وبلاگ گیلاس خانومی هستم در خاطرات خود به ارتباط کار افراد با هوش و تحصيلاتشان اشاره کرده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران  ،چند وقت پیش یه چیزی حدود هفت، هشت ماه پیش بود که یک روز که عجله داشتم ماشین رو آمدم بگذارم جلويکي از پاساژ ها که پارکبان داره. داشتم ماشین رو قفل میکردم که پارکبانه دوید امد جلو و گفت اول پولش رو بده بعد برو. گفتم نمیدونم چقدر کارم طول میکشه بگذار باشه برگردم پولشم میدم. گفت نه الان بده. حداقل هزار بده. حداقل ۵۰۰ بده. میدونید من ادم خسیسی نیستم و یک موقع های یک پولهای همینطوری میدم میره ولی این پارکبان ها عجیب برای من زور داره پولش. خیابون رو هم کرایه میدن یعنی!!! البته من از اینهای نیستم که پولشون رو ندم یا فرار کنم اما همونی هم که میدم با ناراحتیه و نارضایتی! به هر حال اون روز منم از اون دنده بلند شده بودم و پول ندادم و یواش یواش دعوامون شد. منم عجله داشتم که مثلا دیرمم شده بود!! اخر به جای رسید که دو هزار تومنی که گذاشته بودم تو دستش رو از تو دستش کشیدم و برگشتم نشستم تو ماشین و رفتم یکمی جلوتر تو پارکبان بعدی پارک کردم و با خشم رفتم دنبال کارم.

چند روز پیش طبق معمول من دیرم شده بود و با عجله دنبال جای پارک بودم و غیر پارکبان دارهاش  هم جابراي پارک نبود. همینطوری ماشین رو بردم و گذاشتم تو همون قسمتی که که این مرده مسئولش هست. بعد از ظهر که برگشتم دیدم داره میاد منم کنار ماشین ایستادم و پولم رو داشتم در میاوردم. امد و قشنگ سلام و علیک کرد و گفت شما از من ناراحتی؟!!!!

من فقط با فک پایین افتاده نیگاش کردم و گفتم من رو یادته؟ گفت من اون روز اشتباه کردم. من فقط با چشای انقدر شده از پشت عینک دودی بهش زل زده بودم و خوشبختانه چون دهن بازم پشت عینک نبود معلوم بود متعجبم و اونم از تعجب من خنده اش گرفته بود.

پول پارکبان رو دادم و از اون روز ذهنم خیلی مشغول این آدم میشه! فکر کن یک پارکبان که روزانه چندین تا ادم میبینه و باهاشون درگیر میشه بعد چند ماه بلافاصله یکیشون رو به جا بیاره. ( من میدونم الان همتون غیر من این توانایی رو دارید که اگر یک نفر رو چند ماه قبل دیده باشید بلافاصله یادتون بیاد که این کی بود!)

میدونید چی برای من ناراحت کننده بود؟ در طول سابقه کاریم بارها با مدیرانی برخورد کردم که حتی وقتی باهاشون کار هم کردم بعد من رو نمیشناختن. یعنی همین الانم یه مدیر داریم من بعید میدونم حتی بعد اینکه با هم عکس انداختیم من رو بشناسه!! اونوقت یک ادم با اون حافظه میشه پارکبان. ادم باهوشیه سریع ضرب میکنه و میگه چقدر پول باید بدی و چقدر کم دادی و چقدر زیاد. دیگه شناخت ادمهای باهوش کار شاقی نیست اما واقعا حس کردم جای این ادم اینجا نیست.

میدونید که من به بدبیاری مطلق اعتقادی ندارم و میگم همیشه فرصت و شانس هم میاد سراغت و این تویی که یا ازش استفاده میکنی یا نمیکنی. برا همین دلم نسوخت که چرا این ادم الان در این جایگاه هست .دلم از این سوخت که چرا این ادم الان در این جایگاه هست! ( بینشون فرقه واقعا)

برچسب ها: پارکبان ، وبلاگ ، گیلاس ، خانوم
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.