برگ دیگری از پرونده ترور منافقین از زبان خانوادههای قربانیان ترور
برگ دیگری از پرونده ترور منافقین از زبان خانوادههای قربانیان ترور
به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، گروهک تروریستی منافقین طی اعمال جنایتکارانه بسیاری از هموطنان بیگناهمان را به کام مرگ کشاندهاند. بر همین اساس با یکی از خانوادههای قربانیان ترور به گفتگو نشستیم که متن آن در ذیل آمده است.
نجمه سادات طباطبایی همسر شهید علی قدوسی با بیان این که همسرم پيش از شهادت بارها مورد تهدید گروهک تروریستی منافقین قرار گرفته بود، گفت: مدتی بود که منافقین سوء قصد جانِ شهید قدوسی را کرده بودند و یکی دو بار نیز جلوی درب پارکینگ اقدام به بمب گذاری عليه وي شده بود اما تلاش آنها ناکام مانده بود.
وی با بیان اینکه این تهدیدهاي عليه هسرم ادامه داشت، افزود: یکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین که در گروهی به نام فرقان فعاليت داشت نزد همسرم آمد و با اعتراف به اشتباهات،اعلام توبه کرده و در دادستاني مشغول به کار شد، با توجه به سوء سابقه وي، اطرافیان همواره به وی مشکوک بودند اما همسرم با رد این سوظنها از آنها خواسته بود تا به شک هایشان پایان دهند.
طباطبایی با بیان اینکه همسرم همواره در روزهای تعطیل و جمعه نیز به کار مشغول بود، گفت: در طبقه تحتاني اتاق کار همسرم کتابخانهای قرار داشت که فخار جوانک عضو گروهک تروریستی منافقین، روز جمعه با در دست داشتن ساکی وارد اين کتابخانه شده و به بهانه استراحت، به اقدامات تروريستي خود مشغول بوده است.
همسر شهید قدوسی با بیان اینکه سقف بالای کتابخانه که مشرف به اتاق دادستانی و اتاق همسرم میشد سقفی کاذب بود، تصریح کرد: فخار با آگاهي از این موضوع، قسمتی از سقف کاذب را تخريب و بمبی را در زیر میز کار همسرم جاسازي کرده بود.
وی با بیان اینکه فردای آن روز فخار صبح زود، پیش از ورود همسرم محل کار را ترک کرده بود، گفت: همسرم به محض ورود به محل کارش سراغ فخار را گرفته و متوجه خروج وي از آنجا ميشود.
طباطبايي با بيان اينکه يکي از کارمندان دادستاني هر روز به اتاق کار همسرم ميرفته و با او صحبت ميکرده، افزود: آن روز زماني که آن فرد براي ديدار همسرم وارد اتاق شده بود، از وي خواسته را سريعتر اتاق را ترک کند و به محض خروج وي بمب جاسازي شده منفجر شده و باعث تخريب کف زيرين اتاق شده و همسرم به پايين سقوط ميکند.
وي ادامه داد: همسرم ابتدا زنده بوده اما به دليل شدت بالاي انفجار، سوختگي شديد و خونريزي مغزي در طول مسير بيمارستان جانش را از دست ميدهد.
همسر شهيد قدوسي در خصوص چگونگي نحوهي مطلع شدن خبر شهادت همسرش، گفت: در حالي که فرزند بزرگم محمد حسن در دي ماه سال 59، به شهادت رسيده بود، همسرم با اصرار زياد و براي بازسازي روحيه من و فرزندم ما را راهي مشهد کرده بود.
وي با بيان اينکه با خواهرم به اين مسافرت رفته بوديم، تصريح کرد: در طول اقامت خود در مشهد به ما خبر دادند که شوهر خواهرم کسالت داشته و بايد هرچه سريعتر به تهران برگرديم در حالي که پيکر همسرم در سرد خانه بود و از ما پنهان کردند و کسي چيزي به ما نميگفت.
انتهاي پيام/
پ2