به گزارش خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران؛ هر چه به زمان برگزاري يازدهمين انتخابات رياست جمهوري نزديک ميشويم، تعداد ديدارهاي مناسبتي چهرههاي سياسي کشور با گروههاي مختلف مردمي از جمله فرهنگيان، دانشجويان و... يکي پس از ديگري افزایش مييابد.
در اين ميان محمد خاتمي نيز به دنبال جذب حداقلي گروههاي مردمي و موضعگيريهايي متناسب با شرايط روز است. خاتمي اين روزها با استفاده از کليد واژه انتخابات آزاد ، "مردمسالاری" قصد ورود به انتخابات را دارد همان کليد واژه اي که رضا پهلوي،جهانشاهي و... از آن پيشتر سخن گفته بودند.
محمد خاتمی در آخرين ديدار خود با تعدادی از دانشجویان که در روز دوم آبان 1391 در حیاط دفتر کارش برگزار شد، مدعي شده است: "من در انتخابات سال 88 هیچگاه از واژه تقلب استفاده نکردهام(!)"
واژهها و عبارات منتخب محمد خاتمي در اين روزها، بايد بتواند مسير سنگلاخ بازگشت طيف منتسب به وي را، به سوي انتخابات هموار کند. اینکه خاتمی"طرح ادعاي تقلب در انتخابات" را پس بگیرد، انتظار میرفت چرا که حرکت به سمت انتخابات با چنين انگي بر پيشاني اصلاحات تقريبا غيرممکن است.
اما سوال اينجاست، مخاطبان سخنان اخير خاتمي اين برائت وي از" طرح ادعاي تقلب در انتخابات" را تنها به استناد اينکه "هیچگاه از واژه تقلب استفاده نکردهام" ميپذيرند؟!
هدف خاتمی در اینجا از ارایه پیشنهاد تشکیل «هیأت بیطرف»، در حقیقت برداشتن اولین گام برای دور زدن قانون اساسی و بیاعتبار کردن نهادهای قانونی از جمله شورای نگهبان و وزارت کشور بود؛ این نظریه بعدها به شکل کاملتری در قالب طرح «رفراندوم» از سوی خاتمی ارایه شد و نشان داد که وی هنوز نقشه ابطال انتخابات را در سر دارد.
بله؛ محمد خاتمی در
فتنه 88 هیچ گاه در مواضع، سخنرانیها و بیانیههایش از واژه «تقلب» استفاده نکرد، اما تمام مواضع و اظهارات وي پيش از برگزاري انتخابات 88 و در جريان فتنه 88 تماما حول محور عدم تمكين به نتيجه انتخابات و راي مردم بود به گونهاي كه در مواضع و اظهارات وي، پيگيري درخواست گستاخانه "ابطال انتخابات" موج ميزند؛ حال با اين اوصاف بايد از خاتمي پرسيد كه اگر وي قائل به وقوع "تقلب" در انتخابات 88 نبوده (بنابر ادعاي اخير خاتمي) پس بر چه اساسي خواستار "ابطال انتخابات" به عنوان كف خواسته خود و دوستان فتنهگر خود شده بود؟!
هر چند كه كليگويي، محافظهكاري و ترس، عدم شفافيت در مواضع و گفتار از ويژگيهاي خاص محمد خاتمي پيش از انتخابات 88 محسوب ميشود اما فتنه 88 فرصتي شد كه محمد خاتمي تا حدي پوسته منافقانه خود در ادعاي دفاع از نظام و انقلاب را بشكند و برخلاف مشي سابق خود، بيپروا و گستاخانه شمشير به چهره نظام و انقلاب بكشد به گونهاي كه خاتمي در كارزار فتنه 88 تا درخواست ابطال انتخابات، حمايت تام از آشوبگراني كه جان و مال مردم را براي ماهها مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند، همدستي و همراهي كامل با ايادي رژيم صهيونيستي و آمريكا براي سرنگوني نظام جمهوري اسلامي ايران و ... نيز پيش رفت.
اما خاتمي پس از فروكش كردن آتش فتنه و "خلع يد" شدن دوستان و همراهان آشوبگر و فتنهگر خود، تازه متوجه بزرگترين اشتباه محاسباتي استراتژيك طول عمر سياسي خود شد به گونهاي كه حوادث و اتفاقات 88 و نقش مستقيم محمد خاتمي در آن، ديگر مفر و گريزي براي حك شدن لقب "سران فتنه" بر پيشاني خاتمي باقي نگذارد و تا امروز تمام تلاش خاتمي براي فرار از عواقب كرده خود در فتنه و حتي اعلام برائتهاي جسته و گريخته وي از چهرههاي تندرو و شاخص جنبش به اصطلاح سبز و ادعاي مضحك اخير وي مبني بر اينكه "من در انتخابات سال 88 هیچگاه از واژه تقلب
استفاده نکردهام" نيز راه به جاي نبرده و نخواهد برد.
انتهای پیام/