به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران ، روزنامه ديلي تلگراف انگليس در شماره امروز خود در اينترنت با اعلام اين خبر نوشت صبح روز دوشنبه مهر ورود به سودان جنوبي بر گذرنامه گراهام هيوز به عنوان آخرين مقصد وي در اين جهانگردي و جديدترين کشور جهان زده شد. وقتي هيوز جهانگردي خود را در روز نخست سال 2009 آغاز کرد کشوري به نام سودان جنوبي اصلا وجود نداشت.
از آن پس هيوز 33 ساله به 193 کشور عضو سازمان ملل و نيز تايوان ، واتيکان سيتي ، سرزمين هاي فلسطيني ، کوزوو ، صحراي غربي و چهار کشور تشکيل دهنده بريتانيا (انگليس ، اسکاتلند ، ايرلند شمالي و ولز) سفر کرده است.
کل اين سفر ، با ميانگين هزينه 10 پوند در روز با قطار ، اتوبوس ، تاکسي يا کشتي انجام گرفت و هيوز در هيچ مرحله از اين جهانگردي از هواپيما استفاده نکرد و بدين ترتيب رکود جديدي در کتاب رکودهاي جهاني گينس به نام خود ثبت کرد.
هيوز از مجريان يکي از برنامه هاي کانال تلويزيوني نشنال ژئوگرافيک است و حتي حالا هم که به هدف خود رسيده است از پرواز با هواپيما خودداري مي کند و قصد دارد در ادامه سفر خود با اتوبوس و کشتي از افريقا و اروپا بگذرد و از دوبلين با کشتي خود را براي کريسمس به زادگاهش ، ليورپول برساند.
هيوز گفت :مردم از من مي پرسند چطور توانستم به افغانستان ، عراق و کره شمالي بروم. اما نمي دانند که رفتن به اين کشورها بسيار آسان است. شما براي سفر به عراق حتي نياز به رواديد نداريد و از مرز ترکيه با راحتي وارد اين کشور مي شويد.
وي افزود :سخت ترين بخش هاي سفر وارد شدن به کشورهايي مانند نائورا ، مالدويو و سيشل بود ، يعني جزايري که براي رفتن به آنها بايد مراقب دزدان دريايي نيز باشيد.
او براي عبور از اقيانوس با کشتي هاي باري سفر مي کرد. او براي رفتن از سنگال به کيپ ورد چهار روز روي يک کانو ماهيگيري روباز بود و به محض ورود به کيپ ورد نيز دستگير شد.
بعدا مقامات جمهوري دموکراتيک کنگو که مي پنداشتند هيوز جاسوس است او را شش روز زنداني کردند.
هيوز مي گويد سخت ترين زمان وقتي که او قصد داشت کار را نيمه تمام رها کند زماني بود که خواهر بزرگترش ، نيکولا ، دو سال قبل بر اثر ابتلا به سرطان در سن 39 سالگي درگذشت و هيوز به سرعت قبل از مرگ خواهرش خود را به او رساند.
او در اين باره گفت :خواهرم از من خواست سفرم را ادامه بدهم اما من روحيه خوبي نداشتم. من به 184 کشور سفر کرده بودم و فقط 17 کشور باقي مانده بود و با خودم گفتم چرا کار را همينجا تمام نکنم.
هيوز گفت خاطره خواهرش و مردمي که وي در سفر به کشورها با آنها ديدار مي کرد به او انگيزه داد به سفرش ادامه دهد. او در اين سفر براي يک سازمان خيريه انگليسي نيز پول جمع آوري مي کرد.