به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران مشهد،استاد محمدكاظم محمدزاده با داشتن سه رتبه برتر جهاني و هفت مقام اول داخلي امروز ميهمان شما دوستداران قرآن شده تا تجربيات خود در زمينه رشته قرائت و فضاي قرآني شهرمان را تصويرسازي كند.
استاد، در ابتداي سخن برايمان بگوييد شما از كجا و به چه طريقي با قرآن مانوس شديد؟
من در خانوادهاي مذهبي به دنيا آمدم و از زماني كه خودم را شناختم قرآن در كنارم بود؛ يعني در سنين 5 يا 6 سالگي صوت قرآن در دلم نشست. من آن زمان در محله شيرازي، مسجد حيدريها كفشها راجفت ميكردم و در مراسم قرائت حضور داشتم. در آن زمان اساتيدي همچون آقايان اوحدي، فاطمي، مرحوم طباطبايي كه پيشكسوتان من در رشته قرائت هستند در مسجد قرآن تلاوت ميكردند و من از شنيدن صداي ايشان احساس شعف ميكردم. تا اينكه روزي پشت بلندگو چند آيه خواندم و ديگران با شنيدن صداي من، تشويقم كردند. از همان زمان بود كه در جلسات قرآن شركت مداوم داشتم. همانطور كه مقام معظم رهبري فرمودهاند «جلسات دورهاي قرآن را ترك نكنيد» من هم معتقدم اين جلسات معجزه ميكنند.
مراحل تخصصي رشد شما در زمينه قرائت چگونه اتفاق افتاد؟
تقريبا همه خانواده من از دختر و پسر، به شيوه اي با قرآن مانوس بوده و هستند و شايد محيط خانوادگي يكي از مهمترين دلايل رشد انسانها محسوب شود. در هر حال من از سالهاي 52 به ياد دارم كه چهارشنبهها در مسجد كرامت با مقام معظم رهبري جلسات تلاوت قرآن داشتيم و ايشان نقش بسيار پر رنگي در رشد شاخصهاي قرآني شخصيتهاي برجسته مشهدي داشتند. اين جلسات هنوز هم برگزار ميشود و خود من 20 سال اداره آن را برعهده داشتم؛ اما نخستين سفر خارجي من به سريلانكا بود. شب ميلاد پيامبر(ص) كه قاريان در مساجد قرآن تلاوت ميكردند. به ياد دارم همه مساجد درخواست داده بودند قاري ايراني براي تلاوت بيايد و من در يك شب در هفت مسجد قرآن خواندم.
بعد از آن، مسابقات بينالمللي برگزار شد و من در داخل حرم مطهر نيز بيش از 10 سال جلسهدار بودم . بنابراين تا سال 1364، سه مقام برتر جهاني و هفت مقام اول داخلي را كسب كردم.
يك استاد قاري قرآن بايد چه خصوصياتي داشته باشد، يا به زبان خودماني تر، چه كسي قاري خوب ميشود؟
من ميخواهم در همين جا به نكته بسيار ظريفي اشاره كنم. قرائت در حقيقت، يك هنر است و با تفسير، ترجمه و عمل به قرآن تفاوت دارد. مردم عادي تصور ميكنند كه قاريان قرآن افراد بسيار وارستهاي هستند؛ در حالي كه من در مصر قاريان حاذقي را ديدم كه حتي بر اصول اوليه پايبند نبودند! البته تفاوت اين هنر با ساير هنرها پوشيده بودن با نعمت و بركت است و بيترديد مانوس بودن با پوسته قرآن، روح انسان را جلا ميدهد و باعث صفاي باطن ميگردد؛ اما ميخواهم بگويم قاريان هم از خطا و اشتباه مصون نيستند.
در مورد ملزومات قرائت بايد بگويم؛ نخستين چيزي كه در اين رشته اهميت دارد صداي خوب است. البته ساير موارد مانند ترتيل، تجويد و رعايت نكات ريز 80درصد نمره را تشكيل ميدهند؛ اما يك قاري خوب اگر 20 نمره صدا را نداشته باشد هرگز نميتواند در سطوح بالا پيشرفت كند. لذا از علاقهمندان ميخواهم كه در دوران بلوغ بر تارهاي صوتي خود فشار نياورند و بعد از آن در محضر اساتيد، تست صدا بدهند و اگر متوجه شدند كه صدايشان براي قرائت مناسب نيست در ديگر رشتهها وارد شوند. ما در حال حاضر در رشتههاي قرآني جاي خالي بسياري داريم. به عنوان مثال مجريگري مسابقات و جلسات قرآني، رشتهاي است كه با وجود خلأ بسيار، هنوز براي بسياري از علاقه مندان ناشناخته است.
يك قاري خوب بعد از چند سال تلاش ميتواند حاصل كارش را ببيند؟
به عقيده من قرائت از رشتههاي طولاني در مسير قرآن است كه بايد ريزه كاريها و تجربه فرد قاري در خصوص آن بالا باشد و اين جز با شركت مداوم در جلسات حاصل نميشود؛ لذا شايد بتوان گفت اگر يك حافظ قرآن بعد از پنج سال نتيجه ميگيرد، يك قاري بايد 20سال جلو قرآن زانو بزند تا لايق عناوين ملي و بينالمللي باشد.
با توجه به مسابقاتي كه تاكنون شركت كردهايد مشهد و قاريان مشهدي چه جايگاهي در سطح كشور را به خود اختصاص ميدهند؟
جايگاه قاريان مشهد در مقايسه با جمعيت شهرمان از همه شهرهاي كشور حتي پايتخت هم بالاتر است؛ اما آنچه در اين ميان پيشكسوتان را آزرده خاطر كرده، وجود امكانات در تهران است. به عبارت ديگر برخي جشنوارهها و تقديرها در شهر تهران صورت ميگيرد كه شهرستانها هرگز از آن مطلع نميشوند كه اين به نظر من نوعي بيعدالتي است. شهر مشهد به دليل بركت وجود امام رضا(ع) و عنايت مقام معظم رهبری، در بين ساير شهرها برتري يافته وگرنه اغلب قاريان نمونه بعد از مدتي به تهران ميروند و اين براي كشور ما خوب نيست.
استاد، در جايي گفته بوديد قاريان ديده نميشوند! آيا اين موضوع نيز به شهر و محل سكونت قاري بستگي دارد؟
در شهر مشهد برخي مديران كل در رشتههاي مرتبط هنوز قاريان اين شهر را نميشناسند شايد باورتان نشود كه حتي من هم تاكنون چهره بسياري از اين بزرگواران را زيارت نكردهام.
شما تصور كنيد چگونه يك مدیر از حال چهرهها و مسئولان شهر با خبر است اما در حوزه قرآن هنوز اين فراگيري ديده نميشود! مگر امكان دارد مسئولان برتر ورزشي شهر مشهد خداداد عزيزي را نشناسند؛ اما اينكه چرا قاريان قرآن اينقدر از نظرها دور افتادهاند را نميدانم.
چنين شرايطي باعث فاصله نسلها و بي انگيزگي ميشود، شما تصور كنيد وقتي براي برگزاري مسابقات قرآن در شهر مشهد كه هزينه تهيه بليت هم ندارد از من و ساير هم ردههايم دعوت به عمل نيامده چه كسي ميخواهد صندليهاي اول سالن را پركند؟ حتي در خصوص نحوه برگزاري مسابقات هم از ما نظرخواهي نميشود. آيا تازهكاران ميتوانند در اين فضا راه خود را بيابند؟ متأسفانه در مشهد كم كاري ميشود و از برخورد تخصصي در اين رشته خبري نيست. ما اعتقاد داريم احترام امامزاده را بايد متولي نگه دارد؛ اما گويا متوليان شهر مشهد امروز سرشان خيلي شلوغ شده است.
قاريان از رسانهها چه توقعي دارند؟
رسانه، پيشاني يك جامعه است. شما دقت كنيد كه چگونه مطبوعات عكس هنرپيشهها و ورزشكاران را در صفحات اصلي قرار ميدهند؛ اما قاريان نمونه ما براي همگان ناشناخته اند. من از رسانهها ميخواهم كه براي قرآن بيش از ديگر رشتهها وقت بگذارند و شخصيتهاي برتر قرآني را به مردم كشور معرفي كنند. تنها با اين روش انگيزه و شور قرآني در كشورمان فراگير خواهد شد.
بهترين خاطره قرآني شما در طول اين سالها چيست؟
سال 58 كه براي مسابقات قرآن به مكه رفته بوديم. بعد از مسابقه به مدينه مشرف شديم، در آنجا آقاي جعفر سبحاني، يكي از بزرگان شيعه محله نخاولي با ما همراه بود. ايشان به زبان عربي تسلط داشت. در شب ضيافت مدينه ميزبان از تيم تداركات ميخواهد كه قبل از شام قرآن تلاوت شود و آقاي سبحاني سريعا نام ايران را آورد و مرا راهي محل تلاوت كرد. من در بين آن همه قاري از كشورهاي مختلف شروع به تلاوت آيههاي انا انزلناه كردم و باورم نميشد كه همه حضار بعد از تلاوت من چشمهايشان پر از اشك شده بود. ميزبان به خاطر اين اتفاق تاثيرگذار به همه قاريان هديه اي گرانبها داد و من به خاطر عنايت خدا براي بالا بردن نام ايران با صداي ناچيزم هميشه بر خود ميبالم.
در پايان اگر بدانيد كه جمعي از تازه كاران رشته قرائت اين گفتگو را ميخوانند، چه نصيحتي به ايشان ميكنيد؟
در معناي حقيقي، قاري شوند. قاري شدن رسم و رسوميدارد. من هميشه مثال ورزشكار خوب كشورمان تختي را ميزنم، تختي با كشتي، تختي نشد! از تختي پرسيدند هنگام گرفتن مدال چه حسي داشتيد در پاسخ گفت: كاش براي گرفتن مدال سرم را بيشتر خم ميكردم. امروز قاريان قرآن زير ذرهبين هستند؛ بنابراين توصيه ميكنم هميشه ظاهري آراسته و پاكيزه داشته باشند و در عين حال به لحاظ باطني سعي كنند در شأن يك قاري قرآن رشد كنند. هرچه مقامشان در اين رشته رفيعتر شد متواضعتر باشند كه تنها در صورت خيرخواهي براي ديگران، خيري به ما خواهد رسيد /س