به گزارش
حوزه پارلمان باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ، دفتر مطالعات اجتماعی این مرکز اعلام کرد: عوامل مختلفی در توسعه جوامع نقش دارند که در آن میان نقش مراکز علمی و دانشگاهها بیش از پیش نمایان شده است.
دانشگاهها، به عنوان مراکز تحصیلات عالی، در وهله نخست مراکز آموزشی و تحقیقاتیاند و انتقال دانش و مهارت، نه تنها در زمینه تحصیلات عالی، بلکه در راستای توسعه اجتماعی، از مهمترین اهداف این موسسات محسوب میشوند هر چند در گذشته توجه دانشگاهها در اولویت اول، به مسائل ملی و بینالمللی معطوف بود، اما عنایت به مسائل محلی و منطقهای در ارتباط با کارکردهای دانشگاهها از اهمیت بیشتری برخوردار است تا آنجا که از دانشگاهها انتظار میرود به منطقه و پیشرفتهای محلی و منطقهای که در آن قرار دارند، وفادار باشند.
دانشگاهها تنها زمانی میتوانند تعادل بین تکمیل رسالت و حفظ وجاهت قانونی و مشروعیت خویش را به دست آورند که در ترکیب سیستم دانشگاهی و منطقهایشان موفق باشند. تحقق این مهم، متضمن این معناست که هم ذینفعان منطقهای و هم ذینفعان دانشگاهی مقتضیات جدید را بپذیرند. ظهور مشارکت متقابل بین دانشگاهها و مناطق آنها نمایانگر گامی موثر و مهم در راستای رسیدن به منطقه یادگیرنده و جامعهای دانشمحور است. برنامهریزان و مسئولان منطقهای هم در این راستا باید دانشگاهیان را به عنوان افراد کلیدی و مهم در تصمیمات منطقهای مشارکت دهند.
در یک محیط رقابتی که بیشتر شرکتها به خاطر جهانی شدن با آن مواجه شدهاند، تغییرات فناوری با سرعت بیشتری ایجاد شده و چرخههای عمر محصولات، کوتاه تر شدهاند. منابع بالقوه فناوری در این محیط رقابتی عبارتند از : رقابت شرکتها، سازمانهای تحقیقاتی، آزمایشگاههای دولتی، انجمن های تحقیقات صنعتی و دانشگاه ها. دانشگاه ها مشخصه و ویژگی خاصی در این زمینه و محیط دارند. یک شرکت به تنهایی نمیتواند دانش و فناوری مورد نیاز را به دست آورد. اما این شرکتها میتوانند دانشآموختگان را استخدام کرده یا از اساتید دانشگاهها به عنوان مشاور استفاده کنند.
بر اساس این گزارش دانشگاه نهادی ثانوی برای اجتماعی شدن علم و دانش و دانایی است. مشکل جامعه ما این است که ما دانشگاه را از خارج خریدهایم و به این لحاظ فلسفه دانشگاه و آموزش عالی برای ما درونی نشده است. در غرب، مدرسههای سنتی توسعه پیدا کردند و از 800 سال پیش تبدیل به آکسفورد و کمبریج شدند. البته آنها با تمام کشورهای دنیا تعامل داشتند و حتی ایران نیز یکی از کشورهایی بوده که در غرب تاثیر بسزایی گذاشته است. تجربههای جدید باید در متن سنتها صورت بگیرند و توسعه از طریق نقد سازنده آنها پیش برود و پیوندی بین گذشته و آینده ایجاد شود، باید با احساس هویت و همچنین تعلق در آب، خاک ، فرهنگ ، تاریخ و تمدن کشور، به آینده و تجربههای جدید توجه کرد. غربیها گذشته شان را نفی نکردند و آن را ویران نساختند، بلکه خویشتن خود را نقد و بازسازی کردند و توسعه دادند دانشگاهها از جمله نهادهای عمومی و اجتماعی و فرهنگی و مدنیاند که میتوانند در گذار از سنت به تجدد و در نقد و روشنگری اجتماعی و فرهنگی و دستیابی به توسعه و دمکراسی به جامعه کمک کنند.
گزارش مذکور در پایان میافزاید: دانشگاهها قبل از هر مسئله مسئولیت آموزش جامعه را (به معنای عمومی کلمه) بر عهده دارند، آنها باید آموزش عمومی را از وضعیت موجود برهانند و به اصلاح دروس عمومی بپردازند، آموزشهای خستهکننده را حذف و آموزشی را جایگزین آنها سازند که دانشجویان، مشتاقانه داوطلب آن شوند. دانشگاهها امانتدار حقیقت، خوبی و زیبایی و تکیهگاه روانی و روحی جامعهاند و صرفا نباید به پژوهش و فناوری در چارچوب اقتصادی تقلیل پیدا کنند. باید فرایندهای آموزشی و پژوهشی به صورت موزون و متعادل پیش بروند و رشد کمی دانشگاه با تاکید بر کیفیت حیات دانشگاهی دنبال شود. ساختن ساختمانهای عمودی کوچک به عنوان دانشگاه بدون پردیسهای کیفی و بدون نمادهای زیبایی و علمی به هیچ وجه درست نیست. دانشگاهها به تعامل و ارتباط های چهره به چهره و فعالیتهای فوق برنامه دانشگاهی نیاز دارند . دانشجویان نباید فقط برای اخذ مدرک به دانشگاه بروند، آنها برای کسب هویت جدید و مشارکت تازه اجتماعی وارد دانشگاها میشوند. دانشگاه باید مروج اخلاق و زندگی مسالمتآمیز با مخالفان و احساس مسئولیت نسبت به جامعه، فقر و بیماری و آلودگی و محدودیت باشد. این امور صرفا با تخصص ایجاد نمیشوند مسئولان و مدیران دانشگاهها باید نسبت به محیط خویش حساس و پاسخگو بوده و با استفاده از علم و فناوری روز موتور اقتصادی و اجتماعی جامعه را با سرعت به پیش ببرند.
انتهاي پيام/