شـاهـزاده خـرابــه نشیــن
او سه سال بیشتر نداشت ، یکی یکدانه نبود ولی دُرّ و دردانه بود ، عزیز پدر بود و مونس مادر ، آخرین فرزند نبود ولی آخرین دختر بود ، اولین اسیر نبود ولی آخرین شهید بود ( آخرین شهید از فرزندان اباعبدالله ع ) [ اگر شهید به معنای گواه است او گواه مظلومیت آل الله است ] ، پدرش شاه نبود ولی بر شاهان عالم افضل بود. کاخ نشین نبود ولی از همه کاخ نشینان عالم برتر بود ، خرابه نشین هم نبود ولی اسارت او را خرابه نشین کرده بود !
او رقیّــــه بود که به معنای ارتقــــاء ( صعود بطرف بالا ) است.
حضرت رقیّه بنت الحسین علیه السلام که در حادثه کربلا خردسال بود، همراه سایر اهل بیت امام حسین علیه السلام و زینب کبرى علیها السلام، به اسارت شام درآمد. کاروان اسیران در محلی بنام خرابه شام، کنار باب الفرادیس و در نزدیکی قصر یزید استقرار یافت، ایشان که در آن زمان 3 یا 4 ساله بود، نیمه های شب، خواب پدر را دید. از خواب بیدار شد و بهانه پدر را گرفت، از گریه او بقیه نیز گریستند. یزید که از صدای گریه ها بیدار شده بود، دستور داد سر مبارک امام حسین علیه السلام را نزد رقیّه ببرند تا ساکت شود. وقتی رقیّه علیها السلام آن سر خونین را دید، از شدت غم و اندوه، وفات یافت و در همان خرابه دفن، و قبر مطهر ایشان زیارتگاه عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) گردید.
عبدالوهاب بن احمد شافعى مصرى ،مشهور به شعرانى (متوفى به سال 973 قمرى )، در کتاب المنن ، باب دهم ، نقل مى کند: « نزدیک مسجد جامع دمشق ، بقعه و مرقدى وجود دارد که به مرقد حضرت رقیّه علیها السلام دختر امام حسین علیه السلام معروف است . بر روى سنگى واقع در درگاه این مرقد، چنین نوشته است :هذا البیت بقعه شرفت بآل النبى صلى الله علیه و آله و بنت الحسین الشهید، رقیه علیه السلام [ این خانه مکانى است که به ورود آل پیامبر صلى الله علیه و آله و دختر امام حسین علیه السلام ، حضرت رقیه شرافت یافته است]
مجموع مساحت ساختمان تقریبا 4500 متر مربع است که 600 متر مربع تقریبى از این مساحت فضاى باز، و بقیه آن زیربناست . در قسمت جنوبى ساختمان ، مسجدى به وسعت 800 متر مربع (40*20) ساخته شده است که وسعت حرم و رواق هایش در بناى جدید تقریبا 2600 متر مربع میباشد.
نام رقیّــه
کلمة رقیّه ، در اصل از ارتقاء به معنى ( صعود به طرف بالا و ترقّى ) است .این نام قبل از اسلام نیز وجود داشته ، مثلا نام یکى از دختران هاشم (جدّ دوم پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله) رقیّه بوده است ،
نخستین کسى که در اسلام ، این نام را داشت ، یکى از دختران رسول خدا صلى الله علیه و آله ازحضرت خدیجه است . پس از آن ، یکى از دختران امیرالمؤ منین على علیه السلام نیز رقیّه نام داشته که به همسرى حضرت مسلم بن عقیل در آمد.
در میان دختران امامان دیگر نیز چند نفر این نام را داشتند، از جمله یکى ازدختران امام حسن مجتبى و دو نفر از دختران امام موسى الکاظم که رقیّه و رقیّة صغرى خوانده مى شدند.
اکثر محدّثان دو دختر به نامهاى سکینه و فاطمه براى امام حسین علیه السلام ذکر کرده اند؛ اما علاّمه ابن شهر آشوب ، و محمّد بن جریر طبرى شیعى ، سه دختر به نامهاى سکینه ، فاطمه و زینب را براى آن حضرت برشمرده اند.
در میان محدّثان قدیم ، تنها على بن عیسى اربلى، صاحب کتاب کشف الغمّه، به نقل از کمال الدین گفته است که امام حسین (ع) شش پسر و چهار دختر داشت، ولى او نیز هنگام نام بردن دخترها، سه نفر به نام هاى زینب ، سکینه و فاطمه را نام مى برد و از چهارمى ذکرى به میان نمى آورد. ( احتمال دارد که چهارمین دختر، همین رقیّه بوده باشد ).
علامه حائرى در کتاب معالى السبطین مى نویسد: بعضى مانند محمّدبن طلحة شافعى و دیگران از علماى اهل تسنّن و شیعه مى نویسند: امام حسین(ع) داراى ده فرزند، شش پسر و چهار دختر بوده است.سپس مى نویسد: دختران او عبارتند از: سکینه ، فاطمه صغرى ، فاطمه کبرى ، و رقیّه علیهن السلام .
آنگاه در ادامه مى افزاید: رقیّه علیها السلام پنج سال یا هفت سال داشت و در شام وفات کرد. مادرش (شاه زنان ) دختر یزدجرد بود. (یعنى حضرت رقیّه خواهر تنى امام سجّاد بود).
علت عدم ذکر نام رقیّه بنت الحسین و سکینه بنت علی (ع) در تاریخ:
1 ـ عدم ضبط و ثبت همه امور و جزئیات تاریخ زندگى امامان [ مخصوصا امور داخلی و خانوادگی ائمه طاهرین علیهم السلام] موجب شده که بسیارى از ماجرا هاى زندگى آنان در پشت پردة خفا باقى بماند؛ بنابراین ذکر نکردن آنها دلیل بر نبودن آنها نخواهد بود. ( شاید هم رعایت حیا و عفت و حجب ذاتی و محفوظ بودن امور خانوادگی ائمه از دید عمومی دلیلی دیگر بر عدم ذکر نام بعضی از فرزندان ائمه معصومین در تاریخ باشد.)
2 ـ گاهى بر اثر همنام بودن ، وجود نام رقیّه در یک خاندان موجب اشتباه در تاریخ شده و همین مطلب ، امر را بر تاریخ نویسان اندک آن عصر، با امکانات محدودى که داشتند، مشکل مى نموده است .
3 ـ گاهى بعضى از دختران دو نام داشتند؛ مثلا طبق قرائنى که خاطر نشان مى شود به احتمال قوى همین حضرت رقیّه را زینب یا فاطمه صغیره مى خواندند، و شاید همین موضوع ، باعث غفلت از نام اصلى ایشان شده باشد.
4 ـ چنانکه قبلا ذکر شد ، بعضى از علماى بزرگ از قدما، از حضرت رقیّه به عنوان دختر امام حسین یاد کرده اند و شهادت جانسوز او را در خرابه شام شرح داده اند. پس باید نتیجه گرفت که باید کتابها و دلایلى در دسترس آنها بوده باشد که بر اساس آن ، از حضرت رقیّه سخن به میان آورده اند؛ کتابهایى که در دسترس دیگران نبوده، و در دسترس ما نیز نیست .
بنابراین ذکر نشدن نام حضرت رقیّه در کتب حدیث قدیم هرگز دلیل نبودن چنین دخترى براى امام حسین علیه السلام نخواهد بود، چنانکه عدم ثبت بسیارى از جزئیات ماجراى عاشورا و حوادث کربلا و پس از کربلا در مورد اسیران ، دلیل آن نمى شود که بیش از آنچه درباره کربلا و حوادث اسارت آن نوشته شده وجود نداشته است.
مادر حضرت رقیه علیها السلام
مادرحضرت رقیه علیها السلام ، به نقلى ( ام جعفر قضاعیه ) بوده است ولى دلیل مستندى در این باره ، در دسترس نیست. بعضی هم مادر ایشان را (شاه زنان ) دختر یزدجرد نوشته اند.
سن حضرت رقیّـه علیها السلام
سن مبارک حضرت رقیّه علیها السلام هنگام شهادت ، طبق پاره اى از روایت ها سه سال، و مطابق پاره اى دیگر چهار سال بوده و برخى نیز پنج سال و هفت سال نیز نقل کرده اند.
در کتاب وقایع الشهور و الایام نوشته علامه بیرجندى آمده است که دختر کوچک امام حسین علیه السلام در روز پنجم ماه صفر سال 61 وفات کرد، چنانکه همین مطلب در کتاب ریاض القدس نیز نقل شده است
رقیه علیها السلام در عاشورا
در بعضى روایات آمده است : حضرت سکینه علیها السلام در روز عاشورا به خواهر سه ساله اى (که به احتمال قوى همان رقیّه علیها السلام باشد) گفت : « بیا دامن پدر را بگیریم و نگذاریم برود کشته بشود». امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن بسیار اشک ریخت و آنگاه رقیّه علیها السلام صدا زد: ( بابا! مانعت نمى شوم . صبر کن تا ترا ببینم ( ا مام حسین علیه السلام او را در آغوش گرفت و لبهاى خشکیده اش را بوسید. در این هنگام آن نازدانه ندا در داد : « العطش العطش ، فان الظما قدا احرقنى، بابا بسیار تشنه ام ، شدت تشنگى جگرم را آتش زده است » امام حسین علیه السلام به او فرمود : « کنار خیمه بنشین تا براى تو آب بیاورم » ، آنگاه امام حسین علیه السلام برخاست تا به سوى میدان برود، باز هم رقیّه دامن پدر را گرفت و با گریه گفت : یا اَبَه اَینَ تمضى عنا؟ بابا جان کجا مى روى ؟ چرا از ما بریده اى ؟ امام علیه السلام یک بار دیگر او را در آغوش گرفت و آرام کرد و سپس با دلى پر خون از او جدا شد.
زیارت حضرت رقیّــه (س) :
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا سیدتنا رقیّــــــــه علیک تحیه و السلام و رحمه الله و برکاته السلام علیک یا بنت امیرالمومنین على بن ابیطالب السلام علیک یا بنت فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین السلام علیک یا بنت خدیجه الکبرى ام المومنین و المومنات السلام علیک یا بنت ولى الله السلام علیک یا اخت ولى الله السلام علیک یا بنت الحسین الشهید السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده السلام علیک ایتها الرضیه المرضیه السلام علیک ایتها التقیه النقیه السلام علیک ایتها الزکیه الفاضله السلام علیک ایتها المظلومه البهیه صلى الله علیک و على روحک و بدنک فجعل الله منزلک و ماواک فى الجنه مع آبائک و اجدادک الطیبین الطاهرین المعصومین السلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبى الدار و على الملائکه الحافین حول حرمک الشریف و رحمه الله و برکاته و صلى الله على سید نا محمد و آله الطیبین الطاهرین برحمتک یا ارحم الراحمین.