به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، گرث پورتر ستون نويس
روزنامه واشنگتن پست فاش كرد كه در سال 1998 ميلادي (1377) دولت بيل
كلينتون مدعي ساخت سلاح هستهاي در ايران شد اما دولت ايران با رد اين ادعا
از دولت امريكا براي بررسي برنامه هستهاي ايران دعوت كرد كه پنتاگون اين
پيشنهاد را نپذيرفت.
گرث پورتر به گزارش واشنگتن پست، در سال 1998، به گفتهي یک دانشمند
هسته ای که این ماموریت را سازماندهی کرده ، وزارت دفاع امریکا ، طرح پیشنهادی هیاتی از متخصصان برجستهي هسته ای این
کشور را برای بررسی برنامه هسته ای ایران به دعوت دولت تازه انتخاب شدهي محمد
خاتمى رئیس جمهور وقت ایران وتو کرده است.
به گفتهي دکتر بهراد
نخئی
دانشمند هسته ای، با وجودی که به پنتاگون پیشنهاد
شد تا یک یا چند تن از دانشمندان هیات اعزامی را به انتخاب خود تعیین کند، باز هم پنتاگون
به ماموریت این هیات اعتراض کرد.
وتو کردن
هیات دانشمندان هسته ای توسط پنتاگون نویدبخش ترین ابتکار عمل دولت خاتمى را در
مورد گرم کردن روابط ایران و آمریکا از بین برد ؛آنهم با تضعیف استدلال کلیدی
آمریکا که همواره ایران را یک تهدید تلقی می کند.
دولت بیل کلینتون ایران را متهم کرده
بود که قصد ساخت سلاح های هسته ای دارد و این اتهام نه بر اساس اطلاعات موثق در
مورد برنامه های هسته ای ایران، بلکه بر اساس یک فرضیه شکل گرفته بود. اینکه
ایران اورانیوم غنی شده را بیشتر از اینکه برای تولید انرژی هسته ای بکار ببرد
برای تولید سلاح های هسته ای بکار خواهد برد.
بهراد نخئی فردی
ایرانی که بعد از اتمام دبیرستان به ایالات متحده آمد و در سال1979
مدرک دکتری
خود را در رشته مهندسی هسته ای از دانشگاه تنسی گرفت و در آزمایشگاه ملی اوک ریدج، به عنوان پژوهشگر فعالیت
می کرد؛ در مجموعه مصاحبه هائی با شبکهي IPS، جزئیات کامل
این ماجرا را تعریف کرد.
نخئی به یاد می آورد که
هیات اعزامی ایران به سازمان ملل متحد در اواخر ماه فوریه سال 1998 به وی اطلاع داد که
رئیس جمهور خاتمى و رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران غلامرضا آقازاده، از او خواسته
اند تا گروهی از دانشمندان هسته ای را برای دیدار از ایران و تحقیق از برنامه هسته
ای این کشور سازماندهی کند.
دعوت ایران در پی مصاحبهي رئیس جمهور خاتمى در ژانویه سال
1998 با کریستین امانپور از شبکهي خبری سی ان ان صورت گرفت که طی آن خاتمی خواستار
"ایجاد شکاف در دیوار بی اعتمادی" میان ایالات متحده و ایران همچنین "تبادل
استادان، نویسندگان، دانشمندان، هنرمندان، روزنامه نگاران و توریست
"بین دو کشور شد.
هر چند این درخواست، و به
ویژه برگزاری مذاکرات رسمی میان ایران و ایالات متحده ، با مخالفت علنی و شدید آیت
الله خامنه ای رهبر ایران همراه شد؛ اما به نظر می رسید خاتمی همچنان مصمم است
تا تنش های موجود را با واشنگتن کاهش دهد.
نخئی به یاد می آوَرد
که از مقامات ایرانی مامور در سازمان ملل متحد پرسیده که تعداد افراد این گروه چند
نفر می تواند باشد؟ و به وی گفته شده "در این مورد شما تصمیم می گیرید و ما
برایشان ویزا صادر می کنیم."
حتی گفتند
که هزینهي سفر این افراد بطور کامل بر عهدهي ایران خواهد بود.
نخئی پرسیده: "آنها
را برای بازدید به کدام بخش ها می توانم ببرم؟" و مقامات ایرانی پاسخ داده اند:
"شما تصمیم می گیرید. محدودیتی برای این کار وجود ندارد. "بنا بر اظهارات نخئی ایرانی ها
گفته بودند که دانشمندان آمریکایی می توانند با هر کس که بخواهند گفتگو کنند.
در تاریخ 5 مارس همان سال، نخئی تماس با
دانشمندان و مهندسین برجسته هسته ای را آغاز کرد تا ابن دیدار را برنامه ریزی کند.
اولین
تماس او با دکتر ریچارد تی لیهی مدیر گروه مهندسی هسته ای در موسسه پلی تکنیک
رنسیلیر و یکی از برجسته
ترین دانشمندان هسته ای جهان بود. لیهی پیشتر ، سرپرست گروهی از دانشمندان هسته ای بود
که پس از تنش زدایی به چین رفته بودند تا روی برنامه هسته ای این کشور مطالعه
کنند.
نخئی
تاکید کرد که لیهی پس از کسب اطمینان از سوی وی، از اینکه هیچ محدودیتی برای بازدید
دانشمندان و اماکنی که بخواهند بدان ها سرکشی کنند وجود ندارد علاقه مند شد تا این
هیات پیشنهادی را همراهی کند.
وی در
ایمیلی که همان روز به لیهی ارسال شده و متن آن را به شبکهي IPS ارائه کرده است، نوشته : "این
بازدید هفت تا 10 روزه شامل جلساتی با مقامات دولتی، بحث و مذاکره با دانشگاه و
مسئولان آزمایشگاهی، همچنین بازدید کامل از تاسیسات هسته ای است." وی اواخر بهار را برای سفر هیات مذبور پیشنهاد کرده
است.
لیهی به
درخواست نخئی،
پیشنهاد کرد تا دیگر دانشمندان برجسته هسته ای را نیز در جریان بگذارد و در ایمیلی
به تاریخ 24 مارس _ که باز هم به IPSارائه شده - به نخئی گفته "هم اکنون شنیدم تعدادی از
متخصصان عالیرتبه در زمینه انرژی هسته ای و ایمنی هم علاقه مند به سفر به ایران و
بررسی امکان بازدید های تبادل تکنولوژی هستند. "
لیهی گفته که تئو تئوفانوس استاد
دانشگاه کالیفرنیا سانتا باربارا، پروفسور جان جی دورنینگ از دانشگاه ویرجینیا و
دکتر راسی تالیارخان از آزمایشگاه ملی اوک ریدج تمایل خود را
برای پیوستن به لیهی در این هیات اعلام کرده اند.
در ایمیل لیهی همچنین آمده که نخئی باید با وزارت امور خارجه
تماس بگیرد و "مطمئن شوید که اجازه رسمی برای
رفتن به این سفر به ما داده می شود." وی اشاره می کند که
بیشتر دانشمندان برجسته هسته ای دارای برگهي تائید صلاحیت رسمی از وزارت انرژی هستند
و چنانچه بدون کسب تکلیف و یا مجوز رسمی به این سفر بروند، ممکن است گواهی عدم سوء
پیشینه خود را از دست بدهند.
نخئی به یاد می آورد که
در اواسط ماه مارس، با کریستوفر استیونس مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه
تماس گرفت. استیونس بعد ها ترفیع گرفت و سفیر شد و در سال 2012 به لیبی رفت اما
در 11 سپتامبر در حمله به کنسولگری آمریکا در بنغازی کشته شد.
به گفتهي نخئی، در گفتگوی سوم میان آنها که همان
هفته صورت گرفت، استیونس به وی گفته که این سفر "ایدۀ خوبی" است، اما ضمنا
تاکید کرده که وی باید این موضوع را با "وزارت دفاع نیز در میان بگذارد."
استیونس
شماره تلفن آلینا رومانوفسکی معاون دستیار وزیر دفاع در خاور نزدیک و جنوب
آسیا را در اختیار نخئی می گذارد، اما زمانی که با رومانوفسکی
تماس می
گیرد، او به سفر هیات پیشنهادی، پاسخ منفی می دهد.
به گفتۀ
نخئی، رومانوفسکی به صراحت و بدون هیچ تردیدی با این ایده مخالف بود، و اینگونه استدلال
می کرد که دانشمندان قادر به کشف حقیقت در ایران نخواهند بود؛ زیرا "آنها شما را گمراه می کنند و همه چیز را به شما نشان نخواهند داد."
نخئی یادآور می شود: "من به او
گفتم که این دانشمندان را نمی توان به راحتی فریب داد" و به تجربۀ
لیهی در رهبری هیات اعزامی
به چین در دولت ریچارد نیکسون اشاره می کند.
نخئی پس از آن به
رومانوفسکی گفت که گروه از آنها (مقامات ایرانی) خواهند خواست تا
آنها را برای تحقیقی به هر کجا که مورد نظر وزارت دفاع است راهنمائی کنند.
نخئی در
پایان از او خواسته تا در مورد این موضوع بیشتر فکر کند گفته که بعدا تماس می
گیرد.
هفتۀ بعد
که نخئی با رومانوفسکی تماس می گیرد وی باز هم همان جواب را می دهد و همان استدلال
را مطرح می کند.
نخئی تعریف می کند که
در گفتگوی دیگری با رومانوفسکی، به وی اطمینان می دهد که یک متخصص سلاح های هسته
ای را نیز همراه هیات به ایران ببرد. وی همچنین به رابطین خود در انجمن هسته ای
آمریکا- نخستین و برجسته ترین انجمن حرفه
ای متخصصان انرژی هسته ای غیر نظامی - و کمیسیون تنظیم مقررات هسته ای هم مراجعه
می کند.
و باز در
مکالمه تلفنی دیگری به رومانوفسکی می گوید که از پنتاگون دعوت کرده تا "
یک نفر از
افراد مورد اعتماد خودشان را نیز همراه این هیات اعزامی بفرستند." اما تجدید نظری صورت نگرفت و مخالفت رومانوفسکی به قوت
خود باقی ماند.
در ماه مه
سال 1998، نزدیک به دو ماه بعد از اولین تماس نخئی با مقامات وزارت دفاع، سرانجام
پروژۀ تعطیل شد
رومانوفسکی در حال حاضر
دستیار معاون مدیر USAID (آژانس امریکائی توسعه بین الملل دفتر خاور میانه) است. بن ادواردز، سخنگوی USAID در پاسخ
به پرس و جوی روز پنجشنبۀ شبکهي IPS گفت: "خانم رومانوفسکی در مقام فعلی خود در
USAID، نمی
تواند در مورد وزارت دفاع اظهار نظر کند.
رابرت پلتر، که طی سال
های 1994 تا 1997 معاون وزیر امور خارجه
در امور خاور نزدیک و جنوب آسیا و معاون دستیار وزیر دفاع درهمان منطقه در سال های
1983 تا 1985 بوده است، به IPS گفت که تصمیم مخالفت با سفر هیات مذکور
به ایران در سطوح بالاتر وزارت دفاع و با مشارکت ستاد مشترک و دیگران اتخاذ شده
است.
گفتۀ پلتر- امتناع وزارت دفاع از درک اشارت به سمت ایران که توسط وزارت
امور خارجه هم حمایت می شد، همراه با ابتکار عمل آتی این دانشمند ایرانی که هیچ ارتباطی
با پنتاگون ندارد، می توانست عامل
مهمی تلقی شود.
اعلام مخالفت
با ماموریت دانشمندان هسته ای توسط وزارت
دفاع با برههي زمانی حساس و نقطه عطف بسیار مهمی در برنامه هسته ای ایران همزمان شد.
ایران مخفیانه آزمایش سانتریفیوژهای خود را آغاز کرده بود و سرگرم برنامه ریزی
برای ساخت یک مرکز غنی سازی اورانیوم بود.
هرچند هیات
دانشمندان اتمی قصد نداشتند حقایق مورد مطالعۀ خود را برملا کنند، اما احتمالا می
توانستند ساختار تاسیسات غنی سازی و نحوۀ تبدیل اورانیوم را به خوبی پیش بینی کنند،
و به دقت تجزیه و تحلیل كنند که آیا مختصات برنامه هسته ای ایران به واقع نشان دهندۀ
اهداف صلح آمیز و تولید انرژی در این کشور است یا خیر!
چنین
گزارشی ممکن است موضع دولت کلینتون در قبال تهدید هسته ای ایران را به چالش بکشد.
نخئی بر این باور است
که پنتاگون می خواسته از موضع دولت بوش حمایت کند. وی گفته: "آنها پیش بینی کرده بودند که برنامه
هسته ای برای اعمال فشار بر ایران بسیار کارساز خواهد بود و اینکه به هیچ وجه نمی
خواستند نقصانی در میزان این فشار ایجاد شود.