به گزارش خبرنگارباشگاه خبرنگاران بیرجند؛ دکتر رضوانی که امروز از وی به عنوان 'پدر علم تاریخ معاصر ایران' یاد می شود، معتقد بود 'دنیای کتاب با دنیای واقعی که جامعه در آن در تکاپو است، متفاوت است و محقق باید با هر دو دنیا عمیقا آشنا شود'.
محمد اسماعیل رضوانی، در روستای خراشاد (24 کیلومتری جنوب شرقی بیرجند) به دنیا آمد. وی از 6 سالگی به مکتب رفت و قرآن را فرا گرفت و پس از آن، اولین کتابی که خواندنش را شروع کرد، نصاب الصبیان اثر ابونصر فراهی بود.
دکتر محمد اسماعیل رضوانی در مصاحبهاش در سال 1367 با مجله کیهان فرهنگی میگوید: «... من در سال 1300 شمسی متولد شدم. زادگاهم قریهای است به نام خراشاد در 24 کیلومتری جنوب شرقی بیرجند؛ خراشاد گویش دیگری است از کلمه خورشید، که من آن را در الاتنبیه و الاشراف پیدا کردم. در جایی که اقالیم سبعه را تقسیم میکنند به سیارات سبعه می گویند: الاقلیم رابع للشمس و هو بالفارسیه خرشاد. پدرم در آنجا روحانی و بزرگ محل بود. من هم طبق معمول آن زمان به مکتب میرفتم.. »
در سن هشت سالگی پدر خانواده، رضوانی را نزد یکی از اقوام در بیرجند فرستاد تا در مدرسه طلاب شوکتیه که مدیریت آن با روحانی نامدار آن منطقه یعنی مرحوم آقا شیخ محمدرضا سرچاهی بود، مشغول به تحصیل شود. مدتی از این موضوع گذشت تا اینکه در پی تاسیس مدارس به سبک جدید، تحت عنوان تدین با مدیریت مرحوم فاضلی، مسیر زندگی استاد به کلی تغییر کرد.
پس از آن آثاری چون امثله و شرح امثله را آموخت و در همین دوران مسیر زندگیاش، به لطف معلم دبستان تدین تغییر کرد و وارد مدرسه عمومی شد و علوم متداول و جدید را نیز فرا گرفت. وی در سال 1322 با اخذ مدرک دیپلم از دبیرستان فارغ التحصیل شد و بلافاصله به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و تدریس در دبستان و پس از آن تدریس در دبیرستان را آغاز کرد.
استاد رضوانی بعد از مدتی تدریس در زادگاه خود، به تهران منتقل شد و ضمن تدریس در دبیرستان فرخی، توانست در سال 1328، تحصیل در دوره کارشناسی رشته تاریخ و جغرافی دردانشسرای عالی را آغاز نماید. وی در سال 1335 مقطع کارشناسی ارشد را نیز سپری نمود و سرانجام در 1342 موفق به دریافت دکترای رشته تاریخ از دانشگاه تهران شد.
وی مدتها در دانشگاه ملی و دانشگاه تهران به تدریس مشغول بود و پس از آنکه به درخواست خود در سال 1358 بازنشسته شد، تا پایان عمر به تحقیق و پژوهش در زمینه تاریخ ایران پرداخت.
رضوانی، ستونی محکم برای رشته تاریخ ایران محسوب میشود و بدین سبب پدر علم تاریخ معاصر ایران نام گرفت. از وی همچنین به عنوان پدر تاریخ مطبوعات ایران نام برده میشود.
والدین و انساب
وی در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. اجداد و نیاکان پدری وی، عبارت بودند از شیخ جعفر، آخوند ملا محمد علی خراشادی، آخوند ملا اسماعیل و سرکار آقا (از علمای منطقه خراسان در عهد صفویه)، نسل اندر نسل در امور دینی و علمی منطقه قهستان از سرآمدان روزگار بودند. مادرش فاطمه نام داشت و جد مادریش ملا حسن یزدی بود.
خاطرات و وقایع تحصیل
استاد رضوانی مربوط به تحصیل در مرحله دکترا و رساله مربوط به این دوره بود که تحول عظیمی در وی بوجود آورد، او در این باره چنین میگوید: "موضوع تز من درباره علل انقلاب مشروطیت بود که این موضوع در وضع من خیلی اثر گذاشت. استاد راهنمای من، شخصی بود سختگیر به نام دکتر بینا و بنده موظف بودم هر هفته صبح جمعه، ساعت 8 به منزل ایشان بروم. یک روز ایشان به من گفتند تو اگر میخواهی علل انقلاب مشروطیت را بنویسی، باید جراید آن دوره را مطالعه کنی. این حرف خیلی مرا مایوس کرد، چون فکر میکردم، پیداکردن روزنامههایی که 70 سال قبل منتشر میشده، امکان ندارد، ولی وقتی به بازار رفتم، دیدم بسیاری از آنها پیدا میشود.
اولین خرید من هم یک سال روزنامه اختر بود به بهای 20 تومان و بعد صوراسرافیل را خریدم و خلاصه طوری شد که موضوع تز را فراموش کردم و شروع کردم به خرید و مطالعه روزنامههای آن دوره و بالاخره ضمن اینکه تزم را موفقیت گذراندم، صاحب مجموعهای ارزشمند از جراید دوره قاجار شدم."
فعالیت های ضمن تحصیل
استاد رضوانی پس از گرفتن دیپلم بلافاصله به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و به سمت مدیر دبستان محل خود، خراشاد، منصوب شد. بعد از سه سال، بیرجند به دبیر احتیاج پیدا کرد و تصمیم گرفته شد که از دیپلمه های باسواد استفاده کنند، لذا وی را به دبیرستان شوکتی بیرجند فرستادند. استاد سه سال در آنجا ماند تا اینکه به فکر ادامه تحصیل افتاد. بدین خاطر تقاضای انتقال به تهران را کرد که با انتقال او موافقت شد.
استاد در تهران ضمن ارتقا سطح علمی و ادامه تحصیل، در دبیرستان فرخی تدریس میکرد که با اخذ درجه دکترا، در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تربیت معلم، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه الزهرا، تربیت مدرس و بنیاد فرهنگ و دانشگاه آزاداسلامی ساعاتی را به تدریس مشغول بود.
استادان و مربیان
استادانی که محمد اسماعیل رضوانی قبل از تحصیل در دانشگاه و در طی تحصیل در دانشگاه از آنان بهره برده بود عبارتند از آقا شیخ محمدرضا سرچاهی، مرحوم فاضلی، مرحوم سید عبدالحسین آیتی، مرحوم تهامی، سید محمد فرزان بیرجندی، دکتر بینا، نصرالله فلسفی، علی اصغر شمیم، ابراهیم پور داود، دکتر محمدحسن گنجی، سعید نفیسی، عباس اقبال و دکتر بهمنش.
مشاغل و سمتها
دکتر رضوانی پس از اخذ مدرک دیپلم در سال 1322 به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و مدیر دبستان زادگاه خویش شد. وی در خلال سال ها تحقیق و تدریس، چند صباحی نیز به کارهای اجرایی پرداخت، از جمله مدت سه سال رئیس بازرسی تعلیمات متوسطه تهران و معاون بازرسی فرهنگ استان تهران و نیز مسئول برگزاری امتحانات نهایی دبیرستانهای استان مرکزی شد.
وی همچنین مدت دو سال به اداره دبیرخانه دانشگاه شهید بهشتی (دانشگاه ملی ایران) پرداخت و مدت سه سال نیز در سمت معاونت آموزشی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به کار شد.
استاد رضوانی، فعالیت های اجرایی را به این انگیزه پذیرفت که معتقد بود هر استاد و یا هر تحقیقی باید چند صباحی با پذیرفتن مسئولیت های اجرایی، با جامعه و رازهای درون آن و بند و بستهای و پیوندها و نیرنگهایی که در جامعه در جریان است آشنا شود، در آن صورت است که در تحقیقات علمی و کرسی تدریس، فکری بارزتر و اندیشههای روشن تر و وجودی مفیدتری خواهد داشت. او معتقد بود دنیای کتاب با دنیای واقعی که جامعه در آن در تکاپو است، متفاوت است و محقق باید با هر دو دنیا عمیقا آشنا شود.
از جمله مسئولیت های علمی او مشاورت عالی پژوهشکده اسناد سازمان ملی ایران، مشاور موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، مدیریت گروه تاریخ بنیاد دایره المعارف اسلامی، عضویت در شوراها و هیئت های مختلف از جمله شورای میراث مکتوب کتابخانه ملی ایران و هیئت داوران جشنواره مطبوعات (دوره اول و دوم) بود.
فعالیتهای فرهنگی
دکتر رضوانی علاوه بر کار تدریس و سمتهایی که داشتهاست، با مطبوعات زمان خود همکاری مینمود که از جمله وقایع اتفاقیه، ایران، دانش، مدرسه دارلفنون تبریز، روزنامه ملتی، یغما، راهنمای کتاب، کیهان ، سالنامه کشور ایران، دانشکده ادبیات، بررسی های تاریخی، تاریخ و فرهنگ ایران، تحقیقات روزنامه نگاری، جامعه نوین، تاریخ، آینده، خواندنیهای تاریخی، بندر و دریا، خواندنیهای قرن، کلک، پیام کتابخانه، گنجینه اسناد، تحصیل، تاریخ معاصر ایران، کیهان فرهنگی و تحقیقات اسلامی میباشد. او همچنین در چندین همایش و کنگره در داخل و خارج از ایران، چین، تایلند، انگلستان، پاکستان، ترکیه و... شرکت کرد.
همسر و فرزندان
استاد رضوانی در سال 1330 با دختر عمه خویش ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، چهار فرزند به نام های محمدحسن، هما، نرگس و همایون بود که همگی این فرزندان به ویژه دختر بزرگش هما رضوانی که راه پدر را ادامه دادند، به مدارج علمی دانشگاهی دست یافتند.
زمان و علت فوت
استاد رضوانی در 5 فروردین 1375 همزمان با فرا رسیدن بهار، بر اثر بیماری سرطان، درگذشت.
آثار
مهمترین تألیفات و مقالات محمد اسماعیل رضوانی عبارتند از:
1ـ زمینی که روی آن زندگی میکنیم، تهران: سازمان چاپ کیهان (به کمک مؤسسة یونسکو)، 1341.
2ـ انقلاب مشروطیت ایران، تهران: مؤسسة انتشارات فرانکلین، چاپ اول 1345، چاپ سوم، 1356.
3ـ اعلانها و اعلامیههای دورة قاجار، تهران: ضمین مجله بررسیهای تاریخی، 1349.
4ـ تبلیغات نامه تنسر با همکاری مجتبی مینوی، تهران: خوارزمی، چاپ اول 1351، چاپ دوم 1354.
5ـ تصحیح تاریخ منتظم ناصری در سه جلد، تهران: دنیای کتاب، 1347.
6ـ سفرنامه ظهیرالدوله همراه مظفرالدین شاه به فرنگستان تهران: کتابخانة مستوفی 1371
7ـ روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان (با همکاری فاطمه قاصیها)، در سه جلد، تهران: سازمان اسناد ملی ایران، 3ـ 1371.
8ـ عالم آرای عباسی، در سه جلد، تهران: دنیای کتاب، 1377.
9ـ یادداشتهای امینالدوله (زیر چاپ)
10ـ مجموعة مقالات علمی ایشان که به بیش از 61 مقاله میرسد، در دست چاپ است.
استاد رضوانی افزون بر کتاب های یاد شده، چند جلد کتاب درسی تالیف کردهاند. از جمله یک دوره تاریخ و جغرافیا و تعلیمات اجتماعی دبیرستان و یک دوره کامل تاریخ و جغرافیا برای دانشسرای مقدماتی و کلاس های تربیتی، آمورش و پرورش و نیز کتاب درسی تاریخ سیاسی ایران برای دانشجویان دانشکده افسری./س