به گزارش خبرنگارباشگاه خبرنگاران اراک قهوه خانه ها در دوره صفویه به تدریج شكل می گیرند و به مكانی فرهنگی تفریحی تبدیل می شوند و با شكل گیری نقالی، نقاشان شاخص كاشی به تصویر كردن صحنه های این نقل های قهوه خانه ای روی می آورند.
آنچه در زیر می آید نگاهی به نقاشی قهوه خانه ای و جایگاه فرهنگ و باورهای اسلامی در این شاخه از هنر سنتی ایرانی است.بیشتر نقاشی های قهوه خانه ای براساس داستان های پهلوانی، مذهبی و اسطوره های ایرانی كشیده می شده اند و به میل قهرمان سازی مردم دوران خود پاسخی مناسب می داده اند.البته نباید مكان این نقالی ها را فقط به قهوه خانه ها محدود كرد؛ تكیه ها، حسینیه ها و هر جا كه محل مناسبی برای جمع شدن و حكایت گفتن بود، نقاشی قهوه خانه ای به عنوان ابزار كار نقال كاربرد پیدامی كرد.
اگر بخواهیم از چهره های شاخص این نوع نقاشی در دوره های مختلف نام ببریم، باید از كسانی مثل علی رضا قوللرا آغاسی، فتح اله قوللرا آغاسی، حسین قوللرا آغاسی، محمد مدبر، احمد خلیلی فرد، حسین همدانی و حسین تفتی یاد كنیم كه آثارشان حول سه محور روایت های حماسی، مذهبی و بزمی می چرخد.آنچه در نقاشی های قهوه خانه ای به نمایش درمی آید سواركاران با اسب های پرهیبت و طمطراق است كه بیشتر از زورمندی ، مهربان و وفادارند؛ در گوشه ای دیگر اشقیاء از وسط به دو نیم شده اند و فرشتگان بر فراز مردی زیبارو كه كودكی چند ماهه بر یك دست و نیزه ای در دست دیگرش و سلحشوری با پرچم نصر من الله و فتح قریب و مشكی بر دوش و تیرهای بسیاری كه بر پیكرش فرو رفته اند.در گوشه ای از همان پرده زنانی بر پیكران بی سر شیون می كنند و نوشته ای بر فراز تابلو «هل من ناصر ینصرنی» این مضامین، سوژه و محتوای بخشی از جدی ترین تمایل نقاشی ایران طی 2 قرن را شكل دادند و هرچند به شكل آكادمیك و رسمی ترویج نشدند اما توانستند خود را به جامعه فرهنگی تحمیل كنند.
به غیر از همزمانی با عصر مشروطه، خیالی سازان پرده های مذهبی و مردمی نوجویانی بودند كه هنر مشروطه را پیش از جنبش سیاسی آن بنیان نهادند.
به نقل از جابر عناصری قدیمی ترین پرده عاشورا متعلق به نقاشی به نام ناطق است كه در دوره زندیه مصور شده است. دراین پرده هرچند طراحی پرتره و شمایل ها به اندازه سال های پرفروغ نقاشی قهوه خانه ای پیشرفت ندارد و طراحی و رنگ گذاری در سطحی ابتدایی قرار دارد اما تمامی نشانه های این جنس نقاشی از قبیل نوشته های توضیحی، تركیب بندی های چند موضوعی و مهمتر از آن قالب روایی (درام) در آن به چشم می خورد.
پرده مذكور به 7 بخش مجزای روایی تقسیم شده است: 1) لشكر عمر سعد،2) خیمه گاه،3) بنت حضرت قاسم،4) صحنه نبرد علی اكبر،5) آب آوردن از فرات،6) قتلگاه و 7) حضرت اباعبدالله.
اگر بخواهیم از چهره های شاخص این نوع نقاشی در دوره های مختلف نام ببریم، باید از كسانی مثل علی رضا قوللرا آغاسی، فتح اله قوللرا آغاسی، حسین قوللرا آغاسی، محمد مدبر، احمد خلیلی فرد، حسین همدانی و حسین تفتی یاد كنیم كه آثارشان حول سه محور روایت های حماسی، مذهبی و بزمی می چرخد.
همین روش تقسیم بندی تركیب بندی (هرچند به اشكال دیگر و گاه مانند مدیر با الهام از تصاویر استریپ به شكل روایت خطی و با استفاده از شماره گذاری تصاویر) تا آخرین تصاویر معاصر ادامه می یابد. اصولا نقاشان پرده های عاشورا از اسلوب و الگوهای ثابت بصری خارج نشدند. برای مثال حضور فرشتگان بر فراز قتلگاه در تمامی این تصاویر وجود دارد.به نظر می رسد پایبندی آنان به روایت های ادبی از این واقعه موجب شده است تا خود را ملزم به روایت بدون دخل و تصرف بدانند و هرآنچه شنیده اند را با ایمان قلبی روایت كنند.در اینكه نقاش و سفارش دهنده هر دو در یك رفتار دینی مشاركت كرده اند و این عمل را به نوعی عبادت و ادای فرایض می دانند شكی نیست. روح ستایشگری و مدح خصایص انسانی و والامقامی امام حسین و دیگر معصومین در این پرده ها و نكوهش خشونت، پلیدی و ناجوانمردی از جانب لشكر كفر به عنصر اصلی روایت پرده های عاشورا بدل شده اند.
به نظرمی رسد این هنر به عنوان جدی ترین حركت هنر مردمی در عصر خود توانسته بود به زبانی گویا در انتقال احساسات جمعی ایرانیان بدل شود.«كربلا بیش از آن اندازه كه نمایشگاه شقاوت و بدی و ظهور پلیدی بشر باشد، نمایشگاه روحانیت و معنویت و اخلاق عالی و انسانیت است كه برخی كمتر به آن توجه دارند و به عبارت دیگر اباعبدالله الحسین (ع)، اباالفضل العباس و زینب كبری قهرمانان داستانند، نه شمر و سنان و خولی.»این توصیف علامه مرتضی مطهری از كربلا دقیقاً شرح ادبی همان تصاویری است كه امروز با نام پرده های شبیه خوانی می شناسیم. روح استبدادستیزی كه در این تصاویر مردمی به شكل نفی هرگونه شقاوت و خشونت به وجود می آید بعدها به شكل جریانی شیعی در ایران ظهور می كند كه تظلم خواهی و احیای خون شهیدان كربلا را مبدأ حركت های اجتماعی و سیاسی خود قلمداد می كند.این پرده ها به دلیل اینكه به سبب نیاز آئینی مردم به وجود آمده بودند بیش از هر جنس نقاشی دیگر در ایران توانستند با عموم مردم ارتباط برقرار كنند و این رابطه آن قدر تنگاتنگ می شود كه پس از چندی باورهای شفاهی و انتظارات آیینی و دینی مخاطب به حوزه مصورسازی وارد و توسط نقاش به تصویر در می آید. پرده هایی كه از حكایت و قصص شفاهی و مردمی به وجود آمده اند امروز در میان این مجموعه كم نیستند كه بیشتر از آن كه بر روایات معتبر دینی استقرار داشته باشند در جهت جلب توجه مخاطب مصور شده اند./س