و (ای رسول ما) هر گاه دیدی که بعضی از بندگان ما به طعن و طنز از آیات ما سخن میگویند از ایشان روی بگردان تا در سخنی دیگر وارد شوند و اگر شیطان این مراقبت را از یاد تو برد، البته پس از آنکه فرمان خدا را به یاد آوردی دیگر با ستمکاران مجالست مکن
*خداوند به رسولش درس تعلیمات اجتماعی میدهد. درس این است که نباید با غافلان و مغرضان در محافل تندخویی کرد و ناگهان سخن ایشان را برید و خشم مجلس را ترک گفت بلکه ادب اجتماعی ایجاب میکند که شخص گویندگان مغرض را با بی اعتنایی و همراهی نکردن با ایشان موضوع را عوض کند.
*لطیفه شیرین این آیه رفتار محبت آمیز خداوند است که چون پدری مهربان با فرزند خویش میگوید: اگر شیطان خدا را از خاطرت برد و با جمع همقدم شدی خداوند آن مداخله شیطانی را بر تو نخواهد گرفت به شرطی که بی درنگ پس از به یاد آوردن خدا و آگاهی از کار زشت مجالست با بدان را ادامه ندهی.
*میبینیم که خداوند مومنان را به مجادله و منع و طرد بحث و گفتگوی حاضران دعوت نکرده زیرا مجادله با مغرضان بی فایده است. تنها با کسی باید بحث کرد که در جستجوی حقیقتی میگردد.
* «جدال و مراء» موجب تقویت و اهمیت یافتن سخنان حریف میشود و در اقناع و تغییر نظر ایشان موثر نخواهد بود. این نکته بسیار مهمی است رعایت آن در بحثها خردمندانه است.
*از بهترین مصادیق امر به معروف و نهی از منکر دوستی با نیکوکاران و دوری از بدان است. بدان باید حس کنند که هیچ انسان شایسته ای با آنان نشست و برخاست نمیکند و چاره ای جز مصاحبت با بدان نخواهد داشت.
*از سقراط پرسیدند کی ظلم و جور از عالم بر میافتد و عدالت حاکم میشود؟ گفت: زمانی که ظلمی بر کسی میرود آنها که ظلم بر ایشان وارد نشده همان قدر متغیر و رنجیده شوند که شخص ستمدیده.