باشگاه خبرنگاران- فيلم "يك خانواده محترم" به لحاظ تكنيك هاي كارگرداني اثر ضعيفي بود سناريوي ضعيفي داشت صدا، دوربين، حركت ها، شعارها، نمادها و همه ضعيف بود اما يك سهم قوي فرانسوي در آن وجود داشت و چنين شيطنت هاي ظريفي را بايد فراتر از حد و قد چنين فيلمساز ضعيفي دانست پس بهتر است در جستجوي استراتژي هاي باشيم كه تهيه كننده فرانسوي اتخاذ كرده.
هانگتينون، تئوريسين آمريكايي در حايي مي گفت: "يك وعده غذاي سگ آمريكايي مي ارزد به تمام تمدن جهان سوم" اين را مي گويد چون اعتقاد دارد تمام آنچه از شعور و فهم و دراكه فكري و تحليلي در نوع بشر وجود دارد در فرهنگ عالم جمع شده همچنان كه در يك ديالوگ فيلم "سيصد" درباره يونان (ارومهي تمدن غربي) چنين مي گويد "باقي مانده شعور در عالم".
اگر يك آمريكايي با ادبيات كابوئيستي -كه مخصوص آن طرف است- بخواهد به ما توهين كند همين قدر صريح اين كار را انجام خواهد داد كه هانگتينتون انجام داد يا در فيلم سيصد ديديم يا در ساير فيلم هاي آمريكايي اما تحقير به سبك فرانسوي موذيانه تر و خفي تر است فرانسوي، يك ايراني را به عنوان سازنده جلو مي اندازد و خودش در هاله ميايستد و تمام اينها ميدهد فيلم "يك خانواده محترم ".
فرانسوي ها امروز ادعا مي كنند كه يونان مدرن هستند؛ كلاسيسم يونان باستان را آن ها دوباره زنده كردند دموس كراتوس (دموكراسي) را آنان در عصر جديد باز ساختند و اولين ملت بالغ دنيا آنهايند كه در انقلاب كبير عليه استبداد تاختند و حتي پيس از اينكه انقلابشان توسط عده اي از رهبران راديكال يا سودجو مصادره مي شد، هر بار نااميد نشدند و دوباره دست به قيام ياختند تا امروز كه به تعادل دموكراسي رسيده اند.
اما اين ادعا آنجا آزاردهنده مي شود كه آن ها غير از خودشان را اطفالي هميشگي پندار كنند و سعي شان بر اين شود كه ادعاي شعور و اراده در انحصار باختر زمينيان باقي بماند.
ايران را با كشورهاي همسايه اش مقايسه كنيد و به من اجازه كمي صراحت بدهيد صد و اندي سال پيش از اين جرقه و بارقه هاي آزادي خواهي در ايران زده شد و خون هاي پاك در نهضت مشروطه ايران آبروي استبداد را برد پس از آن تا امروز كه امروز است چند دست از اين جنبش ها وتحركات از ملت ايران ديده ايم؟ صنعت نفت ملي نشد؟ شاهنشاهي برنيفتاد؟ ارتش تا ابرو مسلح عراق از ما تودهني نخورد؟ انقلاب، اعتراض، انتخاب و دفاع كم ديديم از اين ملت؟
ولي كمي چشم را پايين تر بيندازيم و زير آب هاي گرم را اگر ببنيم مللي هستند كه خاكشان روي اقيانوس ثروت نفت شناور است اما هنوز به اين نتيجه نرسيده اند كه چونان نظام هاي سياسي دارند محل ايراد است تا چه رسد به اين كه بخواهند قيام و اقدامي كنند اما غربي جماعت هميشه دوست دارد ما و آن ها را به هم يكسان بنمايد، چهرهي اسلام بنيادگرايي ناصبي و ضد اهل بيت را به عنوان چهره كامل اسلام نشان دهد يعني همان ها كه مي گويند حتي چشم زن بايد ناپيدا باشد يا شهادت طلبي حسيني را چيزي جزو مقوله عمليات استشهادي (انتحاري) القاعده تعريف كند ما ملت اين قدر در اين تاريخ گل كاشته ايم كه ادعاي شعور اجتماعي در مغرب زمين انحصاري نماند.
اما آن ها ميل دارند كه بماند پس مي آِيند و براي تمام رفتارهاي والا صفتانه ايراني توجيهي غير از دراكه اي بالا دست و پا مي كنند و به قول يكي از متفكران كشور خودمان كه خودش راباخته نام نمي برد اين اقدامات دفاع منفعلانه اي است كه به صورت فلج ذهني بروز پيدا مي كند يعني همانچه آخر فيلم ديديم.
اين فيلم آرمان ملت را زير سوال نمي برد آرمانگرايي ملت را زير سوال مي برد و به عبارتي ايراني ها يعني كساني كه حتي اگر اقدام درستي كرده اند بدانيد كه بيهوده و بدون فكر بوده آرماني پشت آن نبوده و براساس يك اتوماسيون بدوين نسبت به عصر جديد واكنش هاي صورت گرفته.
اين فيلم آرمان ملت را زير سوال نمي برد آرمانگرايي اش را زير سوال مي برد نمي گويد كه با وطن خواهي و آزادي خواهي و دين خواهي مردم ما مشكل دارد بلكه مي گويد اينان وطن خواه، و آزادي خواه و ديندار نيستند و اگر اقوامي دال بر اينها از ايراني ديديد بدانيد كه ديمي و ابن الوقتي و بي اراده و بي منطق و هرهري مابانه است.
دفاع ملت ايران مقابل ماشين جنگي صدام هم لابد برخلاف دفاع فرانسوي ها براي اشغالگري نازي ها كه از سر اراده ملي بود، دفاعي است كه صبر كنيد! اصلا دفاعي در كار نبوده آنچه هشت سال طول كشيده يك جنگ قبيله اي به دلخواه دو سردسته زياد خواه امام خميني (ره) و صدام بوده.
در اين فيلم يك خانواده را در دوران جنگ مي بينيم كه پدر آن محتكري متشرع نماست اما پس از اختلافي كه بين او و همسرش پيش مي آيد بدليل اينكه مادر از ماجراي احتكار مطلع شده پسر خانواده با قهر به شيراز مي رود اما ز آنجا راهي جبهه مي شود و شهيد برمي گردد در حقيقت اين پسر با پدرش اختلاف پيدا كرده بود و گويا از لج او به جنگ رفته در مورد پدر شهيد فيلم مي توانيم بگوييم كه يك مورد استثنا به تصوير كشيده شده و فيلم قصه نقد استثناها را داشته اما شخصيت مادر كه منفي نيست و اين يعني نمونه مادران شهيد ما اينست.
او پس از شهادت پسرش دچار فروپاشي عصبي مي شود و مرتب بر سر پدر خانواده فرياد مي زند كه پسر مرا تو كشي پس اثري از حماسه نه تنه در رفتار مادران شهيد بلكه در عملكرد خود شهده هم نيست و پدرها هستند كه پسران جوان اين مملكت را به كشتن داده اند و انگيزه اين شهيدان وطن، دفاع از آرمان هاي ملي نبوده.
پدر اين خانواده آنطور كه فيلم كاملا علني مي كند نمادي از امام خميني (ره) است مي دانيم كه در اصطلاحات جامعه شناسي سياسي، ديكتاتور را به پدر شاه تشبيه ميكنند و وجه شبه اين دو از قبايلي آمده كه پدر و رئيس قبيله در آن خداوندي بلامنازع در عرصه آن اجتماع كوچك بود.
بعد از يك سكانس فيلم كه گند و لجن پدر خانواده در مال مردم خوري و ريا را به غايت ديديم بلافاصله تصوير امام را نشان مي دهند كه از تلويزيون در حال پخش است و ميگويد ملتي مثل ملت ايران در تاريخ ديده نشده انگار خواسته باشند اين جمله را مسخره كنند زيرا فيلم لحظاتي قبل نقيض اين قضيه را به طور يكجانبه اي نشان داده اند گذشته از اين كه اين حرف را چه كسي زده امام يا هر كسي ديگري آيا سزاوار است مضمون آن را زير سوال ببريم؟
چند بار شخصيت اصلي فيلم يعني آرش صافي (بابك حميديان) در خيابان هاي تهران در حال رفتن از جايي به جايي است و هر بار در خيابان دعوا و كتك كاري شده حتي يك بار هم چنين چيزي دامنگيز خودش مي شود يعني همان كه گروه قصه همان است انگار تمام مردم ايران مرتب در حال كتك زدن همند وحالا شما بپرسيد سياه نمايي آن هم اين قدر خام دستانه و كليشه اي؟
تمام اجزاي فيلم كنار هم منتج به معرفي شخصيتي غير بشري از مردم ايران مي شود يعني اهلي هايي كه مطابق يك پيروي غريزي از پاتر (پدر) بيست وچند سال قبل به جنگ با سربازان يك پدر ديگر (صدام ملعون) رفته اند و حالا شبيه آن شده اند كه از دست صاحبشان فراري بي دليل كرده باشند اما نمي دانند به كجا ميخواهند رفت؟ اما؛
اولا معرفي انگيزه مردم ايران در دفاع مقابل رژيم بعث، در اين فيلم تحريف است انگيزه پدران ما آرمان گرايانه بوده نه غريزي و حتي آرمانگرايانه تر از مردم باختر و ما امروز هم بنا به آرمان هايمان حركت مي كنيم نه بنا به غريزه.
ثانيا اين فيلم و هر فيلم و هر كس ديگري حق ندارد متجاور بودن عراق به ايران را انكار كند و جنگ ايران و عراق را يك نبرد قبيله اي بنمايد در سكانسي كه تصوير امام پس از صحنه هاي مال مردم خوري پدر خانواده نمايش داده شد يكي دو جمله از كلمات ايشان را بريدند و همان و فقط همان پخش شد تا قافيه مقصود موذيانه خودشان بشود:
ملتي شبيه ملت ايران در هيچ كجاي تاريخ ديده نشده شما كجاي دنيا ديده ايد كه جوانان ملتي اينقدر عاشق جنگ باشند؟
امام خميني (ره) جنگ طلب بود؟ و ملتي كه از او تبعيت ميكرد يا مثل اين است كه لا اله را بگوئيم و الا را نه .
من هم از آن مرد كلماتي مي آورم تا از موضع خودم دفاع كنم كه خلاف موضع اين فيلم بود اما كاملش مي كنم نه مقطع:
اين وحدت و انسجامي كه امروز بين ملت دلير و ارتش و سپاه شجاع ديده مي شود در تاريخ ايران و جهان بي سابقه است حضرات آقايان در هر نقطه كه هستند مردم را براي جنگ و درگيري با آمريكا و اذناب خون خوارش چون عراق آماده كنند كه جنگ جنگ است و عزت و شرف ميهن و دين ما در همين مبارزات است و ميهن از جان عزيزتر ما امروز منتظر است تا يكايك فرزندان خود را براي نبرد با باطل مهيا سازد ما براي ميهن عزيزمان تا شهادت يكايك سلحشوران ايراني مبارزه مي كنيم و پيروزي ما حتمي است.
روح الله موسوي خميني 5/7/1359
صحيفه نور جلد 13 صفحه 243
نويسنده: ميلاد جليل زاده