زمان استراحت از مشكلاتي است كه برخي به خاطر اينكه با فرهنگ آپارتماننشيني شناختي ندارند و به ناچار اين شيوه زندگي را تجربه ميكنند بدون در نظر گرفتن حقوق ديگران مشكلاتي در مجتمعها ايجاد ميكنند.
وي ميگويد: من وشوهرم به خاطر سن بالا به دنبال آرامش هستيم اما برخي بدون شناخت و آگاهي از سكونت در آپارتمان، مشكلاتي ايجاد ميكنند كه مستلزم آموزش و اطلاعرساني است.
ساكن يكي ديگر از مجتمعهاي مسكوني كه گويا دل پر خوني هم از برخي همسايگان خود دارد چنين اظهار ميدارد: از زماني كه هدفمندي يارانهها آغاز شد مشكلات آپارتماننشيني همچون تورم و گراني فزوني يافت بطوريكه جان به لبمان كرد.
وي در توضيح مشكل خود ميگويد: تا ديروز مشكل عدم پرداخت به موقع شارژ از سوي عدهاي همسايه بيفكر وجود داشت كه مشكل ديگري به آن اضافه شد و آن مشكل تعداد نفرات كه برخي اگر در يك واحد 6 نفره هستند به دروغ خود را سه نفره اعلام ميكنند از سوي ديگر يك نفرهها هم مدعياند چون تك نفرهاند آب و گاز و برق كمتري نسبت به ديگران مصرف ميكنند پس بايد شارژ كمتري بپردازند وي همچنين ميافزايد: مشكلات به اين دو موضوع ختم نميشود يكي دو نفر از افراد مجتمع شبانهروز كارشان اين شده كه سر راه ورودي به مجتمع بنشينند و تعداد همسايگان را شمارش كنند و يا گوشهايشان را تيز كنند ببينند چه تعداد از افراد با فواصل نزديك حمام ميكنند و به عبارتي آب بيشتري مصرف مينمايند تا به مديريت شكايت كنند كه تعداد فلان همسايه بيشتر است و يا مهمان بيشتري به خانهشان رفت و آمد ميكند.
يكي از كارشناسان حقوقي در امور آپارتماننشيني دراين خصوص به خانوادههاي اينگونه مجتمعها سفارش ميكند كه بهترين راه براي برون رفت از مشكل، پيروي كردن از قانون تملك آپارتمانهاست و اينكه هزينه آب و گاز را براساس مساحت ساختمان پرداخت نمايند و خيال همه را از بابت مشكلات گفته شده راحت سازند.
به گفته اين كارشناس براساس قانون مذكور ديگر هزينهها از جمله دستمزد نگهبان و سرايدار ساختمان و نيز ترميم مكانهاي مشاع از جمله پشتبام بگونهاي ديگر محاسبه و دريافت ميشود.
رئيس هيات مديره يكي از همين مجتمعهاي آپارتماني با بيان اينكه رشدجمعيت و به تبع آن كمبود زمين براي احداث مسكن موجب افزايش ساخت و ساز آپارتمان شده است ميگويد: بايد توام با گسترش آپارتماننشيني فرهنگ اين نوع سكونتها نيز ارتقاءيابد. وي نبود قوانين دقيق و لازمالاجرا و نيز ضعف در فرهنگ آپارتمان نشيني را از دلايل بروز مشكل در زندگي آپارتمان دانسته و ميافزايد: بايد با اطلاعرساني، ساكنين آپارتمانها را با حقوق قانوني و عرفي آنها آشنا كرد.
وي خاطر نشان ميكند كه در زمان حاضر فرهنگ آپارتماننشيني نسبت به گذشته ارتقاء يافته و آپارتمان نشينان روابط اجتماعي و همسايگي بهتري دارند.
يكي ديگر از اعضا هيات مديره يك مجتمع مسكوني با تاكيد بر لزوم تدوين پيوست فرهنگي، براي آپارتمانها ابراز ميدارد: با توجه به اينكه ساختمانهاي آپارتماني روز به روز در حال گسترش است بايد با برنامهريزي دقيق و هدفمند نيازهاي فرهنگي جامعه را دراين نقاط و تراكم مرتفع كرد.
و اما يك كارشناس ارشد جامعهشناسي در اين رابطه اينگونه نظر ميدهد: مسكن يك نياز فطري خانوادههاست و در رديف د يگر نيازهاي اساسي هر خانواه قرا ر ميگيرد. آپارتماننشيني خود يك پديده وارداتي است كه جامعه ما هنوز به طور كامل باآن آشنا نشده است.
وي با بيان اينكه تنها راهحل مشكلات از آنجا كه دادن محيط مستقل براي همه ممكن نيست آموزش شيوه درست زندگي در آپارتمان و پيروي كردن از قانون است ميگويد: اين آموزش ميتواند از طرق مختلف باشد از بخش كتابخانهها و بروشورهاي كوچك گرفته تا برگزاري كلاس توسط شهرداريها در مجتمعها كه مسلماً آموزش رسانهاي از سوي صدا و سيما و ساختن سريالهاي تلويزيوني در اين زمينه كارآمدتر از همه خواهد بود.
اين كارشناس ميافزايد: زندگي در آپارتمان ابتدا مستلزم يادگيري و شناخت فرهنگ مربوط به آن و در نهايت رعايت حقوق ديگران است كه بايد شهرداري در اين امر ساكنين را با آموزشهاي خودياري دهد تا بسياري بايدها و نبايدهاي فرهنگ آپارتمان نشيني در جامعه جا بيافتد.
اكثر كارشناسان در يك جمعبندي ساده معتقدند توافق نداشتن ساكنان در نحوه استفاده از مشاعها، وجود سليقهها و فرهنگهاي گوناگون و نيز اختلاف محسوس اجتماعي ميان ساكنان،همچنين نبودن ضوابط و مقررات مدرن براي طراحي، ساخت و بهرهبرداري از مجتمعها،بيتوجهي ساكنان به حقوق همسايگان و الزام نداشتن آنها به جبران خسارتهاي احتمالي تنهابخشي از مشكلات آپارتمان نشيني است.
در كنار معايب و مشكلات، آپارتمان نشيني محاسني هم دارد. مثل فراهم شدن محيط اجتماعي شايسته براي تربيت بهتر كودكان، چرا كه در اينگونه از منازل افراد ارتباط نزديك با يكديگر دارند، به عبارتي محيطي مساعد براي برخوردهاي اجتماعي مناسب كودكان فراهم ميشود و اين مسئله شامل حال بزرگسالان نيز ميشود،خانوادهها به طور طبيعي شبكه روابط اجتماعي خود و فرزندانشان را گسترش ميدهند و آنها به عضوي از يك خانواده بزرگ تبديل ميشوند. در اين خانواده بزرگ افراد مختلف با مهارتهاي ويژه و گروههاي سني متفاوت زندگي ميكنند كه هر يك ميتوانند اين مهارتها را به ديگران منتقل كنند. به دليل ارتباطات نزديك عاطفي كه بين ساكنين آپارتمانها بوجود ميآيد افراد در كارها به كمك يكديگر ميآيند و زندگي در اين گونه مجموعهها حس همكاري داوطلبانه و مسئوليت پذيري اجتماعي را به خوبي ترويج ميكند.
اما در كنار آن، آپارتماننشيني باوجود شرايط و فرهنگ ويژه زندگي را نيز به همراه ميآورد و بر خلاف خانههاي سنتي،ديگر در آن،خبري از حياط اختصاصي پردار و درخت نيست، خانوادههاي مختلفي در درون يك ساختمان با يكديگر در طبقات و واحدهاي گوناگون زندگي ميكنند و مفهوم چارديواري اختياري كه در خانههاي سنتي همه خانه و حياط آن را در بر ميگرفت محدود به چارچوب آپارتمان ميشود كه حتي راهرو،راه پلهها حياط و پشت بام آن هم مشاع و مشترك است.
با وجود آنكه آپارتمان نشيني سابقه چند ده ساله در ايران دارد اما اگر هر يك از ما نگاهي به وضعيت خود يا اطرافيان خويش بياندازيم به راحتي درخواهيم يافت كه هنوز جامعه ما حاضر نشده است دست از فرهنگ خانههاي سنتي خويش بردارد و به قواعد زندگي آپارتمان نشيني تن دهد.
اين موضوع را از پرداخت نشدن به موقوع فيش آب و برق و گاز ساختمان گرفته تا پرداخت حق شارژ، حفظ نظافت و پاكيزگي محلهاي مشترك،نحوه نگهداري پاركينگ، نحوه پارك خودروها در پاركينگ يا مقابل در ورودي ساختمان، شستن مكرر خودرو در پاركينگ و حتي گذاشتن زباله پشت در ساختمان ميتوان دريافت.
اين در حالي است كه گذاشتن كيسه زباله در مسير عبور افراد يا پشت در ورودي ساختمان علاوه بر ايجاد صحنهاي نازيبا موجب ميشود بوي تعفن آن ديگر ساكنان آپارتمان را آزار دهد. يا شستن خودرو در پاركينگ، علاوه بر ايجاد مشكلاتي در محل،هزينه بيشتري را بر ساكنان مجتمع تحميل ميسازد زيرا معمولاً آب ساختمانها براي همه آپارتمانها مشترك است مشكلات از اين دست بسيار است. مثلاً بارها مشاهده ميشود همسايهاي، كه پاركينگ دارد يا ندارد خودروي مهمانش را هم به پاركينگ مجتمع ميبرد، بدون آنكه به حقوق مالكان ديگر واحدها و نحوه عبور و مرور خودروها چندان توجهي نشان دهد و اينكه ساكن خودروي بزرگتر از حد استاندارد پاركينگ را به محل آورده مشكلاتي براي ديگر ساكنان فراهم ميآورد. يا برخي واحدها از يكسو همه تجهيزات و سيستمهاي حرارتي آپارتمان را روشن نگه ميدارند و در همان حال پنجرههاي ساختمان را باز ميكنند تا هوا متعادل شود بدون در نظر گرفتن افزايش انرژي در اثر هدر رفتن آن و آنهم در شرايطي كه چنين هزينههايي را بطور مشترك همه ساكنان آن مجتمع بايد بپردازند.
زخمي شدن راهروهاي ساختمان، هنگام نقل و انتقال وسايل نيز خود حديث مفصل و مكرري دارد كه همه ساكنان كه حتي يكبار تجربه زندگي در آپارتمان را داشتهاند از آن آگاهند.
از همه اينها كه بگذريم، سر و صداي بچههاي خانواده يا مهمانان آنها است كه معمولاً باعث آزار و اذيت همسايگان شده و گاه اعتراض آنها را برميانگيزد.
اين موارد به روشني نشان ميدهد كه باوجود گسترش روزافزون زندگي در آپارتمانها، هنوز فرهنگ آپارتماننشيني و نداشتن قوانين مرتبط در ايران جانيفتاده است و لذا بالا بردن آگاهي شهروندان از زندگي شهرنشيني و قواعد و اصول آن، زندگي آپارتماننشيني را سهل و ساده ميكند.
در صورتيكه فرهنگسازي انجام شود، شهروندان امنيت اجتماعي را بيشتر احساس ميكند، و در چنين شرايطي است كه ديگر چهارديواري اختياري نيست.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید