به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، در اين مقاله آمده است: از حملات هواپیماهای بدون سرنشین گرفته تا بازداشت هاي پروکسی و استراق سمع هاي غير قانوني در گوشه و كنار جهان، باراك اوباما، ایالت متحده را در مسير"جنگ هاي دائم" همچون جورج بوش هدايت مي كند.

در سال 2009، باراك اوباما لايحه اي را به امضاء رساند كه از آن به عنوان "تغيير رويه اساسي در سياست هاي افراطي جنگ عليه تروريسم"جرج بوش، نام مي برد.

بر اساس دستور اجرايي دولت اوباما،قرار بر اين گرديد كه زندان گوانتانامو در يك پروسه يك ساله بسته شود و اينکه ایالت متحده دیگر به شكنجه زندانيان سياسي در هيچ كجاي جهان مبادرت نكند.بنا به اظهارات باراك اوباما:"ديگر شاهد بازداشت و زنداني كردن بدون دادگاه افراد بيگناه و شكنجه بيرحمانه مظنونين در سيستم قضايي و امنيتي آمريكا نخواهيم بود".وي معتقد بود،اين دستور براي اصلاح استانداردهای مربوط به مراحل قانوني و ارزش های اصلی قانون اساسی صادر شده است.

اما پس از آن لايحه،آمريكا و سياست هايش اصلا تغييري نكرد. همانطور كه انتظار مي رفت زندان گوانتانامو نه تنها بسته نگرديد،بلكه استراق سمع هاي غير قانوني و حملات هواپیماهای بدون سرنشین به شدت تمام ادامه يافت كه با مرگ شهروندان بی گناه،شاهد گسترش روحيه ضد آمريكايي در یمن، پاکستان و سومالی نيز بوده ايم.

به جای تغيير سياست هاي منحوس دوران بوش، اوباما،چهارچوب سياسي "جنگ عليه تروريسم" را مدون و به طور دائم نهادینه كرد،سياستي که برگرفته از حادثه يازده سپتامبر مي باشد.

تا كنون دولت اوباما برنامه هواپيماهاي بدون سرنشين را مخفيانه انجام داده است و در مورد نحوه تصميم گيري در مورد اجراي آن اصلا اطلاعاتي به بيرون درز پيدا نكرده است.

شاید ملموس ترين نماد براي توجيه تمایل اوباما در نهادینه کردن چهارچوب سياست هاي دوران بوش برای مقابله با تروریسم در ژانویه 2013 ،در انتصاب جان برنان مدیر سازمان اطلاعات مرکزی بيشتر قابل درك مي باشد.جان برنان یکی از حامیان اصلی بوش و مورد علاقه وي در بسیاری از تاکتیک های جنگي سازمان سیا، از جمله شکنجه محسوب مي شود.

زمانيكه اوباما در دوره اول رياست جمهوري خود تصميم داشت وي را وارد كابينه خود نمايد،با خيل وسيعي از اعتراضات همراه شد طوري كه از ليست مورد نظر وي را به اجبار خارج كرد.

در حال حاضر، واکنش به نامزدي وي جهت تصدي رياست سيا-حتي با سابقه اي كثيف وي در اين سازمان-طبيعي شده است همانطور كه به سياست هاي جنگي و تاكتيك هاي اطلاعاتي سيا در دوره بوش واكنش داده مي شد.

حقيقت اين است كه اوباما و سياست هايش ایالت متحده را در مسير يك جنگ دائمي و بدون پايان قرار داده است.

اكنون در متن ذيل به بررسي 5 نمونه از سياست هاي جنگي اوباما در پروژه "جنگ عليه تروريسم" خواهيم پرداخت:

1- هواپیماهای بدون سرنشین
در سال هاي اخير،دولت اوباما از هواپیماهای بدون سرنشین در کشورهایی مانند یمن، سومالی و پاکستان به بهانه مبارزه با شبه نظاميان به وفور استفاده كرده است.
با بررسي تعداد حملات هواپیماهای بدون سرنشین تحت فرمان بوش و اوباما،مي توان به اين موضوع اذعان داشت كه اوباما نه تنها پيرو سياست هاي بوش بوده،بلكه اين ابزار كنترلي را به طرز خودخواهانه اي گسترش داده است.
اولين حمله هواپیماهای بدون سرنشین در تاریخ ایالت متحده در سال 2002 رخ داد،در اين عمليات هواپیماهای بدون سرنشین سيا سه مرد افغان را كشتند.
حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمريكا به مرزهاي خارج از ميدان هاي جنگي خود،حتي پاكستان گسترش يافت.در پاکستان، دولت بوش در مجموع 52 حمله هوايي را انجام داده است،که به مرگ حدود 438 نفر، از جمله 182 غیر نظامیان و 112 كودك پاكستاني منجر گرديده است.اما دولت اوباما حداقل 300 حمله هواپیماهای بدون سرنشین را در دستور كار جنگي خود قرار داد اين در حاليست كه دوره دوم اوباما به تازگي شروع شده است.
در مجموع حملات دولت اوباما،حدود 2152 نفر، شامل 290 غیرنظامی كه 64 نفر از آنها كودك بوده اند،تا كنون كشته شده اند.
هواپیماهای بدون سرنشین مشكلاتي به مراتب فراتر از مرگ و مير را براي شهروندان افغانستان و پاكستان به وجود آورده است.
اخيرا يك كار تحقيقاتي توسط دانشگاه نیویورک و دانشگاه استنفورد در مورد تاثير هواپیماهای بدون سرنشین بر مردم انجام گرديد.بر اساس اين تحقيق هواپیماهای بدون سرنشین در مردان، زنان و کودکان اضطراب و تروماي روانی را در میان جوامع غیر نظامی افزايش داده است.
مردم در چنين شرايطي هميشه در اضطراب زندگي مي كنند،چرا كه مطمئن هستند اگر در تير رس اين هواپيماها قرار بگيرند،قطعا كشته خواهند شد.. به همين دليل بيماري روان پريشي بين آنها رواج پيدا كرده است."
در مقابل اين مسائل،دولت اوباما تصمیم گرفته است تا كاربرد هواپيماهاي بدون سرنشين را نهادینه سازد و وجه قانوني به آن بخشد.
در اکتبر 2012،واشنگتن پست در گزارشي اذعان داشت:"دولت آمريكا یک استراتژی جنگي را در دو سال گذشته براي قانوني كردن و اجرايي ساختن خواسته هاي خود در ترور يكجانبه شبه نظاميان-از طريق هواپيماهاي بدون سرنشين-دنبال مي كرده است.دولت ايالت متحده اين برنامه نظامي را "نقشه ماتريكس"، برنامه اي براي از بين بردن شبه نظاميان مظنون،مي نامد."
روزنامه واشنگتن پست،از نقشه ماتريكس به عنوان يك برنامه طبقه بندي شده براي تداوم يك جنگ نام مي برد.

2- استراق سمع غير قانوني
یکی از رسوایی های مهم دولت جورج بوش، استراق سمع غير قانوني از شهروندان آمریکایی بدون حکم دادگاهي به منظور جاسوسی از تروریست های مظنون،مي باشد. نیویورک تایمز، که موضوع را در سال 2005 علني ساخت، گزارش داده است که "ماه ها پس از حملات 11 سپتامبر، رئیس جمهور بوش بطور مخفیانه اجازه استراق سمع از آمریکایی ها و اتباع ديگر را بدون حكم دادگاه جهت جاسوس و مبارزه با تروريسم به سازمان امنیت ملی صادر كرد.
اين اقدام دولت بوش،بر خلاف قانون اساسي بوده و موجي از نگراني ها را در آمريكا به وجود آورد.
اعتراضات در رابطه با آزادی های مدنی در دوره اوباما تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. در دسامبر 2012، پرزیدنت اوباما نيز در اقدامي مشابه اجازه بررسی ایمیل و فعاليت هاي اينترتي شهروندان را صادر كرد.
وبلاگ نویس امنیت ملی مارسی ویلر معتقد است:"امضای رئیس جمهور در لایحه جدید به معني اختيارات نامحدود آمريكا در استراق سمع و جاسوسي از فعاليت هاي شهروندان با مردم جهان تلقي مي گردد.
دولت آمريكا حتی نیاز ندارد كه نشان دهد این اهداف خارجی تروریست هستند،این لايحه به این معنی ست كه هر گونه ارتباط بین المللی منوط به استراق سمع مي باشد."

۳. بازداشتهاي پروکسی
در دوره دولت جورج بوش، روند ربودن افراد متهم به تروریسم و انتقال آنها به یک کشور دیگر براي بازجویی و شکنجه در دستور كار قرار گرفت.
دولت اوباما نيز به استفاده از کشورهای خارجی براي بازداشت و بازجویی از مظنونان ادامه داد، اما جزئیات و چگونگي انجام آن در دوره اوباما تغييراتي به خود ديده است.
با این حال، این سياست،يعني استفاده از نیروهای امنیتی دیگر كشورها براي انجام كارهاي كثيف دولت آمريكا،به قوت خود همچنان باقي مانده است.
به گزارش واشنگتن پست در تاریخ 1 ژانویه: با وجود محکومیت گسترده از تاکتیک مربوطه در سال های پس از 11 سپتامبر سال 2001،دولت اوباما توجه زيادي به بازداشت و شكنجه مظنونان تروريستي در ديگر كشورها(كشورهاي نيابتي يا پروكسي) بدون طي مراحل قانوني داشته است."
جدید ترین بازداشت مظنونان آمريكا توسط نيروهاي پراكسي براي شكنجه،در سال هاي اخير به كشور نيجريه و جيبوتي مي توان اشاره داشت.
يكي از اين موارد مي توان به همکاری نیروهای امنیتی اف بي آر و امارات متحده عربی در بازداشت مظنونين مورد نظر آمريكا براي بازجويي و شكنجه در منطقه اشاره داشت.

۴- گوانتانامو
بازداشتگاه گوانتانامو نام زندانی است در خلیج گوانتانامو در جنوب شرقی جزیره کوبا که در اختیار ارتش آمریکا قرار دارد. با آغاز جنگ آمریکا علیه تروریسم، بازداشتگاه گوانتانامو، محل نگهداری افرادی شد که متهم به عضویت در گروه‌های تروریستی بودند.ایالت متحده آمریکا، در دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، زندانیان بازداشتگاه گوانتانامو را «جنگجوی دشمن» و همچنین «دشمنان متخاصم» می‌نامید.تقریبا از زمان فعال‌شدن بازداشتگاه گوانتانامو، شرایط زندانیان باعث شد تا دولت آمریکا با انتقادهای شدیدی در داخل و خارج، به خصوص از سوی سازمان‌های بین‌المللی مدافع حقوق بشر، مواجه شود كه از اين مورد در كارنامه جورج بوش يك شكست مفتضحانه ياد مي شود.
اخيرا حزب جمهوری خواه با اعمال نفوذ خود،از تصميم اوباما (نمايش نمادين)برای بستن گوانتانامو ممانعت به عمل آورد،در مقابل نيز اوباما نه تنها تلاشي براي تحقق ان نكرد،بلكه لايحه اي را امضا كرد كه به نحوي اختيارات وي براي انجام اينكار را محدود مي كرد.
با وجود تهدید به وتو كردن این لایحه،به دلیل محدود كردن اختيارات رياست جمهوري، اوباما آن لايحه را امضا کرد، و به نوعي به عمد خود را از انتقادات بعدي براي عدم بستن اين بازداشتگاه تبرئه كرد تا همچنان افراد مظنون به تروريسم بدون طي مراحل قانوني در اين كمپ نكهداشته شوند.
قانون دفاع ملی سال 2013 آمريكا، "انتقال بازداشت شدگان به ایالت متحده برای هر منظوری، از جمله محاکمه در دادگاه فدرال را محدود می كند.
اين قانون همچنین وزیر دفاع را برای بررسي شرایط دقیق قبل از اينكه بازداشت شدگان به کشور خود بازگردانده و یا در کشور ثالث اسكان داده شوند،مامور مي كند.
فعالان حقوق بشر با اين سياست برون مرزي آمريكا مخافت شديد داشته اند.دیده بان حقوق بشر آندره پراسوو مي گويد:"بازداشت نامحدود و بدون محاکمه در گوانتانامو غیر قانونی است، غیر قابل تحمل و در مقابل منافع امنیت ملی ایالت متحده مي باشد و بايد هر چه سريعتر پايان يابد".
"دولت نباید همچنان به سرزنش کنگره و مقصر دانستن آن ادامه دهد. پرزیدنت اوباما باید براساس تعهدات قبلی خود ،برای از بين بردن محدودیت های انتقال زندانيان،تلاش كند".

۵- بازداشت هاي نامحدود
در داخل آمريکا، بازداشت هاي نامحدود پس از دسامبر سال 2011،دقيقا بعد اينكه رئيس جمهور اوباما قانون دفاع ملی(لایحه بودجه دفاعي) را امضا كرد،گسترش يافت.

هدف از ارائه لايحه،افزايش اختيارات نظامي براي بازداشت نامحدود مظنونين بدون اتهام و محاكمه مي باشد. اوباما، با وجود مخالفت هاي فعالان آزادی های مدنی، این لايحه را امضا کرد،البته هرچند طرفداران اين لايحه بر اين امر اصرار داشتند كه اين فرمان اجرايي رئيس جمهور شهروندان امريكايي را شامل نمي گردد، اما اين اظهارات نگراني هاي فعالان آزادي هاي مدني را كم نمي كرد. اتحادیه آزادی های مدنی آمریکا معتقد بودند كه،لايحه بازداشت نامحدود، رئيس جمهور و رئساي جمهور آينده را،در خصوص بازداشت نامحدود افراد در هر كشوري،مجاز خواهد كرد.در زمان دولت بوش نيز، ادعاهای مشابهی به گوش مي رسيد كه شاهد بازداشت شهروندان آمريكايي هم بوده ايم و اكنون بسياري در كنگره بر اجراي اين لايحه به مثابه قبل اصرار دارند.

در حال حاضر شاهد بازداشت هاي نامحدود در جنگ افغانستان مي باشيم،كه هزاران نفر از بازداشت شدگان در پايگاه هوایی بگرام كهحتي غير افغانيان در بين آنها ديده مي شوند،نگهداري مي شوند.اين بازداشت شدگان سال هاست كه بدون اتهام و محاكمه زنداني هستند.

از سال 2002، دولت آمریکا به طور نامحدود هزاران نفر از مردم را بدون اتهام و محاكمه بازداشت كرده است در حاليكه اين افراد حتي به وكيل دسترسي ندارند و نمي توانند از اتهامات خود دفاع كنند.

در پايان اينكه با انتصابات جديد اوباما براي وزارت هاي مختلف،بي شك مسير جنگ عليه ترريسم براي آمريكا هموار و بي وقفه خواهد بود.