تاریخ پر از قدرت‌های بزرگی است که به اوج قدرت رقابتی رسیدند و سپس راکد ماندند و در نهایت افول کردند.

کمتر موردی از قدرت‌های بزرگ وجود دارد که با بادهای مخالفی مواجه شده و توانسته‌اند یک سیر صعودی مکرر ایجاد کنند - قدرت و جایگاه خود را در هر دو حالت مطلق و نسبی تجدید کنند. مسلماً این دقیقاً چالشی است که ایالات متحده با آن روبروست.

موقعیت رقابتی آن هم از درون (از نظر کاهش رشد بهره وری، جمعیت سالخورده، یک سیستم سیاسی قطبی شده و فاسد شدن فزاینده) تهدید می شود.

هفت ویژگی اساسی برای موفقیت ملی کشور‌ها و بازسازی پیش نگرانه (Anticipatory Renewal)

 موسسه رند هفت خصیصه کلیدی را برای برتری ملی شناسایی کرده است. این ویژگی‌ها شامل عوامل زیر است:

بلندهمتی و عزم ملی: موفقیت کشور‌های پیشرو اغلب ناشی از یک حس مشترک از ماموریت و اراده برای برتری جهانی بوده است. برای مثال، بریتانیا در دوران ویکتوریا با نوآوری صنعتی و دیپلماسی جهانی به قدرتی بی‌بدیل تبدیل شد.

انسجام اجتماعی و هویت ملی متحد: ملت‌هایی که توانسته‌اند هویت ملی یکپارچه‌ای ایجاد کنند، در برابر بحران‌ها مقاوم‌تر بوده‌اند. آمریکا پس از جنگ داخلی نمونه‌ای از این انسجام ملی است که پایه‌های رشد آن را در قرن ۲۰ تقویت کرد.

فرصت‌های برابر: فراهم کردن بستر مناسب برای شکوفایی استعدادها، مانند اصلاحات آموزشی ژاپن در دوران میجی، موجب افزایش رقابت‌پذیری اقتصادی و اجتماعی شده است.

دولت فعال و آینده‌نگر: دولتی که در پیش‌بینی چالش‌ها و اجرای اصلاحات پیشگام باشد، می‌تواند پویایی اقتصادی و سیاسی ملت را حفظ کند. این ویژگی در آمریکا طی انقلاب صنعتی به‌خوبی مشهود است.

نهاد‌های قوی و مکمل: نهاد‌های عمومی و خصوصی باید مکمل یکدیگر باشند تا شکاف‌های مدیریتی و اجرایی پوشش داده شود. این همگرایی در موفقیت بریتانیا در قرن ۱۹ نمایان است.

علاقه به یادگیری و تطبیق‌پذیری: جوامعی که پذیرای نوآوری و تغییرات فناوری هستند، مسیر توسعه خود را تسریع می‌کنند.

تنوع و رقابت: ایجاد رقابت سالم و تنوع تخصص‌ها نه‌تن‌ها بهره‌وری را افزایش می‌دهد، بلکه جوامع را در برابر تغییرات مقاوم می‌کند.

 تحلیل تطبیقی قدرت‌های بزرگ تاریخی

 گزارش، با بررسی ۱۲ قدرت تاریخی (مانند امپراتوری‌های روم، عثمانی، چین، بریتانیا و آمریکا)، روند‌های مشترک در افول و بازسازی را شناسایی کرده است.

بریتانیا در دوران ویکتوریا: اصلاحات گسترده در زیرساخت‌ها، آموزش و بهداشت عمومی، به این کشور کمک کرد تا پیشتاز انقلاب صنعتی شود و هژمونی جهانی خود را گسترش دهد.

آمریکا در قرن ۱۹: عبور از شکاف‌های اجتماعی و طبقاتی، همراه با سرمایه‌گذاری‌های گسترده در نوآوری و صنعت، باعث شد این کشور به قطب اقتصادی و سیاسی قرن ۲۰ تبدیل شود.

عثمانی: ناتوانی در اصلاح ساختار‌های بوروکراتیک و ضعف نهادی موجب زوال تدریجی این امپراتوری شد.

عوامل افول و بازسازی پیش نگرانه

 گزارش تأکید دارد که عوامل زیر موجب افول قدرت‌های بزرگ شده‌اند:

بوروکراسی ناکارآمد و فساد دولتی: این عوامل باعث کاهش اعتماد عمومی و اختلال در عملکرد دولت می‌شود.

نابرابری اقتصادی: افزایش شکاف طبقاتی توان بسیج نیروی انسانی را محدود کرده و مشروعیت نظام حاکم را زیر سؤال می‌برد.

فقدان نوآوری و تطبیق‌پذیری: در دنیای مدرن، کشور‌هایی که نتوانند خود را با فناوری و تغییرات اقتصادی وفق دهند، از رقبا عقب می‌مانند.

 در مقابل، بازسازی پیشگیرانه شامل اقداماتی است که از افول جلوگیری کرده و مسیر بازسازی را تسهیل می‌کند.

بریتانیا: از طریق اصلاحات زیرساختی و تمرکز بر آموزش عمومی، توانست جایگاه خود را به‌عنوان قدرت جهانی حفظ کند.

آمریکا: به‌واسطه ارتقای سیستم حکمرانی و ایجاد فرصت‌های برابر، در مسیر رشد پایدار قرار گرفت.

 چشم‌انداز و راهبرد‌های عملی

 گزارش موسسه رند پیشنهاد می‌کند که موفقیت ملی زمانی تضمین می‌شود که این هفت ویژگی به صورت هم‌زمان و در تعادل توسعه یابند.

اصلاح ساختار‌های نهادی: بهبود بوروکراسی و مبارزه با فساد برای افزایش کارآمدی.

سرمایه‌گذاری در آموزش و فناوری: تقویت ظرفیت‌های علمی و فناورانه برای رقابت در سطح جهانی.

ایجاد انسجام اجتماعی: کاهش شکاف‌های اجتماعی از طریق سیاست‌های عادلانه و فراگیر.

دیدگاه: این گزارش با ترکیب تحلیل‌های تاریخی و الگو‌های عملی، نشان می‌دهد که بازسازی پیشنگرانه و اصلاحات چندجانبه می‌تواند از افول ملت‌ها جلوگیری کرده و مسیر پیشرفت پایدار را تضمین کند. از دیدگاه سیاست‌گذاری، این یافته‌ها می‌توانند برای کشور‌هایی همچون ایران الهام‌بخش باشند. حفظ پویایی ملی در دنیای رقابتی امروز نیازمند تعامل مؤثر بین نهاد‌های حکومتی، خصوصی و جامعه مدنی است.

منبع: کانال آینده نگار

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.