به گزارش خبرنگار سياسي باشگاه خبرنگاران؛ ورود آمريكا به جنگ جهانی دوم و دخالت در ماجرای اشغال ایران، مقدمه گسترش روابط استعماري و سلطهگرانه آمريكا بر ايران بود.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا با توجه به شرایط جدید بینالمللی، تبدیل به یک ابرقدرتي تعیینکننده در جهان شد،قدرتهای استعماری در آن مقطع بسیار ضعیف شده بودند و آمریکا چون خارج از صحنه جنگ جهانی دوم مانده بود، توانست منافع بسیاری را از آن جنگ به دست آورد و زمينه را براي سلطه بر ملتها ايجاد كند.
بیست و پنج سال حاکمیت آمریکا بر ایران در فاصله سالهای 1332 تا سال 1357 مسائل بسیاری را برای کشور ما به وجود آورد، اما نکته مهم این است که در آن مقطع آمریکا در مقابل "مردم" ايران قرار گرفت.
در اين دوره "دولت" ایران کاملاً وابسته و در اختیار آمریکا بود، به نحوی که آمریکاییها بر کلیه مسائل ایران مسلط بودند،در این دوران بود که مبارزات ضد آمریکایی ابتدا و ظاهراً علیه نظام سلطنتی پهلوی شکل میگرفت، اما واقعاً و ماهیتاً این اعتراضات برای قطع سلطه آمریکا بر ایران بود.
وقوع انقلاب اسلامی یک واقعه باورنکردنی برای آمریکا بود که آنها را در سال 1357 وارد یک شرایط کاملاً استثنایی در مورد ایران کرد.
پیش از پیروزی انقلاب در واقع «مردم ایران» در برابر آمریکا ایستاده بودند، اما پس از پیروزی انقلاب مردم ایران به همراه دولت همسو و برگزیدهشان به مقابله با سلطه آمریکا میپرداختند.
آنچنان كه بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني(ره) در اولين مواضعشان پيرامون رابطه با آمريكا فرمودند: "آقای کارتر تفضل فرمودند که دو نفر بفرستند با ما صحبت بکنند. ما چه صحبتی با شما بکنیم؟ صحبت با شما کی بکند؟ جواب این زنهایی که بچه هايشان را از دست دادند، پدرهایی که جوانهاشان را از دست دادند، آنهایی که در این طول زمان از امریکا ضربه خوردند، ممالکی که ضربه خوردند، ما جواب اینها را چه بدهیم؟ ما جواب این مملکتهای کثیری که با امر امریکا، با توطئه امریکا، آنها را به نابودی کشیدند، وجداناً جواب آنها را چه بدهیم؟
بنشینیم با کی صحبت کنیم؟ نه ما یک همچو حقی داریم، نه دیگران یک همچو حقی دارند. ما تابع ملت هستیم، ما خدمتگزار ملت هستیم، ما باید روی مسیر ملت سیر بکنیم، ما هیچ خوفی از این نداریم که بربخورد به آقای کارتر یا امثال او و توطئه زیادتر بکند.
یک کسی، یک کشوری که برای خدا قیام کرده است، فریادش اللّه اکبر بوده، او را از چه می ترسانند اینها؟یک همچو مملکتی را نمی توانند اینها خوف در آن ایجاد کنند. کی را میترسانند؟"
با يادآوري بيانات امام خميني(ره) آنچه عيان ميشود اين است كه گرچه استراتژي كلي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر اساس قانون اساسي و رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب تعيين ميشود؛ اما جهت حركت قانون و رهنمودهاي رهبري براساس مطالبات و منافع ملت ايران است.
عليرغم واضح و روشن بودن استراتژي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، از جمله مباحثي که از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي در بين گروههاي سياسي مطرح شده، "عادي سازي روابط سياسي تهران- واشنگتن" بوده است.
در اين ميان رسانههاي دو کشور به بهانههايي مانند تغيير دولتها در ايران و آمريکا و يا تسخير لانه جاسوسي با گرمتر کردن تنور "ضرورت مذاکره دو کشور" به اين موضوع دامن ميزنند.
در روزهاي اخير و با توجه به انتخاب مجدد باراک اوباما به رياست جمهوري آمريکا و نيز طرح مباحثي در اين باره در برخي محافل خبري، گروههاي سياسي داخلي و خارجي نيز بر مبناي مرامنامه سياسي و تشکيلاتي خود، در اين باره اعلام موضع کردهاند.
اما آنچه نقشه راه مذاكرات تهران - واشنگتن را تعيين ميكند، بيانات و رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب است، كه از زمان آغاز رهبري ايشان در سال 1368 تا كنون بيتغيير و بر اساس مطالبات و منافع ملت ايران بيان شده است.
باشگاه خبرنگاران در اين مقطع زماني كه بار ديگر موضوع تاريخي مذاكره آمريكا با ايران مطرح شده است، به بازخواني بيانات مقام معظم رهبري طي 23 سال گذشته پرداخته است.
رجوع به بيانات ايشان نقشه راه مذاكرات تهران – واشنگتن را براي مسئولان، سياستمداران، تحليلگران، اصحاب رسانه، مردم شريف ايران و... روشن ميكند:
***اگر كساني در دنيا خيال كنند كه ايران براي سازندگي كشور، دست ذلت به سوي آمريكا دراز خواهند كرد، بدانند كه سخت در اشتباهند
مقام معظم رهبري 23 مرداد 1368 در ديدار با خانوادههاي معظم اسرا و مفقودان جنگ تحميلي با اشاره به شرط گذاري آمريكا براي برقراري رابطه با ايران ميفرمايند: "براي ملت ايران، چيزي از اين خندهآورتر و مسخرهتر نيست كه آمريكا بيايد مذاكره با ملت ايران را ادعا كند و براي آن شرط قرار بدهد و بگويد ما به شرطي روابطمان را با ايران برقرار ميكنيم كه چنين و چنان بشود!!
شما امروز در چشم ملت ايران، منفورترين دولتها بعد از دولت غاصب صهيونيستي هستيد. ملت ايران چه احتياجي به ارتباط و مذاكره با شما دارد؟ چه كسي در نظام جمهوري اسلامي با شما مذاكره كرده است؟ مذاكره ما با آمريكا همين است كه در تريبونهاي عمومي، به سردمداران آن كشور هشدار ميدهيم و نهيب ميزنيم و ميگوييم شما با اين روشها و با اين تهديد و تطميعها، نخواهيد توانست ملت بزرگ و انقلابي و مسئولان كشور ما را تحت تأثير قرار بدهيد. ما امروز هم مثل گذشته ميگوييم: رابطه با آمريكا را نميخواهيم.
تا وقتي كه آمريكا در چنين مواضعي قرار دارد، ما رابطه با او را رد ميكنيم، تا وقتي كه سياست آمريكا بر دروغ و فريب و جنايت و حمايت از دولت پليدي مثل اسرائيل و ظلم به ملت هاي مستضعف استوار است و تا وقتي كه خاطره جنايتهايي كه از طرف سردمداران آمريكايي نسبت به ملت ايران انجام گرفته، در ذهن ملت ماست و جبران نشده ـ مثل خاطره سقوط هواپيما، مثل مسدود كردن دارايي ها و اموال ملت ايران در آمريكا ـ امكان ندارد ما با دولت آمريكا مذاكره كنيم يا با او رابطهيي برقرار نماييم."
رهبر انقلاب در
اين ديدار با تاكيد براينكه براي رفاه و ساختن ملت و كشورمان، احتياجي به
دولتي مثل آمريكا نداريم، ميفرمايند: "ما امكانات بالفعل و بالقوه
بسيار خوبي در اختيارمان است و ميتوانيم بدون اتكاي به دشمنانمان، راه
سعادت و رفاه ملت ايران را بپيماييم. البته ما در ارتباطات جهاني باز
برخورد ميكنيم، ما با كساني كه نسبت به ملت ايران، اينطور خصومت وقيحانه
و آشكار نكردند، همكاري ميكنيم. اين را هميشه اعلام كردهايم. در گذشته
همينطور بوده، امروز هم همين گونه است. اما اگر كساني در دنيا خيال
كنند كه مسئولان كشورمان براي سازندگي كشور، دست ـ آن هم دست ذلت ـ به
سوي آمريكا دراز خواهند كرد، بدانند كه سخت در اشتباهند. چنين
چيزي پيش نيامده و ابدا پيش نخواهد آمد."
***آمريكا از مصاديقی است كه ما ارتباط با او را قبول نداريم؛ سؤال ميشود تا كي؟ تا وقتي كه آدم بشود
حضرت آيتالله خامنهاي 31مرداد 1368 در جمع مسئولين وزارت امور خارجه و سفرا و رؤساي نمايندگيهاي سياسي خارج از كشور اعلام ميكنند: "آمريكا از مصاديق و مواردي است كه ما ارتباط با او را قبول نداريم و رد ميكنيم. سؤال ميشود تا كي؟ پاسخ اين پرسش را، هم امام(ره) و هم همه كساني كه دراينباره صحبت كردهاند، گفتهاند: تا وقتي كه سياستهاي مبني بر زور و ظلم و فشار و خصومت با جمهوري اسلامي و حمايت از دشمنان جمهوري اسلامي و پشتيباني بيقيد و شرط از دولت صهيونيستي خاتمه پيدا كند. امام فرمودند: "تا وقتي كه آدم بشود". يعني اين روشهاي غلط را اصلاح بكند. البته، حقيقتا ما در جبين آن كشتي، نور رستگاري هم نميبينيم و هياهوي رابطه و مذاكره هم، حرف مفتي است و هيچكس هم نگفته است."
ايشان در اين ديدار، با بيان اينكه تفاسير خارجي ميگويد كه در ايران، بين مخالفان و موافقان اين مسأله، شكاف وجود دارد، ميفرمايند: "خير، بحمدالله دشمنان ما در همه مسايل داخلي اشتباه ميكنند و كج و غلط ميفهمند. البته، اينطور هم نيست كه در همه جا غلط بفهمند. خير، يك وقتهايي هم درست ميفهمند كه چه خبر است؛ منتها در مقام تبليغات، مصلحت اين است كه روي شخصيتها، چهرهها و جريانها اظهاراتي بكنند كه نفس آن اظهارات، برايشان مهم و مؤثر است وگرنه، اظهارات آنها حاكي از عقيدهشان نيست."
*** طلب ما از آمريكا و مسدود بودن اموالمان در آنجا، ربطي به ارتباط سياسي ندارد؛ بايد حق را به صاحبش بدهند
مقام معظم رهبري در ادامه تاكيد ميكنند: "در ايران، هيچكس طرفدار و متمايل به مذاكره و ارتباط با آمريكا نيست. اين حرفهايي كه گفته ميشود، حرف هاي ديگري است كه اصلا ربطي به رابطه و مذاكره ندارد.
ما از آمريكا طلبكاريم كه بايد آن را به ما پس بدهد. شكي نيست كه اموال ما در آنجا مسدود است و بايستي آنها را باز كند و حق را به حقدار بدهد. طلب ما از آمريكا و مسدود بودن اموالمان در آنجا، ربطي به ارتباط سياسي ندارد. بايد حق را به صاحبش بدهند.
***اصل سياسي و زيربنايي "نه شرقي، نه غربي" ما در هر حالتي محفوظ است
حضرت آيت الله خامنهاي با استثنا دانستن «آمريكا» در برقراري روابط سياسي عنوان ميكنند: به غير از اين استثناها، ما در ايجاد ارتباط باز عمل ميكنيم و هيچ شرطي جز ارتباط سالم مبتني بر منافع طرفين و عدم ابتنا بر زورگويي و سلطهگري نداريم.
اصل سياسي و زيربنايي "نه شرقي، نه غربي" ما هم به هر حال محفوظ است. بر اساس اين اصل، سياست ما تابع هيچ ركني ـ نه شرق و نه غرب ـ نخواهد شد و اين جزو اصول و مباني ماست و هيچ شكي هم در اين نيست و تغييرپذير هم نيست. اين، اصلا سياست نيست؛ بلكه مبنا و پايه نظام است و منافاتي هم با ارتباط ندارد. آقايان در اين جهت حركت بكنيد و ارتباطات را بر مبناي تفكر و اعتقاد و راه اسلامي، مستحكم نماييد.
***در هر كشوري كه انقلابي پديدار شد و دولتي سر كار آمد كه نخواست به آمريكا باج بدهد، آمريكا تمام نيرويش را براي شكست آن دولت به كار بست
در تاريخ 12 ارديبهشت 1369 مقام معظم رهبري در ديدار گروهي از معلمان و فرهنگيان و جمعي از كارگران، با اشاره به اظهار نظرهاي متفاوتي كه درباره رابطه با آمريكا در جامعه مطرح ميشود، ميفرمايند: "مسألهيي كه اين روزها در سطح جمعي از اهل فكر و اهل نظر در جريان است، مذاكره كردن و مذاكره نكردن است. بعضي حرفي ميزنند، بعضي حرف ديگري ميزنند. اينها چيزي مينويسند، آنها چيز ديگري مينويسند. راجع به اين موضوع، من بايد جمله كوتاهي را خيرخواهانه و دلسوزانه عرض بكنم. قبلا به اين نكته هم اشاره بكنم كه من از اظهار نظر كسي كه نظر سياسي خودش را بيان بكند، نگراني ندارم. مادامي كه در اظهار نظري، دروغ و تهمت و فتنه و فريب نباشد، مانعي ندارد."
ايشان در ادامه بيان ميكنند: "و اما مذاكره... من معتقدم، آن كساني كه فكر ميكنند ما بايد با رأس استكبار ـ يعني آمريكا ـ مذاكره كنيم، يا دچار سادهلوحي هستند، يا مرعوبند. من بارها اين نكته را عرض كردهام كه استكبار، بيش از اينكه نان قدرت و توانايي خودش را بخورد، نان هيبت و تشر خودش را ميخورد. اصلا استكبار، با تشر و ابهت و شكلك درآوردن و ترساندن اين و آن، زنده است."
دليل واضح اين امر، آن است كه هرجا در كشورهاي فقير، انقلابي پديدار شد و دولتي سر كار آمد كه نخواست به آمريكا باج بدهد، آمريكا تمام نيرويش را براي اينكه آن دولت را شكست بدهد و از بين ببرد و يك دولت طرفدار خودش بياورد، متمركز كرد. چرا؟ چون ميترسند و ميدانند كه با يك دولت انقلابي ـ ولو در آمريكاي لاتين و يا در انتهاي افريقا ـ نميتوانند منافعشان را تأمين كنند و آن كاري را كه ميخواهند، انجام بدهند.
دليل واضح ديگر بر اينكه آمريكا، آنطوري
كه ادعا ميكند، قدرت ندارد و هيبت او ـ هيبتيست كه آدمهاي ضعيف را ميترساند ـ خيلي بيش از قدرت واقعي است، اين است كه خيلي جاها ميخواهند اعمال قدرت
و زور كنند، اما قادر نيستند."
رهبر معظم انقلاب با بیان اینکه اينطور نيست كه اگر آمريكا با كشوري بد بود، آن كشور ديگر نتواند در دنيا نفس بكشد، و اگر خوب بود، آن كشور ديگر خيالش آسوده باشد، می فرمایند: "يازده سال است كه شعار "مرگ بر آمريكا" از دهان مردممان نيفتاده، راه ها هم روي ما بسته نبوده است. اگر ما تلاش و همت كرديم، توانستيم راه خودمان را باز كنيم. مگر دنيا متعلق به آمريكاست؟! اين زورگويان قلدر متكبر فاسد كه ادعاي مالكيت دنيا را ميكنند، چه كساني هستند؟ غلط ميكنند. اگر اينها با كسي دوست بودند، خيرات و بركات بر سر آن ملت نازل نخواهد شد. اينها با مردمي كه دوست هستند، مايه بدبختي و روسياهي آن ملت ميشوند."
***آمريكا از هيچچيز ملت
ايران، به قدر مسلمان بودن و پايبند بودن به اسلام، ناراحت نيست.
او ميخواهد شما از اين پايبنديتان دست برداريد، حاضريد؟
ایشان در توضیح اینکه "مذاكره"، يعني چه؟ می فرمایند: "صرف اينكه شما برويد با آمريكا بنشينيد حرف بزنيد و مذاكره كنيد، مشكلات حل ميشود؟ اينطور نيست. مذاكره در عرفسياسي، يعني معامله. مذاكره با آمريكا، يعني معامله با آمريكا. معامله، يعني داد و ستد; يعني چيزي بگير، چيزي بده. تو از انقلاب اسلامي، به آمريكا چه ميخواهي بدهي، تا چيزي از او بگيري؟ آن چيزي كه شما ميخواهيد به آمريكا بدهيد، تا در مقابل از او چيزي بگيريد، چيست؟ ما چه ميتوانيم به آمريكا بدهيم؟ او از ما چه ميخواهد؟ آيا ميدانيد كه او چه ميخواهد؟ "و ما نقموا منهم الا ان يؤمنوا بالله العزيز الحميد". والله كه آمريكا از هيچچيز ملت ايران، به قدر مسلمان بودن و پايبند بودن به اسلام ناب محمدي، ناراحت نيست. او ميخواهد شما از اين پايبنديتان دست برداريد. او ميخواهد شما اين گردن برافراشته و سرافراز را نداشته باشيد؛ حاضريد؟"
***چه سادهلوحي است كه بگويند برويم
پشت ميز مذاكره با يك دستگاه متكبر و بياعتقاد به اصول انساني و حقوق بينالملل
بنشينيم. آمريكايي ها، به اصول و حقوق بينالملل، اعتقادي ندارند
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه تصریح می کنند: "خاك بر سر آن ملت و دولتي كه زير بار اينطور تحميل هاي آمريكا برود. توقعات آمريكا نسبت به كساني كه در آنها اندكي ضعف احساس ميكند، اينگونه است. صريحا ميگويد كه بايد در سياست هايتان ـ سياست هاي جنگ اعراب و اسرائيل ـ تجديد نظر كنيد! چه سادهلوحي است كه كساني بگويند برويم پشت ميز مذاكره با يك دستگاه متكبر و بياعتقاد به اصول انساني و حقوق بينالملل بنشينيم. آمريكايي ها، به اصول و حقوق بينالملل، اعتقادي ندارند.
***من با مذاكره مخالفم
و دولت نیز، بدون اجازه من امكان ندارد چنين كاري را بكند؛ خودشان
هم قاعدتا با چنين كاري موافق نيستند
رهبر انقلاب با اشاره به خاطرات تلخ ملت ایران از جنایات آمریکا می فرمایند: "دولت آمريكا، همان دولتي است كه افسر جنايتكارش دستور تير داد، موشك شليك كردند، هواپيماي مسافربري چند صد نفره را در دريا ساقط نمودند و مرد و زن و كوچك و بزرگ را نابود كردند و دولت آمريكا اين افسر را محاكمه نكرد و شنيدم كه رئيسجمهور فعلي آمريكا، به آن افسر مدال لياقت داده است! اينها، اينطور هستند. شما چه ميگوييد؟ مگر اينها به حقوق بينالملل معتقدند؟ مگر اينها به حقوق انسان ها معتقدند؟ نخير. من با مذاكرهي با آمريكا مخالفم و دولت جمهوري اسلامي، بدون اجازه من امكان ندارد چنين كاري را بكند و خودشان هم قاعدتا با چنين كاري موافق نيستند.
بعضي ميگويند، ديپلماسي فعال. بله، ما معتقد به ديپلماسي فعال هستيم. ما معتقديم كه وزارت خارجه ما بايد در سطح جهان ـ منهاي همين چند موردي كه استثنا كرديم ـ مشغول فعاليت باشد. البته بارها گفتهايم كه عزت و حكمت و مصلحت را رعايت كنند. بروند با همه دولت ها، سيستم هاي مختلف، عقايد مختلف، روش هاي گوناگون، ارتباطات داشته باشند؛ مانعي ندارد، ليكن منطقه ممنوعهيي وجود دارد كه از آن نبايد تجاوز كنند."
ایشان در ادامه می افزایتد: اروپا، يك نمونه است. حضرت امام(ره)، اجازه فرموده بودند كه با دولت هاي اروپايي، ارتباط برقرار باشد و وزارت خارجه ما فعاليت فراواني هم داشت. حالا من سؤال ميكنم، واقعا با وجود اينكه ما با بسياري از دولت هاي اروپاي غربي، روابط دوستانه و داد و ستد داشتيم و در وضعيت قطع رابطه نبوديم، آيا آنها همانطوري كه توقع ميرفت با جمهوري اسلامي برخورد كنند، برخورد كردند؟ نه، تازه آنها از آمريكا ضعيفترند. اين واقعيت را در قضاياي مختلف ديديم. آنها، آن باطن مخالف خودشان با جمهوري اسلامي و با اسلام را نشان دادند. مسأله، مسأله اسلام است.
براي اينكه دنيا مجبور بشود عزت و كرامت شما ملت ايران را نگه بدارد، بايد به خودتان متكي بشويد و نيروهاي ذاتي خودتان ـ نيروي علم، نيروي اقتصادي، نيروي كار و قدرت دفاع نظامي ـ را شكوفا كنيد. اگر ملتي قوي و يكپارچه شد، اگر ملتي به خدا متكي بود و از شيطان ها نترسيد، آن ملت، حتي دشمنانش را وادار خواهد كرد كه براي او احترام قايل بشوند؛ همچنانكه امروز بحمدالله، عليرغم همه چرندهايي كه گاهي رسانههاي وابسته به استكبار، درباره ملت ايران و نظام اسلامي ميگويند، همه ملت هايي كه ايران و ملت ما را ميشناسند، براي شما ملت ايران احترام قايلند. اين را ما از نزديك ديدهايم.
***امروز بيشترين تكيه دشمن، روي
دو نكته است: "ایجاد اختلاف" و "مسايل اقتصادي"
ملت ايران، بهخاطر اتكاي به نفس، حتي در مقابل چشم دشمنانش عظمتي دارد. اتكاي به نفستان را حفظ كنيد، از دشمن نترسيد، مرعوب هياهوي مجنونانه آمريكا نشويد، وحدت خودتان را حفظ كنيد ـ بخصوص روي حفظ اين وحدت، تأكيد ميكنم ـ و پشت سر دولتتان باشيد. اگر كسي تبليغات دشمنان را گوش كرده باشد، خواهد ديد كه امروز بيشترين تكيه آنها، روي همين دو نكته است: اختلاف و مسايل اقتصادي. دايما ميگويند اختلاف هست، كه اگر كسي گوش كرد، ولو اختلافي هم نميبيند، بگويد لابد چيزي هست كه اينها ميگويند! از آن طرف هم، مرتب القا ميكنند كه وضع مالي ايران، عقبمانده و چنين و چنان است؛ در حالي كه اين، خلاف واقع است. البته ما الان مشكلاتي داريم كه در حال پيشرفت به سمت حل آنها هستيم. هشت سال جنگ، مگر شوخي است؟"
ایشان در پایان این دیدار یادآور می شوند: من چند سال قبل از اين، به مناسبتي در يك صحبت تلويزيوني گفتم كه بعد از دوران جنگ (در سالهاي 1320) ـ كه من خيلي كوچك بودم، اما اجمالا يادم ميآيد ـ با اينكه آنوقت در ايران جنگ نبود، بلكه در دنيا جنگ بود و به ايران ربطي نداشت، اما باد جنگ كه به ايران خورده بود، تا مدتها نان گندم پيدا نميشد! ما در خانهي خودمان، نان جو ميخورديم; نان گندم پيدا نميشد كه مردم بخورند. مردم، در شديدترين وضع زندگي ميكردند. قند و شكر پيدا نميشد كه مردم بتوانند چايي خود را با آن بخورند.
امروز، بحمدالله ما هشت سال جنگ را تحمل كرديم و آنطور مشكلاتي را نداريم. اين، بهخاطر آن است كه ملت پشت سر دولت است؛ به خاطر آن است كه ملت بيدار است؛ بهخاطر آن است كه مسئولان كشور، دلسوز و علاقهمندند. با همين طريق، پيش برويد. به فضل پروردگار و به اتكاي نيروي مخلصان اين جامعه، مشكلات برطرف خواهد شد و چشم دشمنان، كور خواهد گرديد. ما هيچ احتياجي نداريم كه دشمنان سوگندخورده ما ـ مثل آمريكا ـ براي ما دل بسوزانند و ما هيچ به دنبال مذاكره و رابطه با آنها نيستيم.ادامه دارد...