به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، عقیلی از سن 8 سالگي به موسيقي علاقمند شد و از طريق مادر و برادرش كه پيانو مي نواختند، با سازهاي مختلفي چون پيانو و تنبك آشنا شد و نزديك به 24 سال است كه عاشقانه در راه موسيقي گام برمي دارد.
عقيلي در سال 1372 وارد هنرستان موسيقي شد و در آن جا با اساتيد مختلف موسيقي آشنا و با ديپلم سنتور از هنرستان موسيقي فارغ التحصيل شد.
اين خواننده جوان عرصه موسيقي سنتي از سال دوم به بعد به آواز ايراني علاقمند شد و نزد استاد صديق تعريف،به مدت 6 سال رديف آوازي را فرا گرفت.
همسر سالار عقيلي ، حرير شريف زاده نوازنده پيانو است و به گفته عقيلي،در حال حاضر در بين جوان ها تنها كسي است كه سبك مرتضي خان محبوبي را در پيانو مي نوازد و همچنين باعث نخستين كنسرت وي نيز،همسرش بوده است.
خواننده اركستر ملي ايران كه سابقه كار با گروه دستان، گروه راز و نياز و ارشد تهماسبي را دارد و همچنین خواننده تيتراژ سريالهاي تبريز در مه، دختري به نام آهو، سالهاي مشروطه و... نیز هست. آخرین تیترازی که با صدای او از سیما پخش شد سريال «سايه سلطان» بود که روي آنتن شبكه دوم سيما بود.
عقیلی بيش از پنج سال نزد صديق تعريف به فراگيري آواز پرداخت و امروز علاوه بر اجرا، ضبط آثار موسيقي در آموزشگاه و هنرستان موسيقي نيز مشغول كار است.
با سالار عقيلي در مورد تيتراژهاي سريالهاي تلويزيوني – كه اين روزها طرفداران بسياري در ميان علاقهمندان مجموعههاي تلويزيوني دارد - و مسائلی دیگر صحبت كرديم که می خوانید.
شما در سالهاي اخير تيتراژهاي مختلفي را براي سريالهاي تلويزيوني اجرا كرديد؟- بله، همينطور است.
فكر ميكنم حدود هفت يا هشت تيتراژ...؟
- بله، فكر ميكنم هفت تيتراژ را تا به حال خواندهام (اگر اشتباه نكنم). اولين كارم سريال حجر بن عدي بود كه آهنگساز آن جناب مجيد انتظامي بود. بعد از آن سريال شهريار را با استاد فرهاد فخرالديني كار كردم. پس از آن سريال پريدخت را با آقاي آريا عظيمينژاد كار كردم. بعد از آن مجموعه «شيخ بهايي» با آهنگسازي آقاي مجيد انتظامي، سريال «سالهاي مشروطه» به كارگرداني آقاي ورزي را به آهنگسازي دوست عزيزم آقاي ستار اوركي كار كردم. سريال «تبريز در مه» را با آهنگسازي آقاي بابك زرين كار كردم. سريال دختري به نام آهو را نيز با آقاي ستار اوركي كار كردم.
درحال حاضر هم سريال «سايه سلطان» با صداي شما در تيتراژ، روي آنتن شبكه دوم سيماست؟- بله، سريال سايه سلطان را آقاي «بهنود يخچالي» آهنگسازي كرده است.
شما از معدود خوانندگاني هستيد كه تيتراژ گونههاي مختلفي از سريال را در ژانرهاي متنوع تجربه كردهايد. مبناي شما در انتخاب يك سريال و قبول خوانندگي تيتراژ يك اثر چيست؟- مهمترين فاكتور براي انتخاب قطعاً خود سريال است و بازيگراني كه در آن ايفاي نقش ميكنند. من هميشه ابتدا سؤال ميكنم چه كساني در اين سريال بازي ميكنند. آهنگ را ميشنوم و اگر اثر با روحيات و فضاي كاري من سازگار باشد، ميخوانم. سوم و مسئلهاي كه از همه مهمتر است، ديدن بخشي از سريال است كه حتماً از دوستان ميخواهم براي من بفرستند تا با فضاي كار آشنا شوم.
درواقع با ديدن بخشهايي از سريال به تم قصه و نحوه روايت داستان نزديك ميشويد؟- بله، اصولاً بخشهايي از قصه را با همين مقصود ميبينم!
در اين سالها بهكرات ديده شد كه تيتراژ برخي آثار هيچ مطابقت و شباهتي با فضا، تم و قصه سريال ندارد.- بله، من هم ديدهام كه حتي گاه سريالي خيلي قوي است، ولي موسيقي چندان قوي و مؤثري ندارد و برعكس گاه ميبينيم كه سريالي بسيار ضعيف، از يك موسيقي بسيار خوب برخوردار است. اين مسئله به آهنگساز و كارگردان بستگي دارد كه چگونه انتخاب ميكنند و چه مبنايي براي انتخاب دارند.
شما هرگز به دنبال بازخورد كارتان (به خصوص در بحث تيتراژ مجموعههاي تلويزيوني) بودهايد؟ـ بله، مسلماً ما به دنبال بازخورد هستيم و قطعاً اين كار را بيشتر بر مبناي ديدن بازخورد مخاطب انجام ميدهيم، چون به لحاظ مالي نميتوان روي آثار چندان حساب كرد، چون در ايران آنقدر دستمزدها پايين است كه نميتوان روي آن حساب ويژهاي باز كرد. در حقيقت اگر من خوانندهاي بودم كه در خارج بزرگ شده يا آنجا به دنيا آمده بودم، الآن آدم ثروتمندي بودم. (ميخندد)
چقدر موفقيت يك سريال در تيتراژ آن و البته موفقيت و تأثير تيتراژ در موفقيت خود سريال ميتواند تأثير گذار باشد؟ـ به نظرم حتماً تأثيرگذار است.
در كارنامه خود شما وجود دارند مجموعههاي ضعيفي كه به خاطر تيتراژ موفق ديده شدهاند يا حتي تنها تيتراژ آن شنيده شده است؟ـ به مسئلهاي جالب اشاره كرديد. تا به حال به اين موضوع كه يك تيتراژ خوب ميتواند سطح سريال را بالا ببرد يا خير فكر نكرده بودم، اما بارها شنيدهام گفتهاند ما فلان سريال تلويزيون را نگاه نميكنيم، تنها منتظر هستيم صداي تو پخش شود كه البته اين نظر لطف دوستان است، كمتر شنيدهام تيتراژي كمك كند به موفقيت سريال، چون بيشتر ميشنوم ميگويند سريال ضعيف را اصلاً دنبال نميكنند.
اين واقعيتي است كه وجود دارد و اگرچه اميدوار هستم اين طور نباشد، اما در كل بايد بگويم سليقههاي مردم با يكديگر متفاوت است. يك غذا را به طور مثال هزار نفر دوست ندارند. هر كس يك مذاق دارد. به همين دليل است كه شما وقتي به رستوران ميرويد، منو جلوي شما ميگذارند وگرنه يك نوع غذا را ميآوردند و ميگفتند ميل كن!
سريال، فيلم و حتي موسيقي سلايق مختلف را جذب ميكنند. شما وقتي وارد يك مغازه ميشويد، انواع و اقسام سيديها هست؛ يكي پاپ دوست دارد، يكي جاز، يكي راك و ديگري سنتي و ... ما نميتوانيم كسي را مجبور به شنيدن موسيقي كلاسيك كنيم، در حالي كه او عاشق موسيقي سنتي است. اين مسئله در خصوص سريالهاي تلويزيون هم وجود دارد.
بارها ديدهام دوستاني سريال «تبريز در مه»را دوست داشته و برخي هم رد كردهاند. خيليها سريال «دختري به نام آهو» را دوست داشتند و خيليها هم نه. اصولاً سلايق مردم با هم فرق ميكند و ما نميتوانيم بگوئيم تنها بايد براي اين سليقه، موسيقي ساخته، سريال توليد يا تيتراژ خوانده شود. اين غلط است.
به هر حال وقتي يك كارگردان ميآيد و سريال را ميسازد، زحمت ميكشد و شايد يكي ـ دو سال روي يك سريال به لحاظ فيلمنامه و دكوپاژ كار كند و زحمت بكشد. پس درست نيست فردي يك شبه بيايد و تمام زحمات يك گروه را رد كند. به نظرم اين مسئله يك كملطفي است به يكسري انسان زحمتكش كه براي اثري زحمت كشيدهاند.
به نظرم هر كس كه كار هنري ميكند، احترام دارد و احترام گذاشتن به يك هنرمند از وظايف ما محسوب ميشود كه بايد به آن تفكر احترام بگذاريم. به هر حال اين اثر تفكر يك انسان است، هر چند ضعيف باشد شك نكنيد براي توليد يك اثر، زحمات بسياري كشيده ميشود. مگر يك سريال نود شبي يك شبه توليد ميشود!!؟
ما در جريان توليد يك اثر و زحمات شبانهروز يك گروه در سرما و گرما هستيم و ميدانيم افراد چقدر بايد از جان مايه بگذارند تا مثلاً سريالي ساخته شود.
يك بازيگر گاه مدتها در سرما و گرما بايد انتظار بكشد تا نوبت حضورش جلوي دوربين برسد و كلي تيم صحنه و لباس، تداركات و... نيز به همين شكل. ما نبايد نظر شخصيمان را كه محترم هم هست به كل كار تعميم بدهيم! به نظر من هر كسي كه در راه هنر و اعتلاي فرهنگي زحمت ميكشد، حالا چه خوب و چه بد (چون اين سليقهاي است) داراي احترام است و بايد به او احترام گذاشته شود.
شما فارغالتحصيل بازيگري تئاتر هستيد. چرا هيچگاه به سمت اين حرفه وسوسه كننده نرفتيد در حاليكه تحصيل كرده آكادميك رشتهاي هستيد كه اين روزها هر كس از راه ميرسد، نام آن (بازيگر) را روي خود ميگذارد؟ ضمن اينكه شما تمام فاكتورهاي بازيگري را به لحاظ صدا، فيزيك، تيپ و... دارا هستيد.ـ (ميخندد) خواهش ميكنم! من زمانيكه بچه بودم، در زمان دبستان يكي ـ دو تئاتر بازي كردم كه البته در سطح همان دبستان بود. چند موسيقي تئاتر هم در دوران تحصيل تجربه كردم. دو ـ سه نمايش و دو فيلم سينمايي هم پيشنهاد شد كه رد كردم.
چرا؟ـ ميترسيدم! ميترسيدم به كار لطمه وارد كند!
اين كاررا يك ريسك ميدانيد؟ـ بله، اخيراً هم يك فيلم سينمايي پيشنهاد شده كه هنوز سناريوي آن را نخواندهام.
يعني ممكن است بالاخره شما را جلوي دوربين هم به عنوان بازيگر ببينيم؟!ـ اگر يك سناريوي خوب و قوي پيشنهاد شود احتمال دارد بازي كنم! قطعي نميگويم! قبول ميكنم، البته اگر به ايدهآلهاي من نزديك باشد.
حس ميكنم ترجيح ميدهيد بازي نكنيد؟ـ بله، چون نگران هستم به كار اصليام صدمه بزند. برعكس بسياري از دوستان بازيگري كه ميآيند و خواننده ميشوند و برعكس، خوانندگان و نوازندگاني كه بازيگر ميشوند! من از اين كار خوشم نميآيد. هر چند اگر روزي بازي كنم، كسي چيزي نخواهد گفت، چون تحصيلكرده رشته بازيگري هستم! البته موسيقي هم خواندهام.
نكته جالب در مورد شما اين است كه سالها با صديق تعريف كار كردهايد كه او هم تحصيلكرده رشته نمايش است!؟ـ بله اما اين ماجرا كاملاً اتفاقي بوده است.
و به عنوان سؤال آخر، وضعيت و جايگاه اين روزهاي تيتراژ در سريال ها را چگونه ميبينيد!؟ آيا وسواس بيش از پيش سياستگذاران سيما در بحث تيتراژ (به لحاظ انتخاب ترانه و خواننده) در بحث كيفي هم مؤثر بوده است؟ـ من پيشرفت چنداني نديدم همانطور كه بوده، الآن هم هست!
منبع:بانی فیلم
اینکه به عنوان یکی از طرفداران پروپا قرصشون خاهش میکنم بازیگر نشن!! دلم میخاد همیشه اون وجهه خواننده سنتی و اصیل ایرانی رو حفظ کنند ... اینکه مرتب بازیگرا یا خواننده ها و کلن اقشار مختلف وارد حرفه هم میشن اصلن دلچسب نیست وحتی نگران کننده است! ... یک نام و یک تصویر ماندگار تو یک حرفه خیلی قشنگ تره ... یاعلی